ابتدا تمديد تهديد سپس تبريك سال نو
مجيد خيري
در فرمان تمديد وضعيت اضطراري ملي امريكا عليه كشورمان كه دونالد ترامپ در تاريخ 21 اسفند 96 با ارسال نامهاي به كنگره اين كشور، آن را به مدت يك سال تمديد كرد، به نكاتي اشاره شده كه با بررسي و مداقه بيشتر، مباني دروغين و غيرمستدل اصل اين فرمان اجرايي روشن ميشود. اصل اين فرمان در 15 مارس 1995 صادر شده است. در واقع در تاريخ ۲۴ اسفند۱۳۷۳ رييسجمهور وقت امريكا، بيل كلينتون، با متهم ساختن ايران به حمايت از تروريسم، تضعيف فرآيند صلح خاورميانه و تلاش براي دستيابي به سلاحهاي كشتار جمعي اين فرمان اجرايي را عليه ايران صادر كرد. در اين نامه كه در وبسايت كاخ سفيد منتشر شده، آمده است، در ۱۵ مارس ۱۹۹۵ رييسجمهوري با فرمان اجرايي ۱۲۹۵۷، درقبال ايران وضعيت ضطراري ملي اعلام كرد تا بتواند با تهديد غيرعادي و فوقالعاده عليه امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد امريكا، ناشي از اقدامات و سياستهاي حكومت ايران مقابله كند. اين فرمان يا بايد در بازه زماني ۹۰ روزه پيش از زمان انقضايش (۱۵ مارس هر سال) تمديد شود يا در غير اين صورت بطور خودكار لغو ميشود. دونالد ترامپ در ادامه اين نامه به روند تمديد اين فرمان اجرايي طي سالهاي پس از ۱۹۹۵ پرداخته است. رييسجمهوري امريكا در نامه خود به توافق هستهاي ايران با شش قدرت جهاني، در قالب برجام، در سال ۲۰۱۵، (۱۳۹۴) اشاره كرده و گفته است: در ۱۶ ژانويه ۲۰۱۶ در روز اجراي توافق برجام، ايالات متحده تحريمهاي هستهاي عليه ايران را برداشت كه براساس آن برخي فرمانهاي اجرايي قبلي اضطراري ملي و ديگر اقدامات لغو شد. رييسجمهوري امريكا تاكيد كرده است: اقدامات و سياستهاي دولت ايران از جمله توسعه برنامه موشكهاي بالستيك، حمايت از تروريسم بينالمللي و نقض حقوق بشر همچنان تهديدي غيرعادي و فوقالعاده عليه امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد امريكا است. در بررسي حقوقي اين فرمان، موارد زير قابل اشاره هستند و نبايد توسط جامعه جهاني مورد غفلت قرار گيرند: اولا جمهوري اسلامي ايران در چارچوب برجام پذيرفت كه فعاليتهاي هستهاياش را طبق توافق و در سطح موردنظر طرفهاي 1+5 متوقف كند به شرط آنكه در مقابل، تحريمهاي هستهاي عليه تهران متوقف شود. در همين راستا گفتني است كه هنوز عملا مشكلات سوييفت با بسياري از بانكهاي كشورمان پابرجاست و موسسات مالي و بانكهاي جهان به دليل فشار خزانهداري امريكا از تعامل بانكي با ايران خودداري ميكنند در حالي كه اين نقض برجام تلقي ميشود، اگرچه طرفهاي مقابل به بهانههاي غير قابل قبول، از يك سو تحريمها را به هستهاي و غير هستهاي تقسيم كرده و صرفا متعهد بودن ايران به برجام را مورد تاكيد قرار ميدهند و به دليل ملاحظه نظرات ايالات متحده امريكا، از تصريح عدم پايبندي طرفهاي ديگر خودداري ميكنند. نكته دوم، در نامه ترامپ، تهديدهاي فوقالعاده ايران عليه «منافع ملي امريكا»، «سياست خارجي و اقتصاد امريكا» در ذيل برنامه