اعتماديها، تبريك
محمدعلي ابطحي
چهارهزارمين شماره روزنامه اعتماد منتشر شد. كساني كه در حوادث كشور در اين دههها بودهاند ميدانند كه خود اين خبر ميتواند چه پرونده پر از سختي و رنج و البته همت و اميد و اراده را يادآوري كند. روزنامه اعتماد يك روزنامه اصلاحطلب بود و هميشه اصلاحطلب ماند. در تاريخ سياسي دو دهه گذشته هميشه اصلاحطلبان از سوي بخشهايي از حاكميت كه قدرتهاي مهم بازدارنده و توبيخ وتنبيه داشتندتحت فشار بودند. چه دوران رسمي مديريت اصلاحطلبان در زمان رياستجمهوري خاتمي و طبعا چه در دوران 8 ساله احمدينژاد و چه در دوران رياستجمهوري روحاني. تابلو و پيشاني اين هجمهها و فشارها هم روزنامههاي اصلاحطلب بودند. اتهامهاي فراواني شنيدند. تعطيلي و دستگيري اعضاي آن را همه شاهد بودند. جداي از نظرگاه سياسي، بيكاري كاركنان عادي روزنامههاي اصلاحطلب بعد از تعطيليهاي مكرر و مشكلات مالي و شخصي آنها از دردناكترينهاي اين تعطيليها بود. در مقابل روزنامههاي غيراصلاحطلب حداقل كارمندان عادي آن دغدغههاي روزمره بيكار شدن را نداشتند. روزنامه و رسانه يك بولتن داخلي نيست. رسانه تا مخاطب نداشته باشد، رسانه نيست. روزنامههايي كه در اندازه يك بولتن داخلي كار ميكنند و خوانش آنها توسط مخاطبان بياهميت است، زيادند. آنها به خصوص اگر از بودجه عمومي استفاده كنند در جمع اختلاسگران اموال عمومي محسوب ميشوند. «اعتماد» يكي از روزنامههايي است كه هميشه در اين همه سال ثابتقدم مانده است. اين شكوه ايستادگي روي انديشه اصلاحطلبي اصيل مديون كساني است كه با تفكر استوار تلاش و خود را فدا كردند. ويژگي مهم ديگر اعتماديها جوان بودن و پرنشاط بودن اعضاي آن است. دست تكتك كساني را كه در طول نشر اين چهار هزار شماره تلاش كردند به گرمي ميفشاريم و به آنها تعظيم ميكنيم. از مدير توانا و مخلص آن، دوست عزيزم جناب آقاي حضرتي هم تشكر ويژه دارم.