هوشمندسازي شهر از حرف تا عمل
زهرا نژاد بهرام
بر اساس آخرين سرشماري به عمل آمده رسمي كشور، درصد جمعيت شهرنشين ايران به بيش از 73 درصد رسيده است. آمار بانك جهاني نيز نشان ميدهد كه طي 50 سال گذشته، متوسط نرخ رشد جمعيت شهرنشين ايران، به تقريبا دو برابر ميانگين جهاني رسيده است. رشد سريع شهرنشيني، موجب شده شهرها در معرض انواع مسائل و بحرانها قرار بگيرند. افت سرمايههاي طبيعي و انساني از جمله، فقدان خدمات شهري، تخريب منابع طبيعي و زيست محيطي، فقدان دسترسي به زمين و سرپناه بخشي از مسائل مربوط هستند. يكي از الزامات اساسي براي رفع اين مسائل در دنياي مدرن امروزي، حركت به سمت هوشمندسازي و تحقق روياي شهر هوشمند به معناي واقعي است. به طور خلاصه بايد گفت كه شهر هوشمند و شهر مجازي واژههايي هستند كه شهروند الكترونيك را به دنياي جديدي از زيست مدرن دعوت ميكند كه در آن ميتوان به جاي سفرهاي متعدد روزانه در سطح شهر، تمامي فعاليتها را از طريق اپليكيشنها پيادهسازي كرد، به عنوان مثال شهروند الكترونيك در شهرهوشمند ميتواند بهطور آنلاين خريد كند، حسابهاي خود را آنلاين پرداخت كند، آنلاين جلسه برگزار كند و آنلاين سفر كند. بنابراين مديران از مسير هوشمندسازي ميتوانند تاثيرمعناداري روي ارتقاي كيفيت زندگي شهروندان، افزايش مشاركت مردم در اداره شهر، كاهش آلودگي صوتي و هوايي، صرفهجويي در وقت و هزينه شهروندان و كاهش مصرف سوخت بگذارند. به عبارت ديگر در شهرهوشمند دنياي تكبعدي شهرهاي سنتي و امروزي، به دنياي دو بعدي تبديل ميشود كه از ثمرات و دستاوردهاي اطلاعات و ارتباطات دنياي اينترنتي است. ميتوانيم شهرهاي هوشمند امروزي را شهرهايي 24 ساعته كه در آن امور شهري در تمام شبانهروز جريان دارد، تعريف كنيم كه در آن از طريق اينترنت، شهروندان در هر زمان و هر مكاني به اطلاعات و خدمات آموزشي، تجاري، رفاهي، اداري و... خود دسترسي دارند. وين، تورنتو، نيويورك، لندن و پاريس از جمله شهرهاي موفق هوشمند در دنياي امروزي هستند. اگر بخواهيم وضعيت فعلي ايران را به لحاظ دارا بودن شهرهاي هوشمند بررسي كنيم درمييابيم كه حتي كلانشهر تهران به عنوان پايتخت و پيشرفتهترين شهر كشورمان هنوز با استانداردهاي يك شهر هوشمند فاصله زيادي دارد. دولت الكترونيك در سال 93 در دولت به تصويب رسيده و قرار بود تا پايان سال 96 اجرايي شود اما هماكنون و در شرايطي كه چندان زماني تا پايان فرصت اجرايي شدن اين مصوبه باقي نمانده است هنوز جاري شدن نظام اداري در ساختار الكترونيكي به سطح مطلوب نرسيده است. با وجود اين مساله اما در طول سالهاي گذشته گامهايي مبتني بر يكپارچهسازي سرويسهاي دولت الكترونيك و همچنين خدمات مبتني بر اطلاعات مكان محور، پرداختهاي موبايلي و خدمات شهري پستي برداشته شده و سازمان فناوري اطلاعات نيز اقداماتي از جمله برقراري «واي فاي» عمومي در نقاط پرتراكم و فراخواني استارتآپها با هدف شناسايي نخبگان را آغاز كرده است. در كلانشهر پرجمعيت تهران به دليل فقدان شاخصههاي شهرهوشمند مشخص نيست كه در كدام منطقه تهران و كدام نقاط ضريب آسيبپذيري بيشتر است و گروهبندي جمعيتي در مناطق مختلف شهر ما چگونه است؟ كدام ويژگي جمعيتي ما آسيبپذيريشان بيشتر است؟ اگر زلزلهاي رخ دهد نقاط خطرساز شهر كجاست؟ ايستگاههاي گاز شهري، شبكه برق، شبكه آبرساني در چه وضعيتي قرار دارند، يعني در گام اول بايد بتوانيم يك برآورد جامع از وضعيت داشته باشيم تا پس از آن با توجه به اولويتها برنامهريزي كنيم. اما در حال حاضر چنين ساختاري در شهر تهران وجود ندارد و نيازمند بانكهاي اطلاعاتي كامل و دقيقي است. بررسيهاي بيشتر شهر هوشمند جهان نشان ميدهند كه بيشتر اين شهرها توسعه شهر هوشمند را با تدوين يك سند و برنامه كلان براي شهر ديجيتالي آغاز كردند برهمين اساس، اساسيترين مرحله در ايجاد شهر هوشمند، تهيه سند راهبردي است كه بايد مورد توجه خاص قرار گيرد و چشماندازها، ماموريتها، طرحها و برنامههاي اوليه جهت برپايي شهر هوشمند، تدوين شوند. در همين راستا مديريت شهري جديد تهران با توجه به ضرورت اجتنابناپذير حركت در مسير هوشمندسازي اقداماتي را آغاز كرده است. به عنوان مثال در بودجه مصوب سال آتي، شوراي شهرپنجم سهم بخش هوشمندسازي را در قياس با سال جاري سه برابر افزايش داد. همچنين كميسيون شهرسازي و معماري شوراي شهر تهران يكي از اولويتهاي مهم مديريت جديد را حركت به سمت حذف دفاتر خدمات الكترونيك و هوشمندسازي كليه فرآيندهاي مربوط به درخواست و صدور پروانه در سال آينده تعريف كرد و نيز راهاندازي سامانه هشدار سريع زلزله در شهر تهران كه رديف بودجه خاصي براي سال آتي به آن اختصاص داده شد.
در نهايت بايد اين نكته را يادآور شد كه شهرهوشمند صرفا يك واژه لوكس براي استفاده مسوولان در جلسات و همايشها نيست، بلكه الزامي براي ارتقاي كيفيت زندگي است. شهرهوشمند يك تئوري نيست بلكه ضرورتي اجتنابناپذير براي عملياتي شدن است. در كلانشهر تهران به عنوان الگوي ساير كلانشهرها و شهرهاي كشور ميتوان به اين مفهوم دسترسي پيدا كرد؛ اگر بتوانيم اقتصاد هوشمند، مردم هوشمند، زندگي هوشمند، محيط هوشمند و حكمراني هوشمند را به عنوان مولفههاي هوشمندسازي به صورت سيستماتيك و همهجانبه ميسر كنيم.
عضو هيات رييسه شوراي شهر تهران