سينماي ايران روزهاي متفاوتي را ميگذراند؛ تغييرات تكنولوژي سريع در حوزه سينما ازيكطرف و مسائل اقتصادي از سوي ديگر باعث شد كه همه چيز روي پاشنه حمايت برگردد. اسم بنياد سينمايي فارابي مترادف و موازي با حمايت معني شده است. عليرضا تابش كه 3 سال است به عنوان مديرعامل بنياد سينمايي فارابي مشغول فعاليت است از تغييراتي كه نياز اين روزهاي سينماست، سخن ميگويد.
زماني كه اسم بنياد سينمايي فارابي ميآيد ناخودآگاه همه تصوراتشان به سمت حمايت ميرود، ميخواهم بدانم بنياد فارابي جز حمايت چه وظيفه ديگري دارد؟
در بررسي اساسنامه بنياد سينمايي فارابي ميبينيم كه اين بنياد در حوزه سينمايي حرفهاي «مرجعيت فرهنگي» دارد. عدهاي بيايند از فارابي كمك دريافت كنند و فيلمهاي فرهنگي موردعلاقه خودشان متناسب با نياز مخاطب را بسازند؛ از ارايه تجهيزات، پشتيباني توليد، توليد فيلم تا مباحث حوزه بينالملل و نقد سينما گرفته تا تلاش براي ارتقاي سطح سليقه مخاطبان، حمايت از پژوهشهاي سينمايي، انتشار كتب تخصصي سينما و برگزاري جشنواره فيلم. اين موضوعات عمده فعاليتهايي است كه بنياد بر اساس آن ارزيابي ميشود.
به نظر ميرسد كه بعد مادي بنياد سينمايي فارابي قويتر به نظر ميرسد؛ بهعبارتديگر وظيفهاش چه چيزي بوده كه در حال حاضر حمايتش قويتر شده است؟
رسالت بنياد سينمايي فارابي، يك رسالت فرهنگي و فني و محتوايي براي ارتقاي كل سينما در همه ابعاد است. اگر سينماي حرفهاي را بهمنزله يك پيكره تلقي كنيم ميبينيم كه لازم است هم براي «جسم» و هم براي «جان» اين پيكره خوراك داشته باشيم. بخش فرهنگي سينما، بهمنزله جان سينما است، بخش تجهيزاتي، تامين مالي، فناوري و پشتيباني توليد هم جسم سينما محسوب ميشود، براي هردوي اين موضوعات ما بايد در بنياد سينمايي فارابي برنامه داشته باشيم؛ به تعبيري سينما دوران گذار خود را طي ميكند.
دوران گذار ميتواند دوران پيچيده و سختي هم باشد.
بله. ويژگيهاي دوره گذار اين است. فكر، ذائقه، ذوق، سليقه، اولويتهاي ذهني و فكري نسل جديد سينماگران و مخاطبان سينما متفاوت است. از سوي ديگر تغيير تكنولوژيهاي سينمايي هم بخشي از ويژگي اين دوره است؛ سينما دوره آنالوگ را پشتسر گذاشت و به دوره ديجيتال پرتاب شد، هم در توليد، هم در نمايش و هم در بازاريابي؛ يعني ابزارهاي ديجيتال، فناوري اطلاعات و شبكههاي اجتماعي و امثالهم به مدد سينماي حرفهاي آمدند كه سينما را در جهان مجازي و فضاي مجازي به شيوه ديگري مطرح و بازنمايي كنند. اينها همه ويژگيهاي دوره گذار است. امروز مديراني كه در بنياد سينمايي فارابي مسووليت دارند در حقيقت ميراثدار يك دوره 30 سالهاند؛ دورهاي كه بيشتر ماهيت سينما آنالوگ بوده و آرامآرام ديجيتال شده است و حال دوره گذار را طي ميكند، اما ساختارها دست و پاگير هستند، عدم تناسب نيروي انساني با ماموريتهاي جديد بنياد، انتظارات در حوزه مالي، پشتيباني توليد كه مثل سابق نيست و دورهاش تمامشده است. در اين دوره حسب ضرورت، بخشي از خدمات را آرامآرام حذف كرديم و به سمت حمايتهاي جديد رفتيم.
