روايت ياسمين اشكبوس از نمايشگاه «چيزي شبيه يك رويا»
تصاوير خيالي از اسبهاي واقعي
مريم درويش
نمايشگاه عكسهاي ياسمين اشكبوس با عنوان «چيزي شبيه يك رويا» در گالري ايوان برپاست. اشكبوس در اين مجموعه به عكاسي از اسبهاي در حال دويدن پرداخته است و در تصاويري سياهوسفيد، بيننده را با حركات سبك آنها همراه ميكند. او براي عكاسي از سوژههاي در حال حركت از تكنيك bulb photography استفاده و تصاويري غيرمعمول ايجاد كرده است كه با درهم رفتن فرمها و لكهها، نمايي مانند تاش قلم در عكسها به چشم ميآيد و مخاطب گمان ميكند با تابلوي نقاشي مواجه شده است. اشكبوس درباره نحوه شكلگيري اين مجموعه گفت: «به خاطر علاقهاي كه به اسب دارم گاهي به باشگاه سواركاري يا تماشاي مسابقات اسبدواني ميروم و اين عكسها نيز در جريان تماشاي يك مسابقه سواركاري ثبت شدند. براي عكس گرفتن از اين صحنهها تكنيكي را به كاربردم كه حركت را ثبت ميكند و پروسه دويدن در آن ديده ميشود.»او با اشاره به اينكه تعداد اسبها در هركدام از تصاوير متفاوت است، گفت: «در بعضي از عكسها فقط يك اسب ديده ميشود اما علاقه داشتم كه تجمع اسبها را نيز در عكسهايم بياورم. ولي در باشگاه اسبسواري چنين امكاني وجود ندارد و اسبها مانند حضور در طبيعت حركت دستهجمعي ندارند؛ بنابراين با استفاده از فتوشاپ تصاوير را تركيب كردم تا تجمعي از اسبها را در كادر به وجود بياورم. در اين تصاوير به نظر ميرسد چندين اسب وجود دارند، اما درواقع لايههاي مختلف از تصوير يك اسب باهم تركيبشده و اين تصاوير را شكل دادهاند. البته بهجز اين هيچ استفاده ديگري از فتوشاپ نكردم و هر آنچه در عكسها ديده ميشود حاصل تكنيك عكسبرداري است.»اشكبوس درباره حذف رنگ از اين عكسها گفت: «دوست داشتم سوژه بيشتر خودش را نشان دهد و به همين دليل عكسها را سياهوسفيد كردم. اگر اين تصاوير رنگي بودند آن جلوهاي كه باعث شود مخاطب به سرعت سوژه را دريابد وجود نداشت. از سوي ديگر هركدام از اسبها رنگهاي متفاوتي دارند و اگر به رنگ طبيعي در عكسها ديده ميشدند ميان آثار نمايشگاه هماهنگي و يكدستي وجود نداشت.»او درباره سفيد بودن زمينه و حذف هر عنصر اضافهاي از تصوير گفت: «زمينه سفيد عكسها به دليل همان تكنيكي است كه استفاده كردهام. چون ديافراگم دوربين نور خيلي زيادي را از خود عبور ميدهد، درنتيجه فقط اجسام خيلي تيره در آن ثبت ميشوند و بقيه اجزا كه رنگ روشنتري دارند سفيد ميشوند. ميزان نور باعث ميشود شما جزييات، زمينه پيست سواركاري و... را نبينيد و فقط سوژه اصلي ديده شود.»اشكبوس درباره اينكه چرا اين عكسها شبيه نقاشي به نظر ميرسند گفت: «نمايشگاه عكس در كشور ما مخاطب كمي دارد و خود من هم باوجوداينكه علاقه زيادي به عكاسي دارم بيشتر جذب نمايشگاههاي نقاشي و مجسمه ميشوم؛ بنابراين فكر كردم اگر بخواهم نمايشگاه عكس برگزار كنم بايد يك وجه تمايز با ساير نمايشگاههاي عكس داشته باشد تا بتواند مخاطب را جذب كند. معمولا در عكسها تصاوير واقعي ثبت ميشوند و دخل و تصرف زيادي در آنها نميشود، ولي من ميخواستم عكسهايم با تصويري كه كاملا مطابق با واقعيت عكاسي شده است تفاوت داشته باشد. از طرف ديگر سليقه شخصي من اين است كه وقتي وارد نمايشگاه ميشوم با تصاويري مواجه شوم كه يك موضوع داشته باشد و نه اينكه عكسهايي با فنهاي مختلف از سوژههاي متفاوت در آن ديده شود. دوست دارم مجموعه عكس نيز مثل يك مجموعه نقاشي يك سوژه را پيگيري كند.»
او درباره داشتن نگاه شخصي در عكاسي گفت: «افراد زيادي از حيوانات عكاسي ميكنند اما اغلب آنها سوژه را به همان شكلي كه در واقعيت ديده ميشود ثبت ميكنند. من اين سبك را براي خودم در نظر گرفتم و سعي ميكنم به شكلي از حيوانات عكس بيندازم كه شخص ديگري نتواند آنطور به سوژه نگاه كند. اصولا به عكاسي از سوژههاي متحرك علاقه دارم و پيشازاين هم به ثبت حركات ماهي، پرنده و... با اين تكنيك پرداخته بودم، اما نتيجهاي كه در مجموعههاي قبلي به دست آوردم كاملا متفاوت با اين مجموعه اسبها است.»