تركيه و حرص نفوذ در سوريه
محمدعلي دستمالي
اهداي «شاخه زيتون»، در ادبيات سياسي و نشانهشناسي اجتماعي و ديپلماتيك، معنايي جز طلب صلح و دوستي ندارد و معادل دراز كردن دست دوستي و سلام است. بنابراين، طنز تلخي است كه تركيه، نام عمليات نظامي خود براي درهم كوبيدن مسلحين كرد عفرين سوريه را با اين عبارت نامنطبق نامگذاري كرده است. براي پرداختن به چرايي انجام اين اقدام آنكارا و روندي كه اردوغان را به ايستگاه كنوني رساند، بايد اندكي به عقب بازگرديم. اختلافنظر جدي واشنگتن و آنكارا در مورد سناريوهاي مرتبط با آينده سوريه، در دوران رياستجمهوري اوباما، قابل درك بود و تيم اردوغان انتظار داشت كه در دوران ترامپ، دست كم براي برخي از اين اختلافنظرها - از جمله آينده بشار اسد و جايگاه مخالفين او- تدابيري انديشيده شود. اما ترامپ نشان داد كه فعلا برنامه مدون و روشني براي سوريه و ديگر بحرانهاي خاورميانه ندارد و به اين ترتيب، تركيه و امريكا، هنوز هم در مورد سوريه، در بسياري جهات، همراه و همفكر نيستند. تعلل ترامپ و نگرش خاص او نسبت به عربستانسعودي و همچنين مسائل داخلي امريكا، شرايط را به نفع روسيه پيش برد و روسيه توانست در آن خلأ جدي، جايگاه خود را تثبيت كرده و در كنار دو قدرت مهم منطقه يعني ايران و تركيه، نهتنها در مذاكرات آستانه قزاقستان، بلكه روي ارض واقع نيز بازي را به نفع خود پيش برد. در اين ميان، رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه و رهبر حزب آكپارتي از اعاده فتحالله گولن از پنسيلوانيا به آنكارا نااميد شده و به او اطمينان داده بودند كه قرار نيست با گولن، مانند عبدالله اوجالان معامله شود و
از ديگر سو، اعلام شد كه امريكا قصد دارد نه تنها به حمايت از كردهاي سوري تحت فرمان پ.ك.ك ادامه دهد، بلكه به دنبال تاسيس يك نيروي سي هزار نفري در شمال سوريه است. اردوغان نيز از خداخواسته اين مساله را بهانه كرد تا به منظور بسط و تعميق نفوذ تركيه در سوريه، وارد عمل شود. بنابراين با درنظر گرفتن اين فاكتورها و اين پسزمينه است كه ميتوان درك روشني از دلايل، انگيزهها و اهداف آنكارا در حمله به منطقه كردنشين عفرين به دست آورد. اگر بخواهيم مهمترين انگيزهها و اهداف اقدام اخير تركيه را بررسي كنيم، بايد به اجمال، به اين چند نكته اشاره كنيم:
1- تركيه در سه سال اخير، در اقليم كردستان عراق، در كوهستانهاي مرزي و مناطق داخلي خود و همچنين در پارلمان و در شهرها و روستاهاي كردنشين، ضربات مهلكي بر شاخههاي مختلف نظامي، سياسي و اجرايي پ. ك. ك وارد كرده است. پ.ك.ك در حوزه تجهيزات و تسليحات و تاكتيكهاي مختلف رزمي، همان نيروي بيست سال پيش است اما تركيه، همان تركيه ديروز نيست. بمبارانهاي وسيع و حسابشده، به كارگيري تجهيزات پيشرفته هوايي، ماهوارهاي و شبكههاي امروزي انتقال و تبادل اطلاعات، در كنار عوامل مهم اجتماعي و سياسي، توان آن را به تيم اردوغان داده تا پ.ك.ك را به شكل جدي زمينگير كند. اما در همين مدت، مناطق كردنشين شمال سوريه، به شكل جدي محل جولان كردهاي مسلح تحت امر پ. ك. ك بوده و هست و اين همان چيزي است كه اردوغان را عصباني كرده است. اين نيروهاي كرد، اگرچه در برابر داعش، النصره و ديگران جنگيدند و به عنوان يك نيروي محلي ضدترور، حمايت و اعتبار كسب كرده و روي ارض واقع، قدرت را در دست گرفتند اما به خاطر چهار دليل مهم، مورد خشم آنكارا بوده و هستند: الف- آنان با مخالفين سوري تحت حمايت آنكارا، زير يك سقف گرد هم نميآيند. ب- آنان به شكل كژدار و مريز همچنان در كنار بشار اسد هستند. ج- از لحاظ فكري و سازماني همچنان تابع نظرات اوجالان و دستورات پ.ك.ك هستند. د- به گروههاي كردي وابسته به بارزاني كه اتفاقا ميانه خوبي با تركيه دارند، مجال نفس كشيدن نميدهند.
2- تركيه، به سوريه به چشم يك بازار بزرگ، يك حوزه نفوذ ارزشمند و حياط خلوت استراتژيك مينگرد و به همين خاطر در چند سال اخير، براي تجهيز و تسليح گروههاي مختلف مخالفين اسد، صدها ميليون دلار هزينه كرده است و مايل است در ساختار آينده سوريه، اين گروهها مهمترين عوامل نفوذ سياستهاي آنكارا باشند و در اين ميان، كردها نبايد موي دماغ آنان شوند.
3- تركيه در رقابت منطقهاي با ايران، به دنبال كسب امتيازات جديد است. بنابراين آنكارا با اين اقدام، پيام روشني به تهران ميدهد و اعلام ميكند كه حمايت كامل تركيه از مواضع ايران در موضوع رفراندوم اقليم كردستان عراق، بايد مابهازاي روشني داشته باشد!
در اتاق فكرهاي حكومت تركيه و ماشين عظيم تبليغاتي و رسانهاي آكپارتي، حمله به عفرين همچون يك اقدام ملي مقدس معرفي شده و خطباي مساجد نيز از مردم خواستهاند تا براي نصرت سربازانشان در جنگ با ترور دعا كنند، اما هر كسي ميداند كه نيروهاي مسلح كرد حاضر در عفرين تروريست نيستند و تركيه نيز سوداي مبارزه با ترور ندارد و فقط به دنبال آن است تا در شرايط حساس كنوني، همه را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. در اين ميان، بازنده اصلي كردهاي سوريه هستند كه بر طبق همان سنت قديمي ديگر احزاب كردي، دل به حمايتهاي امريكا و روسيه خوش كرده و درك آنان از شرايط و معادلات منطقه، با بديهيات دنياي سياست و بازي قدرتها، انطباق ندارد. حال بايد ديد آيا تركيه به دنبال آن است تا اشغال عفرين و كنترل آن را به مخالفين سوري سپرده و از پرداخت هزينههاي داخلي و انتخاباتي پرهيز كند يا ميخواهد عفرين را همرديف كركوك تلقي كرده و كاري كند كه اين منطقه مهم ماوراي رود فرات، براي هميشه از دو منطقه كردي ديگر سوريه يعني جزيره و كوباني، جدا بماند.