يعني در دوره مديريت شما با روند جديدي از حمايت روبهرو هستيم؟
اگر شما بخواهيد اين دوره را بررسي كنيد، همراه با تحولات سينماي آنالوگ و ديجيتال، ناگزير ما بايد در روندها و اولويتها تغيير ايجاد كنيم و هم بيشتر با اهالي سينما مشورت كنيم.
مشورتها در چه موردي بود؟
اينكه در ادامه اين مسير چه بايد كرد، آينده سينما كجاست و به چه سمتي ميرود، همنشيني با نسل نوي سينما، تهيهكنندگان جوان، فيلمسازان جوان، فيلم اوليها، فيلم دوميها باعث ميشد كه درك درستي از ماهيت فكري و تقاضاها و دنياي ذهني آنها داشته باشيم. همه اينها شايد بشود گفت اين دوره از مديريت را در بنياد سينمايي فارابي متفاوتتر از دورههاي پيشين و بعد از اين دوره ميكند. دليلش اين است كه ما آرامآرام بعدازاين مطالعه كرديم و دريافتيم كه حتما بايد در بنياد سينمايي فارابي راه و مسير ويژهاي براي استعدادهاي نو و خلاق به نام فيلم اوليها و فيلم دوميها داشته باشد كه طي 3 سال گذشته فارابي بخشي از حمايتهايش را متوجه اين نسل از سينماگران كرد. بخشي از حمايتهايمان در حوزه پشتيباني را كه در رقابت با بخش خصوصي محسوب ميشد (مثل كرايه دوربين، تجهيزات نور، صدا و ادوات سينمايي) آن بخش را برونسپاري كرديم.
يعني حذف تصديگري بنياد در حوزه پشتيباني توليد؟
بله، بهمنظور تشويق و تضمين سرمايهگذاري و با هدف پايدار كردن فعاليتهاي بخش خصوصي در حوزه پشتيباني فني توليد سينما (تامين تجهيزات فيلمبرداري) بنياد سينمايي فارابي در پي اقدامات انجامشده طي سالهاي 1394 و 1395 با حذف واحد «مديريت توليد» در سازمان اداري خود از ابتداي سال 1396 رسما به فعاليت در اين حوزه پايان داد و همزمان بررسي كرديم كه چه خدماتي جايگزين اين حمايتها بشود.
دوره گذار دوره سختي است فرقي نميكند در حوزه فرهنگ يا كار فني باشد، سخت است چون با مقاومتها مواجه ميشويد. ميخواهم بدانم چطور توانستيد سينماگران را راضي كنيد و چطور توانستيد حمايتهايتان را جايگزين كنيد؟
حركت در بخش فرهنگ، ماهيتش ناگهاني نيست. آرامآرام و با گفتوگو، جلسات مشاوره و بررسي، اعلام شفاف سياستها حاصل ميشود. اتفاقي كه در اين دوره افتاد اين بود كه تا آنجايي كه ميتوانيم شفافيت بيشتري در حمايتهايمان داشته باشيم. براي اولينبار از سال 92 به بعد بنياد سينمايي فارابي فهرست حمايتهايش را در سايت گذاشت و منتشر كرد.
با ذكر مبلغ حمايت؟
خير؛ اما معلوم شد كه اين سالها در فارابي چه كساني وام گرفتند يا در كارهايشان مشاركت شده است؛ رويهاي كه پيشتر وجود نداشت.
امري كه پيشازاين هميشه مخفي بود.
بله. به همين دليل در دوره ما داوري درباره فارابي در قياس با ساير نهادهاي سينمايي و هنري راحت انجام شد؛ يعني ميتوان همه اطلاعات دوره قبل را مقايسه كرد و عملكرد بنياد سينمايي فارابي را به بحث گذاشت. به همين دليل ميبينيد عدهاي دچار نگراني ميشوند يا بهصورت غيرحرفهاي هياهوهايي در فضاي رسانهاي برپا ميكنند.
