آيا قمار پرخطر محمد بن سلمان با بنيامين نتانياهو به سوددهي ميرسد؟
راه پرسنگلاخ نزديكي رياض به تل آويو
سارا معصومي
عربستان سعودي و رژيم اسراييل درحال دور زدن موانع براي نزديك شدن به يكديگر و البته به ظاهر در پشت پرده هستند. واشنگتن تايمز در تحليلي در اين باره مينويسد: منابع مخالف اروپايي اخيرا در گزارشهاي خود ادعا كردهاند كه اتحاد مخفي ميان اسراييل و عربستان سعودي به منظور محدود كردن توانايي ايران در اتصال تهران به مديترانه در منطقه وارد فاز جديدي شده است. هرچند كه رابطه ديپلماتيك رسمي ميان تلآويو و رياض وجود ندارد اما همكاريهاي نظامي ميان دو طرف برقرار است. در حقيقت دولت سعودي چندماه پيش يك هيات نظامي را راهي تل آويو كرد تا به ظن خود با آنها درباره فعاليتهاي ايران كه امريكاييها و متحدانش را بيثباتكننده ميخوانند، صحبت كند. اكنون براساس اخبار به نظر ميرسد كه عربستان سعودي قصد خريد سيستم دفاع موشكي اسراييليها موسوم به گنبد آهنين و چند سيستم ديگر را دارد. در شرايطي كه رياض هرگونه عاديسازي رابطه با اسراييل را رد ميكند اين توسعه رابطه نظامي قابل توجه است. از سوي ديگر اين تحول در رابطه رياض با واشنگتن براي اسراييليها نيز بسيار حايز اهميت است چرا كه سعوديها به عنوان قدرت اهل تسنن خود را مقابل ايران شيعه فرض ميكنند و تصور ميكنند كه در هر اجتماع اهل سنتي در منطقه ميتوانند نقشي براي بازي كردن داشته باشند. نكته قابل توجه اين است كه نه عربستان سعودي و نه مصر آن گونه كه انتظار ميرفت در برابر اعلام قدس به عنوان پايتخت رژيم اسراييل مقاومتي از خود نشان ندادند. البته كه آنها در جلسه مجمع عمومي سازمان ملل راي منفي خود به اين تصميم را به صندوق انداختند تا شايد اندكي از قبح سكوت اوليه بكاهند اما آن راي منفي به تصميم رييسجمهور امريكا نيز آخرين گامي بود كه براي محكوم كردن اين اقدام برداشتند. در حال حاضر به نظر ميرسد كه ساختار اتحادها و ائتلافها در خاورميانه در حال حركت در مسيري غيرقابل پيشبيني است. موضع عربستان سعودي به توافق ميان فلسطين و اسراييل درباره راهكار دو كشوري مربوط است اما حقيقت اين است كه در پشت پرده اين موضع سعودي نيز ترس از ايران نهفته است. عربستان سعودي ايران را بزرگترين خطر براي خود در منطقه ميداند. براي عربستان سعودي، اسراييل با تكنولوژي برتر نظامي كه در اختيار دارد به يك متحد از سر ضرورت بدل شده و نه متحدي كه الزاما تمام منافع بلندمدت رياض را تامين كند. البته در اين ميان بايد پرانتزي باز كرد و يادآوري كرد كه تاريخ راه متحد كردن متحدان نه چندان شبيه به هم را خوب بلد است. موشكي كه اخيرا از يمن به سمت رياض پرتاب شد سعوديها را متوجه آسيبپذيريشان كرد و ميتوان گفت كه تمايل به گنبد آهنين نيز از همين جا در سعوديها زنده شد. سعوديها ميگويند موشك شليك شده از جانب حوثيها مشخصات ايران را بر بدنه داشته است و محمد بن سلمان، وليعهد عربستان سعودي نيز در همان زمان ادعا كرده بود كه پرتاب شدن موشك از سمت حوثيها به عربستان سعودي عملي نظامي از سوي ايران عليه سعودي به حساب ميآيد. عربستان سعودي ميگويد براي جنگ با ايران آماده است اما با وجود اينكه وليعهد اين كشور آموزشهاي نظامي ديده اما رياض به خوبي ميداند كه هنوز براي جنگ با ايران آماده نيست. آنها تكنولوژي پيچيده را خريداري ميكنند اما ميتوان گفت كه فعلا به سمت جنگ نميروند. اين مساله توضيح ميدهد كه چرا گنبد آهنين براي دفاع استراتژيك سعوديها از اهميت قابل توجهي