يارانه و سرمايه اجتماعي
مجيد عينيان
پرداخت يارانه نقدي و يارانه انرژي در كشورهاي نفتخيز همواره يك چالش بوده است و ايران نيز از اين قاعده مستثني نيست. چنانچه كشورهايي مانند نروژ از اين ليست كنار گذاشته شود، ميبينيم هر كشور نفتخيزي كه دولتها در آن براي اصلاحات اقتصادي و تغيير نظام يارانهاي تلاش كردند، درنهايت با نيروهايي مواجه شدند كه آنها را از انجام اين اصلاحات منصرف كند. آن يك عامل ديگر نيز در جوامعي مانند ايران بسيار مهم است و آن هم درجه اعتماد و اطمينان مردم است. اين جمله را بسياري از مردم عامه ميگويند كه تضميني نيست اگر اين هزينهها كاسته شود، در بخشهايي كه قول داده شده هزينه ميشود. اين جمله كاملا درست است چرا كه دولتها در ايران بارها وعده دادند كه با كاستن از هزينههاي اضافي جلوي رانت و ويژهخواري را خواهند گرفت و از طرف ديگر رفاه اجتماعي را بهبود ميبخشند. عملا چنين چيزي هيچگاه اتفاق نيفتاده و دولتها هيچگاه با دلايل اقتصادي سراغ تغييرات نرفتند بلكه تا زمانيكه پول بود اين اصلاحات صورت نگرفت و هرگاه احتمال كسري بودجه ميرفت دولتها به يارانهها چشم دوختند. مردم هم حق دارند نسبت به گفتههاي مسوولان ترديد كنند. درنتيجه نبود سرمايه اجتماعي كافي و اعتماد مردم به تصميمات سبب ميشود هر تصميمي كه اكنون از سوي دولت و سياستگذاران گرفته ميشود با ترديدها، نگرانيها و حتي مخالفتهاي جامعه مواجه ميشود. براي رفع مشكل يارانهها در ايران مهمترين گام بازگرداندن اين سرمايه اجتماعي است. البته اين كار ساده نيست و نياز به زمان گذاشتن دارد. به نظر ميرسد دولت چنين راهي را در اولويت ندارد و به طور كلي قصد ندارد يارانهها را به يكباره حذف كند.
با ادامه رويه فعلي به تدريج از سهم يارانه نقدي كاسته خواهد شد چرا كه هر سال تورم بالاتر ميرود و با ثابت ماندن نرخ اسمي يارانههاي نقدي، به مرور از نرخ واقعي آن كاسته ميشود. درنتيجه ميتوان گفت ادامه اين وضعيت نيز سهم يارانه نقدي از كل بودجه را هم كمتر خواهد كرد. دولت بنا دارد كه با حذف يكسري افراد از بار يارانه بر بودجه بكاهد. آنچه در آينده اتفاق ميافتد اين است كه يارانه زماني حذف ميشود كه آنقدر از ارزش آن كاسته شود كه ديگر خانوادهها نبود آن را احساس كنند. مانند كوپنها كه سالها پس از جنگ هم همچنان در بازار بود و به تدريج آنقدر از ارزش آن كاسته شد كه به كلي از چرخه خارج شد. در رابطه با يارانهها اين رويه ادامه خواهد يافت تا زمانيكه ديگر 45 هزار تومان ارزشي نداشته باشد. در اين ميان نقدي هم از جانب مردم و برخي كارشناسان اقتصادي وجود دارد. آنها ميگويند دولت هرگاه قصد كاستن از هزينهها را دارد به يارانه چشم ميدوزد حال آنكه يارانه نقدي به حساب سرپرست خانوارها ميرود و در زندگي روزمره افراد هزينه ميشود. در مقابل هزينههاي بسياري در بودجه وجود دارند كه ناكارآمدي آنها نيز ثابت شده است و دولت ميتواند ابتدا سراغ كاستن از اين هزينهها برود.
چنانچه بنا است يارانهها حذف شوند و مردم با آن همراهي كنند بايد اين عزم را جامعه در دولت ببيند كه آنها واقعا قصد دارند هزينهها را بهينه كنند و اين مهم را در تمام عرصهها دنبال خواهند كرد، در اين صورت شايد مردم حاضر به همكاري با سياستگذاران شدند وگرنه آسانترين راهها آزموده ميشود اما بخش مهم مشكلات همچنان به جاي خود باقي هستند.