منظورتان فضاي مجازي است؟
بله، ماهيت رسانههاي جديد و شبكههاي اجتماعي اين است كه هر انساني ميتواند توليدگر محتوا باشد؛ لذا آدمها با هر نوع فكر و انديشهاي ميتوانند موضع و نيت خود را در پوشش يك كانال تلگرامي بيان كنند و نقدهايي را بهحق يا ناحق متوجه بنياد سينمايي فارابي يا ساير نهادهاي سينمايي بكنند. در اين دوره است كه گاه ميبينيد فضاي مجازي، بهجاي گفتوگو فضاي اتهامزني ميشود دليلش اين است كه مشي بنياد سينمايي فارابي اتفاقا مشي شفافي است، دايما اطلاعرساني ميكند، فضاي رسانهاي را در دست خودش ميگيرد و افكار عمومي را مطلع ميكند كه برنامههايش چيست و چه ميزان حمايت كرده، از چه پروژههايي حمايت كرده، نسبت به گذشته جلسات هيات امناي بنياد سينمايي فارابي مرتب برگزار و اطلاعرساني ميشود، مباحث شفاف است. ما در بنياد فارابي گفتوگوهاي سينمايي را راه انداختيم. فارابي از يك مركز صرفا خدماتي به مركز فكري و فرهنگي تبديلشده است يعني آن چيزي كه در اساسنامه بنياد سينمايي فارابي آمده است و اينجا محل رفتوآمد اهالي فكر، فرهنگ و انديشه شده است. اگر كسي هم بهناحق بخواهد با فضاسازي در فضاي مجازي بهنوعي از بنياد باجخواهي كند كاملا فضاي رسانهاي حقيقي آن را افشا ميكند و مشخص ميشود كه پشت پرده چيز ديگري است مثلا فيلمسازي ميآيد چالش ايجاد ميكند كه چرا شما از فلان پروژه حمايت كرديد، اگر بررسي كنيد ميبينيد كه 20-10 روز قبل يا 2 ماه قبل ما حسابهاي مالي اين تهيهكننده يا فيلمساز را بررسي كرديم و ميزان بدهيهايش اعلامشده است و از او در فضايي محترمانه خواستهشده تا بدهيهايش را بپردازد، اما برخي از اين دوستان بيانصافي ميكنند و فضاي رسانهاي ناعادلانهاي در مورد فعاليتهاي بنياد درست ميكنند كه در حقيقت واكنشي به اقدام قانوني ما براي پرداخت بدهيهايشان به فارابي است.
توقع دارند وامي را كه ميگيرند پس ندهند.
متاسفانه عمدتا اين گونه است.
اگر اين گونه باشد كه فارابي اصلا نميتواند فعاليت كند. پس سرمايه شما از كجا تامين ميشود؟
بخشي از سرمايه بنياد سينمايي فارابي كمكهايي است كه سازمان سينمايي بابت پروژههاي توليدي اختصاص ميدهد. هرسال تفاهمنامهاي بين بنياد سينمايي فارابي و سازمان سينمايي منعقد و مبادله ميشود و در چارچوب آن تفاهمنامه وظايفي بر عهده فارابي قرار ميگيرد. بخش عمدهاي از اين تفاهمنامه متوجه حمايت از توليد در سينما است.