برخوردار است. هيچ كس نميداند و نميتواند بفهمد كه حوثيها دوباره چه زماني حمله خواهند كرد اما تمام شواهد حاكي از اين است كه اين اتفاق باز هم تكرار خواهد شد. ناگفته پيداست كه تحولات در خاورميانه با فراز و فرودهاي بسياري همراه خواهد بود و در حال حاضر اين تحولات به گونهاي پيش ميروند كه ميتواند براي اسراييل فرصتسازي به حساب آيد. اسراييل از سال 1948 تاكنون توسط همسايگاني احاطه شده است كه همگي با اين كشور مخالف هستند اما شايد اين وضعيت در سالهاي پيش رو تغيير كند. واشنگتن تايمز در بخشهاي پاياني اين گزارش مينويسد: فضا در خاورميانه مملو از ابهام است و سوالهاي بيشماري نيز پيرامون تحولات كشورهاي متفاوت منطقه وجود دارد. آيا اعتراضها در ايران تكرار ميشود ؟ آيا محمد بن سلمان در عربستان سعودي در تحقق روياي خود براي مدرنسازي عربستان و كنترل كامل امور نظامي پيروز ميشود؟ آيا جنگ مصريها عليه داعش و القاعده در صحراي سينا با موفقيت به پايان ميرسد؟ آيا ايالات متحده بازيگري فعال در خاورميانه باقي ميماند يا خير؟ آيا روسيه براي حفظ بشار اسد، رييسجمهور سوريه در قدرت دست به ريسكهاي بيشتري ميزند؟ سعوديها گمان ميكنند كه اگر اتحاد آنها با اسراييل جديتر شود ميتوانند پاسخ بسياري از سوالهاي بالا را به راحتي پيدا كنند.
آيا اتحاد سعودي با اسراييل ممكن است؟
نوامبر 2017 بود كه بنيامين نتانياهو، نخستوزير رژيم صهيونيستي درباره گفتوگوها و رابطه محرمانه ميان برخي كشورهاي عربي با رژيم اسراييل گفت: همكاري سودمند ما با كشورهاي عربي يك همكاري مخفيانه است و ميتواند به نيل به صلح در منطقه كمك كند و البته در نهايت اين اتفاق رخ خواهد داد چرا كه مدتهاست كه اين رابطه دورتر از سطح ادامه دارد. با اين وجود محدوديتهايي بر علني كردن اين روابط همواره وجود داشته است چرا كه علني كردن اين روابط ميتوانست بيشترين ضربه را به خود اين روابط بزند و البته بر سياست منطقهاي اسراييل در قبال ايران نيز تاثيرگذار باشد. نشنال اينترست در اين باره مينويسد: ايالات متحده قصد دارد طرح صلح جديدي را براي مناقشه اسراييل و فلسطين پيش ببرد. همزمان استراتژي جديد منطقهاي براي مقابله با آنچه كه تهديد ايران ميخوانند نيز در سر دارند. براساس گزارشهاي رسيده از رياض و تل آويو، هرچند كه رابطه و همكاريهاي امنيتي و اطلاعاتي دو طرف جديد نيست اما اخيرا به سطح قابل توجهي افزايش پيدا كرده است. نكته ديگري كه قابل توجه و البته شايد هم تعجببرانگيز است تمايل روشن و واضح سعودي براي بيان گرمتر شدن رابطهاش با اسراييل است. عربستان به راحتي به مقامهاي غيررسمي يا مقامهاي سابق اجازه ميدهد كه در مقاطع زماني و مكانهاي مختلف با مقامهاي اسراييلي ديدار و گفتوگو كنند. همزمان رسانههاي سعودي نيز تلاش ميكنند تصوير بهتر و مثبتتري از اسراييل را به نمايش بگذارند و به همين منظور رسانههاي سعودي در تابوشكني واضح با مقامهاي اسراييلي گفتوگو ميكنند. در اين گفتوگوها نيز اسراييليها به راحتي تاكيد ميكنند كه براي مهار ايران دست به همكاريهاي امنيتي و اطلاعاتي با عربستان زدهاند. به نظر ميرسد كه حاكميت در عربستان سعودي براي عادت دادن افكار عمومي به شنيدن رابطه عادي شده تل آويو و رياض است كه دست به اين كار ميزند. عربستان سعودي در نيم قرن گذشته با ابزارهاي آموزشي و همچنين استفاده از تمام قوا مخالفت با اسراييل را ترويج كرده بود و اكنون به نظر ميرسد كه براي اقناع افكار عمومي به رويكرد جديد با مشكلات بسياري روبهرو است.
