ضرورت تاسيس يك هويت جديد براي نهاد انجمن اوليا و مربيان
علي پورسليمان
اوليا يا خانواده نقش مهمي را در موفقيت يا شكست برنامههاي مدرسه دارند.
هر گونه برنامهريزي براي دانشآموز درمدرسه تناسب مستقيمي با همكاري و تعامل خانواده دارد.
بسيار ديده شده است كه معلمان در كلاسها به ويژه در مقاطع بالاتر تحصيلي با مشكلاتي برخورد ميكنند كه ريشه آنها در خانواده است و متاسفانه اين رفتارهاي بعضا نادرست در خانواده نهادينه شده و اصلاح آنها گاهي غيرممكن مينمايد.
دو نهاد مدرسه و خانواده كاركرد تقريبا مشتركي دارند و آن موفقيت تحصيلي، رفتاري و شغلي دانشآموز است و در اين جهت بايد رويكردها به سمت هر چه نزديكتر كردن اين دو واحد بنيادين پيش رود.
متاسفانه و طي ساليان متمادي، كاركرد انجمن اوليا و مربيان به نهادي براي توجيه و اقناع خانوادهها براي پوشش قانوني دادن به اخذ وجه توسط مسوولان مدرسه تبديل شده است و از آنجا كه غالبا و طبق شواهد و قرائن اينگونه كمكها داوطلبانه و با رضايت خاطر صورت نميگيرد، نوعي فرار و نيز بياعتمادي نسبت به كاركرد اين انجمن شكل گرفته و به تدريج نهادينه شده است.
مسوولان با سخنرانيها و مصاحبههاي متعدد سعي ميكنند كه اين ذهنيتهاي غالبا منفي را اصلاح كنند اما تاكنون نتيجه لازم و كافي در اين زمينه به دست نيامده است.
در دعوتي كه مديران مدارس از اوليا براي حضور در نشستها ميكنند استقبال خوبي صورت نميگيرد و هر سال اين «ديوار بياعتمادي بلندتر و قطورتر» ميشود.
به نظر ميرسد مهمترين اقدامي كه ميتواند در اين زمينه صورت گيرد، استقلال اين نهاد و تبيين يك كاركرد مدني و مردمي بدون وابستگيهاي دولتي است.
قائممقام وزير آموزش و پرورش در انجمن اوليا و مربيان در مهر ماه 1389 از تغيير اساسنامه گفته بود و اينكه سعي شده در اساسنامه جديد نقش همهجانبه و موثري براي اوليا و مربيان در امور گوناگون تعريف شود.
با اين حال از آن زمان تاكنون و با وجود تغيير اساسنامه، تغيير چنداني در كاركرد يا رويكرد اين نهاد حاصل نشده است.
به عنوان مثال، در اساسنامه اين انجمن، مديريت اين نهاد تحت عنوان «قائممقام وزير آموزش و پرورش» تعريف شده است كه توسط وزير تعيين ميشود و شوراي عالي اين انجمن موضوع ماده 3 اساسنامه كه متشكل از 12 نفر (11 نفر + يك نفر وزير) است باز هم توسط همان منصوب وزير تعيين ميشود.
همانگونه كه ذكر شد انجمن اوليا و مربيان بايد به عنوان نهادي مستقل با كاركردي «مدني و مردممحور» تعريف شود تا بتواند ضمن تاسيس و توسعه فرآيند اعتمادسازي، به عنوان بازوي مدرسه به وظايف خويش عمل كند.
چه اشكالي دارد كه فرآيند انتخاب براي تشكيل نهاد انجمن اوليا و مربيان در سطح بالا از سطوح پايين و از مدرسه شروع شود.
اين استقلال لزوما به معناي مقابله نيست و راه براي تعامل و همكاري فراهم خواهد بود اما تعريف چنين كاركرد تازهاي، ميتواند هويت جديدي را براي نقش اصلي «خانواده» در فرآيند تعليم و تربيت بگشايد.
در سايه تعريف اين هويت تازه ميتوان به شروع فرهنگ گفتوگو ميان خانه و مدرسه اميدوار بود.
بسياري از پيشداوريها و بدبينيها، در سايه «ارتباط متقابل و موثر» مرتفع ميشود.
پيامدهاي چنين تاسيس هويتي ميتواند انتقال گفتوگوها از حوزه «مدرسه– خانواده» به «عرصه عمومي» باشد.
كوتاه سخن اينكه نهاد خانواده بايد در برنامهريزيها و تدوين استراتژي به بازي گرفته شوند و تنها اتاق فكر متشكل از خانه و مدرسه است كه ميتواند در اصلاح زيرساختها و تغيير نگرش موثر و مفيد باشد.
با پيگيري چنين فرآيندي ميتوان اميدوار بود كه آموزش و پرورش به يك «موضوع ملي» تبديل شده و مسير براي «توسعه پايدار» در جامعه فراهم شود.
*مدير سايت سخن معلم