سوالي كه پيش ميآيد به برگشت سرمايه برميگردد. زماني كه سرمايه اوليهتان برنميگردد احتمالا به اين دليل است كه فيلم فروش نكرده است. آيا فارابي زمان انتخاب فيلمنامه به سازوكار برگشت سرمايه و البته توليد فيلم ارزشمند فكر نميكند؟
ماهيت حضور فارابي در سپهر فرهنگي كشور حمايت از جريانات فكري و فرهنگي در سينما است؛ در غير اين صورت فيلمهايي با سرمايه اندك ولي مضامين سطحي و بازاري توليد ميشوند و فروش بالايي هم ميكنند كه متاسفانه سطح ذائقه مردم را تنزل و تغيير ميدهند. به اين نكته توجه داريم كه سينما سرگرمي است ولي درعينحال كه ما بايد به موضوعات فرهنگي در فيلمنامهها توجه كنيم، جذابيت هم يك عنصر جدي است كه بايد بنياد سينمايي فارابي در شوراهايش به آن توجه كند. عمده سياست در فارابي اين است كه شوراهايي كه مصوبكننده فيلمنامههاي موردحمايتي ما هستند، بايد به عنصر جذابيت در كنار آن عناصر فرهنگي و هنري فيلمنامه را هم لحاظ كنند و از طرف ديگر فكر بازگشت سرمايه فيلمها هم باشند؛ اما در جواب شما بايد بگويم كه برخي از فيلمهاي فروش هم داشتند ولي تهيهكننده بهموقع وام را برنميگرداند يا با سختي بدهيهايش را تسويه ميكند يا ديگر ترجيح ميدهد در توليدات بعدي براي كسب حمايت به بنياد سينمايي فارابي مراجعه نكند. اينجا هم يكنهاد فرهنگي است، آن تضمين لازمي كه بايد از افراد گرفته شود نهايتا حقوق نمايش خانگي فيلمهايشان است.
در مقابل بودجهاي كه ميدهيد فقط رايت فيلم را محك قرار ميدهيد؟
بله. به جاي چك و سفته و ضمانتنامههاي بانكي از آنها حقوق نمايش خانگي فيلم دريافت ميشود. نهايتا اينها وقتي ميخواهند رايت ويديويي فيلم را بفروشند ناچار هستند كه بيايند رضايت بنياد سينمايي فارابي را بگيرند كه آنجا است كه در بخش مالي بنياد مذاكره با تهيهكنندگان فيلمها انجام ميشود و بخشي از وام برميگردد و بخشي هم تبديل ميشود يعني داراييها بهجاي پول، مثلا ما حقوق فرهنگي يا بينالملل فيلم آنها را در مقابل مبلغ بدهي يا بخشي از آن مبلغ برميداريم و روي آنها كار ميكنيم. متاسفانه اين شيوه كار طي 2 دهه اخير تكراري و ثابت بوده است، حال تغيير اين شيوه سخت است و ما در سال جاري با تغيير سياستهايمان در حمايتهاي بنياد سينمايي فارابي سعي كرديم اين رفتار را آرامآرام تغيير بدهيم. مقاومتهايي هم شده است. تغيير شيوه حمايتهاي بنياد سينمايي فارابي در سال 96 كليد خورده است و ما امسال 19 پروژه سينمايي را براي اخذ وام به صندوق اعتباري هنر معرفي كرديم كه از بين آنها 5-4 پروژه تاكنون وامهايشان را دريافت كردند دليلش اين است كه آنجا بهجاي اخذ ضمانتنامههاي فرهنگي تضمين ملكي ميگيرند.
بهعبارتديگر سازوكار را تغيير داديد؟
ما سه نهاد هستيم يعني بنياد سينمايي فارابي، صندوق اعتباري هنر و صندوق كارآفريني اميد. تفاهمنامه سهجانبه داريم. سينماگران توسط ما معرفي ميشوند و پروندههايشان تكميل ميشود در فضاي صندوق اعتباري هنر ميروند، آنجا پرونده كارهاي كارشناسي مالي انجام ميشود. سپس به شعبه صندوق كارآفريني اميد ويژه سينماگران معرفي ميشوند.
و همه بهراحتي وام را ميگيرند؟
بله، عمدتا كساني كه موفق نشدند وامهايشان را دريافت كنند، به دليل اين است كه بايد سند ملكي در وثيقه بانك بگذارند. طي شش ماه اخير و در حال حاضر 5-4 پروژه بهراحتي وام گرفتهاند.
اين روند به اين دليل بوده كه تضمين برگشت سرمايه باشد؟
بله، از سوي ديگر افزايش وام هم صورت گرفته يعني اگر ما يك ميليارد تومان گذاشتيم صندوق اعتباري هنر يك ميليارد گذاشته و صندوق كارآفريني اميد 2 ميليارد.
