اما و اگرهاي دهمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر
نياز به كشف صداهاي تازه
رسول آباديان
دهمين جشنواره بينالمللي هنرهاي تجسمي فجر از 3 بهمن كارش را در تهران آغاز ميكند. جشنوارهاي كه به زعم بسياري از اهالي حرفهاي فعال در حوزه هنرهاي تجسمي با كمي احساس مسووليت و برنامهريزي بيشتر و بهتر ميتواند مايه دلگرمي هنرمندان از يكسو و آشنايي هرچه بيشتر مردم به اين رويداد فرهنگي باشد.
برگزاري جشنوارهاي با محوريت آثار تجسمي حالا 10ساله شده است. جشنوارهاي كه در مقايسه با برگزاري جشنوارههاي هنري ديگر در اين ايام بسيار جوان است و فرصت آن را دارد كه با مطالعه ابعاد مختلف چرايي ريزش مخاطبان و افت كيفي آنها، راه و رسمي حرفهايتر برگزيند و برعكس ديگر جشنوارهها از افتادن در ورطه حرفهايستيزي و به دنبال آن ايجاد فضايي كسالتبار و متوسط بپرهيزد.
در پيگيري اخبار مربوط به برگزاري دهمين جشنواره هنرهاي تجسمي فجر، درست مانند چند دوره گذشته آنچه بيش از هرمورد ديگر به چشم ميآيد، حضور سنگين مديران دولتي از بدنه اداره كل ارشاد استانها به جاي هنرمندان مطرح است. يعني همان حلقه مفقوده و مخرب در ديگر جشنوارهها. نكتهاي نشانگر اين حقيقت غير قابل انكار كه ظاهرا بايد بخشي به نام بخش«مستقل» را از اساس در اين جشنواره فراموش كنيم و سطح سليقهمان را درحد سليقه مديران هنري ارشاد استانها تنظيم كنيم.
يكي ديگر از بلايايي كه دامنگير بسياري ازهنرها شده، بلاي «مركزگرايي» است كه البته اين سالها بر دامنهاش افزوده هم شده. بلايي كه جشنواره هنرهاي تجسمي به راحتي ميتواند از كمندش بگريزد و راه و رسمي تازه پيشنهاد دهد. برگزاري جشنوارهاي درسطح ملي كه محدوديتهايي مانند برگزاري جشنوارههايي چون جشنواره تئاتر و فيلم را ندارد و انتقال هرساله آن به يكي از مراكز استانها و حتي شهرستانها، كاري شدني و ستودني است.
نكته جالب توجه در اظهارنظرهاي هرساله دستاندركاران اين جشنواره، گله از فضاهاي كوچك است اما هيچكدام از اين مسوولان طرحي مبني بر برونرفت از اين وضعيت ارايه نميدهد. كساني كه از آثار به نمايش درآمده جشنوارههاي برگزار شده گذشته بازديد كردهاند، به خوبي دريافتهاند كه بعضي فضاها هرگز در شأن يك هنرمند مفهومي يا هنر نو نيست. اين دو گرايش از هنر مدرن بنا بر ضرورت مفهومي و نگاه وسيع، به حجمي قابلتوجه از فضاي مناسب نيازمندند كه اگر غير از اين باشد، خستگي كار بدون شك درتن هنرمند باقي خواهد ماند و كاري كه ارايه خواهد كرد نيز چندان رضايتي نه براي خودش و نه براي مخاطب درپي نخواهد داشت.
كمبود جا و جلوگيري تحرك يك هنرمند تقريبا در مورد اغلب مراكز فرهنگي مربوط به هنرهاي تجسمي شهرتهران مانند موزه هنرهاي معاصر و موسسه فرهنگي صبا كه پذيراي آثارجشنواره هستند هم صدق پيدا ميكند زيرا اين دو محل نه تنها گنجايش حجمي بزرگ ازآثار متنوع هنري را ندارند بلكه درحفظ آثار هميشگي خود از لحاظ كمبود نور و عناصر محيطي هم دچار مشكلند.
نكته ديگر اينكه، هدف از برگزاري يك جشنواره فرهنگي، بيش از هر مورد ديگر بايد بر اين نكته متمركز باشد كه صداهاي تازه كشف كند، صداهايي كه به دلايل گوناگون مغفول ماندهاند و غالبا چندان تمايلي هم به نشان دادن خود ندارند. اين هنرمندان«خاموش» كه در هر رشته هنري ميتوان ردپايشان را ديد، هنرمنداني هستند كه تاب و توان سپردن اثر خود به يك گروه داوري دستو پاگير را ندارند و ترجيحشان اين است كه اثر در كنج پستو خاك بخورد و مورد داوريهاي غيركارشناسانه قرار نگيرد. با مروري ساده در اخبار مربوط به دهمين جشنواره هنرهاي تجسمي با حجمي وسيع از انتصابهاي معمول و اداري مواجه ميشويم و اي كاش دراين ميان خبرهايي هم توليد ميشد كه مثلا ما را از ايجاد بخشي تازه در جشنواره مطلع ميكرد يا اظهارنظرهاي بزرگان درباره اين رويداد فرهنگي را انعكاس ميداد.
يكي از خبرهاي خوشحالكننده درباره جشنواره امسال، حضور 10هزار اثر هنري از پنجاه و سه كشور جهان است. حضور هنرمندان خارجي در اين رويداد ميتواند به عنوان فتحبابي پيرامون رودررويي هنرمندان ما باجريانات هنرمعاصر جهان تلقي شود و پا را از مرز برگزار كردن جشنوارهاي با هدف اداي دين هرساله و زودگذر فراتر بگذارد. به هرشكل هررويداد فرهنگي با هر سطح كيفي را بايد به فال نيك گرفت و براي دستاندركارانش آرزوي موفقيت كرد. آيين افتتاحيه جشنواره هنرهاي تجسمي فجر ساعت 18 فردا در سالن ايران فرهنگستان هنر برگزار ميشود. بازديد از آثار به نمايش درآمده اين دوره از جشنواره هم در محل موسسه فرهنگي و هنري صبا، همه روزه از ساعت 10 الي 20 و روزهاي جمعه 15 الي 20 ميزبان حضور مخاطبين است.