تهديدآميز موشكي و فعاليتهاي منطقهاي ايران و «حمايت از تروريسم» ذكر شده است. پاسخ اين است، فعاليتهاي منطقهاي ايران جز اين بوده كه از رعايت حقوق بشر در يمن، بحرين، عراق، افغانستان و سوريه حمايت كرده و تمامقد در مقابل زيادهخواهي تروريسم دولتي و غيردولتي ايستاده و هزينههاي آن را به هر قيمتي پرداخته است و در مقابل، ايالاتمتحده فقط بر مشكلات و نقض حقوق بشر و بيعدالتي و بيثباتي منطقه افزوده و به رقص شمشير با خودكامگان سعودي پرداخته است؟ بهگونهاي كه ميزان تسليحات عربستان سعودي به 25 برابر سالهاي قبل افزايش يافته است. از اين مهمتر، آيا قرار است ايران براي هر فعاليتي از جمله دفاع موشكي از خاك خود و مبارزه با داعش و تروريستهاي تكفيري، ابتدا طي چند سال تحقيقات و مطالعه، براي هر مورد، عدم تقابل با منافع ملي امريكا را اثبات كند و بعد با كسب اجازه از امريكا با قسمتهايي از داعش و القاعده و طالبان كه معارض امريكا هستند، مقابله كند؟ در اين نامه و اصل فرمان كه در زمان كلينتون صادر شده، ذكر نشده كه اساسا تاكنون موشكي از كشورمان عليه نهادها و تاسيسات امريكايي شليك شده است؟ شايد در اين نامه تكفيريها و داعش در سوريه به عنوان ارتش پياده نظام ايالاتمتحده تلقي شده باشند كه موشكهاي ايران تهديدي عليه امريكا تلقي شدهاند. ضمنا، سردمداران سياست خارجي و اقتصاد ايالات متحده چگونه انتظار خويشتنداري از ايران دارند درحالي كه در مدت نزديك به چهل سال اقتصاد و سياست و حاكميت ملت ايران، آماج تحريم، تهديد و تحقير توسط دولت امريكا قرار گرفته و امريكا حتي از تهديد و اعمال فشار عليه ديگر كشورهاي طرف قرارداد با ايران نيز فروگذار نكرده است؟نكته سوم: سالها است كه هريك از مقامات غربي كه به ايران سفر كردهاند، به طور تلويحي، به نوعي پيامهاي تهديدآميز امريكا عليه آنان به دليل همكاري با ايران را به ما يادآور شدهاند و با همين روش هزينههاي همكاريهاي ايران را افزايش دادهاند. در حالي كه هر يك از اقدامات امريكا قابل پيگرد حقوقي و جزايي بوده و به موقع خود نيازمند اقدام متقابل بوده است. ضمن اينكه همين عامل بهتنهايي ميتوانست براي تغيير خط مشي سياسي، نظامي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران كافي باشد ولي ايران اسلامي با احترام به اصول سخاوت و كرامت، اين رفتارهاي خصومتآميز امريكا را ناديده گرفته و براي دوستي و تعامل با ديگر ملل غربي تلاش خود را مضاعف كرده است. در طليعه نوروز سال 1397 قرار داريم كه هرساله شاهد بودهايم كه در زمان حلول عيد نوروز، روساي جمهور امريكا ابتدا تحريم عليه ملت ايران را تمديد كرده و بعد با تدليس و عوام فريبي، پيام نوروزي خود را به مردم ايران ارسال كردهاند. انتظار مردم ايران اين است كه دونالد ترامپ، اين تاجر بزرگ امريكايي حداقل اصول تجارت بينالمللي را رعايت كرده و رويه خصومتآميز و تكرار تهديد و تحريم را كنار گذاشته و مانند يك تاجر واقعي مناسبات كشورها با ايران را تهديدي عليه امريكا تلقي نكند.