تركيه و حرص نفوذ در سوريه
از ديگر سو، اعلام شد كه امريكا قصد دارد نه تنها به حمايت از كردهاي سوري تحت فرمان پ.ك.ك ادامه دهد، بلكه به دنبال تاسيس يك نيروي سي هزار نفري در شمال سوريه است. اردوغان نيز از خداخواسته اين مساله را بهانه كرد تا به منظور بسط و تعميق نفوذ تركيه در سوريه، وارد عمل شود. بنابراين با درنظر گرفتن اين فاكتورها و اين پسزمينه است كه ميتوان درك روشني از دلايل، انگيزهها و اهداف آنكارا در حمله به منطقه كردنشين عفرين به دست آورد. اگر بخواهيم مهمترين انگيزهها و اهداف اقدام اخير تركيه را بررسي كنيم، بايد به اجمال، به اين چند نكته اشاره كنيم:
1- تركيه در سه سال اخير، در اقليم كردستان عراق، در كوهستانهاي مرزي و مناطق داخلي خود و همچنين در پارلمان و در شهرها و روستاهاي كردنشين، ضربات مهلكي بر شاخههاي مختلف نظامي، سياسي و اجرايي پ. ك. ك وارد كرده است. پ.ك.ك در حوزه تجهيزات و تسليحات و تاكتيكهاي مختلف رزمي، همان نيروي بيست سال پيش است اما تركيه، همان تركيه ديروز نيست. بمبارانهاي وسيع و حسابشده، به كارگيري تجهيزات پيشرفته هوايي، ماهوارهاي و شبكههاي امروزي انتقال و تبادل اطلاعات، در كنار عوامل مهم اجتماعي و سياسي، توان آن را به تيم اردوغان داده تا پ.ك.ك را به شكل جدي زمينگير كند. اما در همين مدت، مناطق كردنشين شمال سوريه، به شكل جدي محل جولان كردهاي مسلح تحت امر پ. ك. ك بوده و هست و اين همان چيزي است كه اردوغان را عصباني كرده است. اين نيروهاي كرد، اگرچه در برابر داعش، النصره و ديگران جنگيدند و به عنوان يك نيروي محلي ضدترور، حمايت و اعتبار كسب كرده و روي ارض واقع، قدرت را در دست گرفتند اما به خاطر چهار دليل مهم، مورد خشم آنكارا بوده و هستند: الف- آنان با مخالفين سوري تحت حمايت آنكارا، زير يك سقف گرد هم نميآيند. ب- آنان به شكل كژدار و مريز همچنان در كنار بشار اسد هستند. ج- از لحاظ فكري و سازماني همچنان تابع نظرات اوجالان و دستورات پ.ك.ك هستند. د- به گروههاي كردي وابسته به بارزاني كه اتفاقا ميانه خوبي با تركيه دارند، مجال نفس كشيدن نميدهند.
2- تركيه، به سوريه به چشم يك بازار بزرگ، يك حوزه نفوذ ارزشمند و حياط خلوت استراتژيك مينگرد و به همين خاطر در چند سال اخير، براي تجهيز و تسليح گروههاي مختلف مخالفين اسد، صدها ميليون دلار هزينه كرده است و مايل است در ساختار آينده سوريه، اين گروهها مهمترين عوامل نفوذ سياستهاي آنكارا باشند و در اين ميان، كردها نبايد موي دماغ آنان شوند.
3- تركيه در رقابت منطقهاي با ايران، به دنبال كسب امتيازات جديد است. بنابراين آنكارا با اين اقدام، پيام روشني به تهران ميدهد و اعلام ميكند كه حمايت كامل تركيه از مواضع ايران در موضوع رفراندوم اقليم كردستان عراق، بايد مابهازاي روشني داشته باشد!
در اتاق فكرهاي حكومت تركيه و ماشين عظيم تبليغاتي و رسانهاي آكپارتي، حمله به عفرين همچون يك اقدام ملي مقدس معرفي شده و خطباي مساجد نيز از مردم خواستهاند تا براي نصرت سربازانشان در جنگ با ترور دعا كنند، اما هر كسي ميداند كه نيروهاي مسلح كرد حاضر در عفرين تروريست نيستند و تركيه نيز سوداي مبارزه با ترور ندارد و فقط به دنبال آن است تا در شرايط حساس كنوني، همه را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. در اين ميان، بازنده اصلي كردهاي سوريه هستند كه بر طبق همان سنت قديمي ديگر احزاب كردي، دل به حمايتهاي امريكا و روسيه خوش كرده و درك آنان از شرايط و معادلات منطقه، با بديهيات دنياي سياست و بازي قدرتها، انطباق ندارد. حال بايد ديد آيا تركيه به دنبال آن است تا اشغال عفرين و كنترل آن را به مخالفين سوري سپرده و از پرداخت هزينههاي داخلي و انتخاباتي پرهيز كند يا ميخواهد عفرين را همرديف كركوك تلقي كرده و كاري كند كه اين منطقه مهم ماوراي رود فرات، براي هميشه از دو منطقه كردي ديگر سوريه يعني جزيره و كوباني، جدا بماند.