قرين بخت بد
منصوره اتحاديه
در سال 1367 آقاي شاهرخ فيروز چمداني حاوي اسناد پدرشان را به من سپردند كه در صورت امكان آنها را منتشر كنم. بايد اذعان كنم كه براي من كه پژوهشگر تاريخ هستم، مثل اين بود كه گنجي به من داده باشند. با شوق هرچه تمامتر و همكاري آقاي سيروس سعدونديان به تفحص، تنظيم و استنساخ اين اسناد پرداختم. هر يك از بستهها را كه - شايد بيش از 50 سال و بلكه بيشتر بود، باز نشده بودند- باز ميكرديم، مانند كليدي بود به رمز و راز گذشته. به خصوص نصرتالدوله شخصيتي است كه درباره او بحث و حديث زياد است و اين اسناد امكان آن را ميدهد كه از اين طريق يعني از زبانش او را بهتر بشناسيم و اهداف و انگيزههاي وي را درك كنيم. اين مجموعه- سه جلد اسناد- كه بعد از 20 سال تقريبا تجديد چاپ شده، همان تقسيمبندي گذشته را دارد.
بعد از پايان جنگ جهاني اول نصرت الدوله همراه احمدشاه به اروپا سفر كرده است. دوستان پدرش فرمانفرما او را از وضعيت ايران با خبر ميكردند. نصرت الدوله تقريبا مقارن كودتاي 1299 شمسي به ايران بازگشت. البته گفته شده يا نوشته شده كه او كانديداي كودتا بود و امكان داشت كه كودتا كند. اما اين سخن جايي ثابت نشده و بيشتر افواهي است و اسناد انگليسيها نيز اين نظر را منعكس نكردند. به هر حال لرد كرزن خيلي دل خوشي از نصرتالدوله نداشت كه او را كانديداي كودتا كند.
بعد از بسته شدن مجلس او به حكومت فارس منصوب شد. قسمت دوم جلد اول اسناد به زمان انتخابات مجلس پنجم اختصاص دارد كه پدر و دوستان نصرتالدوله او را ترغيب به مهاجرت به تهران ميكنند، اما او به دليلي كه معلوم نيست از بازگشت اكراه دارد. اما در نهايت باز ميگردد و وكيل مجلس ميشود. كتاب همچنين شامل خاطرات محبس نصرتالدوله است كه آن را با آقاي سعدونديان منتشر كرديم. نصرتالدوله سه بار به زندان افتاد. نخست بعد از كودتا كه سيد ضياءالدين عدهاي از رجال را به زندان انداخت، بار دوم سال 1308 بود، زماني كه نصرتالدوله وزير عدليه در دولت مخبرالسلطنه هدايت بود كه يك مرتبه بازداشت شد و پس از يك سال خانهنشيني و تحت نظر بودن، به اتهام ارتشا محاكمه و در زندان قصر كه امروز موزه شده، زنداني شد. بار سوم در سال 1315 بود كه بازداشت شد و او را در سمنان زنداني كردند. يك سال بعد به قتل رسيد. گفتني است كه علت غضب رضاشاه آشنايي نصرتالدوله با دبير دوم سفارت فرانسه كلاراك و همسر او آن ماري شوارزتنباخ بود كه اينها مستاجر نصرت الدوله بودند و با او آمد و شد داشتند. در آن زمان آمد و شد با اروپاييان قدغن بود و اين بهانهاي براي دستگيري نصرتالدوله شد. خانم شوارتزنباخ مولف كتابي با عنوان مرگ در ايران است كه آن را 1935 نوشت و حامد فولادوند آن را ترجمه كرده است.
علاوه بر خاطرات محبس كتاب شامل جزوه حقوق جزاست كه نصرت الدوله آن را در زندان نوشت. همچنين متن محاكمه او، ادعانامه دادستان درباره قتل او در سمنان و خاطرات حشمتاللهخان فربد رييس دفتر اوست. گفتني است كه وقتي نصرتالدوله در زندان قصر بود، از برادرش كتاب اعماق اسكار وايلد را خواست و ترجمه آن را آغاز كرد. اسكاروايلد كتاب اعماق را در زندان ردينگ در 1898 نوشت و بيشك نصرتالدوله از ترجمه اين كتاب زيبا براي نوشتن خاطراتش الهام ميگرفت و آرامش مييافت و مانند اسكاروايلد به گفتوگوي درون ميپرداخت. عنوان زندگينامه نصرتالدوله نيز كه خانم الهام ملكزاده نوشتهاند، در اعماق زمان، برگرفته از اين تجربه اوست. مكاتبات نصرتالدوله با فرزندان از زندان قصر نيز در اين جلد منتشر شده است. در تجديد چاپ چند نامه جديد پيدا شد كه از سمنان به فرزندانش نوشت كه به اين كتاب اضافه شده است.
البته نصرت الدوله متوجه بود كه اين نامهها بررسي خواهند شد و همواره بيشتر از منظره و دروس بچهها مينوشت. اما با همه محدوديتها در آنها نكاتي هست كه با مطالعه آنها ميتوان به روحيه او در زندان پي برد.
مساله قرارداد 1919 از مسائلي است كه هميشه بر نام نصرتالدوله سايه افكنده است. به خصوص مساله پرداخت پول به عاقدين اين قرارداد از جمله موارد مورد اتهام به نصرتالدوله بوده است. در اينجا بدون بحث درباره اين مساله فقط به يك نكته اشاره ميكنم. طبق اسناد انگليسيها عاقدين قرارداد پولي براي كسب موافقت روزنامهنگاران مطالبه ميكنند، ولي وزيرمختار انگليس مدعي ميشود كه اين افراد پول را براي خودشان ميخواستند. هرچه بود، بعد از چندي كه مشخص شد قرارداد موفق نخواهد شد، سياست انگلستان تغيير جهت داد. چهارماه پيش از كودتا پرداخت پول در مجلس عوام انگلستان مطرح شد و از آن پس انگليسيها آنهايي را كه طرف قرارداد بودند، به فساد متهم كردند. جالب توجه است كه سالها پس از آن، نصرتالدوله كه در مجلس وكالت داشت، در دولت پهلوي وزارت داشت و بعد از آنكه به زندان افتاد و از زندان خلاص شد و ديگر كارهاي نبود، تقيزاده، وزير ماليه در دولت هدايت در 1312 شمسي به ياد اين پول افتاد. مكاتبات مربوط به گرفتن مبلغ 100 هزار تومان از نصرتالدوله جزو اسنادي است كه دكتر نيرنوري به من سپردهاند كه در اين جلد ضميمه شده است. نكته قابل ذكر اين است كه در هيچ كجاي اين مكاتبات اشاره نشده است كه اين پول بابت چه چيزي است. در هر حال دولت قدرتمند رضاشاهي پول پرداختي انگليسيها را مطالبه كردند. تنها مراعاتي كه شد، اين بود كه اين مبلغ هنگفت در آن زمان قسطبندي شد. قسط آخر آن بعد از قتل نصرتالدوله پرداخت شد و براي پرداخت آن خانواده مجبور شدند خانه مسكوني خود را بفروشند كه امروز سفارت ايتالياست.
مدير نشر تاريخ