سوالي كه در اين ميان وجود دارد اين است كه آيا در حالي كه رياض و تلآويو درباره قراردادن ايران به عنوان اولويت دفاعي به توافق رسيدهاند، سعودي حاضر است از برخي درخواستهاي خود در مساله فلسطين عدول كند؟ اين مساله از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است چرا كه به نظر ميرسد يكي از اصليترين هدفهاي اسراييل براي در پيش گرفتن سياست درهاي باز در حوزه ديپلماسي و نزديك شدن به كشورهاي عربي به خصوص سعودي به دست آوردن امتيازي در پروسه صلح بوده است. به عنوان نمونه عادل الجبير، وزير خارجه عربستان سعودي درباره رابطه با اسراييل مبهمگويي ميكند، يك بار ادعا ميكند غيرممكن است كه رياض تا پيش از حل و فصل مساله صلح فلسطين به عاديسازي رابطه با اسراييل بينديشد و از سوي ديگر ميگويد كه سعوديها درباره آنچه كه فلسطينيها مايل به پذيرش آن هستند، منعطف هستند. عربستان سعودي در حال حاضر هم با فراز و فرودهاي اقتصادي و هم تحولات سياست داخلي روبه رو است و البته اميدوار است كه بتواند سياست گام برداشتن تدريجي در حوزه سياست خارجي با برخوردهاي تند و تيزتر جايگزين كند. برهمين اساس است كه رياض در چندماه گذشته گامهاي تند و تيزي را كه بعضا با سر و صداي بسياري همراه شده براي تغيير دادن موازنه منطقهاي به سمت خود برداشته است. با اين وجود خامي در سياستهاي محمد بن سلمان نسبت به ايران وجود دارد عملا منجر به تغييري در پروسه سياسي صلح ميان اسراييل و فلسطين نشده است. در چنين شرايطي اين احتمال وجود دارد كه عيان كردن بيش از اندازه رابطه عربستان با اسراييل با مخالفتهايي در افكار عمومي و همچنين نهادهاي مذهبي در داخل عربستان يا در تهران و دوحه روبه رو شود. در چنين شرايطي وضعيت داخلي در عربستان نيز بسيار حساس است. محمد بن سلمان در ميانه مسير براي قبضه كامل قدرت است و به نظر نميرسد كه آمادگي كافي براي مواجهه با انتقادها و مخالفتها درباره عاديسازي رابطه با اسراييل را داشته باشد.
نشنال اينترست در ادامه مينويسد: چه چيزي ميتواند در موضع پادشاهي سعودي تفاوت ايجاد كند ؟ گامهاي مثبت و عملي براي توسعه پروسه صلح به همراه اين وعده از جانب واشنگتن كه فشارها بر ايران افزايش پيدا خواهد كرد. در چنين متن و شرايطي گامهاي اعتمادساز اسراييل به سمت فلسطينيها ميتواند تضمينكننده منافع سعودي و امريكا در پروسه صلح باشد و هر سه طرف يعني تلآويو، رياض و واشنگتن از همكاري بيشتر در منطقه عليه ايران منتفع ميشوند.
در گذشته قدرت و نفوذ عربستان سعودي در نفوذ اين كشور در جهان عرب و اسلام، ميزباني شهرهاي مقدس مسلمانان و خادم الحرمين بودن و برتري بازار انرژي و اوضاع اقتصادي آن در منطقه و اين حقيقت كه رياض از حمايتهاي سياسي و نظامي امريكا برخوردار است، ريشه داشت. تمام اين منابع قدرت در حال حاضر افول پيدا كردهاند. اسراييل و عربستان سعودي ميتوانند منافع مشترك بسياري داشته باشند اما موارد متعدد تضارب منافع نيز ميان آنها وجود دارد. آخرين مورد همزماني بود كه عربستان سعودي سعد حريري، نخست وزير لبنان را به رياض فراخواند و وي را وادار به استعفا كرد تا به نوعي ضربهاي به ايران زده باشد. اسراييل در آن فضا به هيچوجه اقدام سعودي را تاييد نكرد چراكه ميتوانست منجر به بيثباتي در لبنان شود و اوضاع در مرزهاي شمالي اين رژيم را نابسامانتر از وضع موجود كند.
نشنال اينترست در پايان مينويسد: اين تصور كه رابطه نزديكتر عربستان سعودي و اسراييل ميتواند بر جايگاه استراتژيك اسراييل در منطقه بيفزايد بايد با دقت و طمأنينه مورد آزمايش قرار گيرد چرا كه عربستان سعودي با محدوديتها و چالشهاي داخلي بسياري روبهرو است. همزمان فاصله ميان حاكميت سعودي و افكار عمومي نيز بسيار زياد است و همواره احتمال مخالفت افكار عمومي با عاديسازي رابطه تلآويو و رياض وجود دارد.