يعني 4 ميليارد؟
دقيقا؛ يعني در آوردههاي مالي شاهد يك همافزايي هستيم.
با اين حساب سندي كه سينماگران بايد بگذارند چقدر است؟
يك سند ملكي است.
اما ممكن است كسي سند به ارزش موردنظر صندوق نداشته باشد.
سينما محل حرفهايها است. حرفهايها بايد تضمين كنند كه وام را پس ميدهند و فيلم ميفروشد. اينكه ما فيلمهاي شخصي بسازيم يا فيلمهاي مثلا خيلي خاص، مخاطب خاص با وام صندوق كارآفريني درست نيست.
درست كه سرمايه بنياد فارابي بايد برگردد اما اگر مرحوم كيارستمي زنده بود و ميخواست فيلم بسازد، طبعا فيلم او نميتوانست بازگشت سرمايه داشته باشد يا بهتر بگويم هنرمندان حرفهاي نبايد به بازگشت سرمايه فكر كنند.
جايي مثل بنياد سينمايي فارابي روي اين نوع آثار سرمايهگذاري ميكند، سوژه و فيلمساز تعيينكننده است.
به عنوان مثال اگر آقاي مهرجويي و ناصر تقوايي بيايند.
حمايتهاي بنياد سينمايي فارابي بر 3 نوع است. بخش اول حمايتها را توضيح دادم؛ بخش دوم حمايتهاي ما، فيلمهايي است كه فارابي از آنها دعوت ميكند و در آثارشان مشاركت ميكنيم.
در اين صورت آنها ديگر اين روند را نبايد طي كنند؟ يا بروند سند بگذارند؟
مشاركت، يعني خود بنياد سرمايه فيلم را يا بخشي از سرمايه فيلم را تقبل ميكند.
پس هم در سود و ضرر مشاركت ميكنيد؟
بله. البته نوع سوم حمايت، حمايت از فيلمهايي است كه تشخيص ميدهيم حتما بايد توليد شوند و صفر تا صد تامين مالي را خود بنياد سينمايي فارابي انجام ميدهد كه تعدادشان محدود هستند؛ مثلا «ماجراي نيمروز»، «فيلشاه»، «سرو زيرآب» و «نفس» فيلمهايي هستند كه خواستيم براي سينماي ايران توليد شوند و در توليد آنها مشاركت كرديم و اكران شدند حالا به قول شما هم در سود و هم در ضرر ما شراكت داريم، شراكت هم در نمايش خانگي، هم در رايت تلويزيوني، در رايت بينالملل است، هرجايي باشد ما در اين فيلم شريك هستيم، هم در سود و هم در زيانش.
در حال حاضر نهادهاي موازي با شما كار ميكنند و البته خيلي قوي و بهراحتي سينماگران را جذب ميكنند. شما نگران اين بخش نيستيد؟
ما نه رقيب بخش خصوصي هستيم و نه احساس رقابت با ساير نهادهاي سينمايي داريم، ما در كنار آنها قرار گرفتهايم و كار ميكنيم. ادعا و سياستهايمان اين است كه چتري بر سر همه سينماي ايران باشيم و سعي كرديم با سياستهايمان واقعا اين مسير را پيش بگيريم.
گستره فعاليتهاي بنياد در اساسنامه بنياد سينمايي فارابي مشخصشده، اين حمايتها نه فقط براي يك ژانر يا يك گروه خاص، بلكه براي همه سينماي ايران است. فارابي خانه همه اهالي سينماي حرفهاي ايران است و مراجعين ما همه سينماگران با همه گرايشها و طرز فكرها هستند و همه ژانرهاي سينمايي را ما ميتوانيم و بايد حمايت كنيم. غيرازآن بنياد سينمايي فارابي رسالتهاي ديگري در حوزه بينالملل براي معرفي بهتر سينماي ايران دارد. همينطور در حوزه علمي و فرهنگي و پژوهشي مثل انتشارات، دورههاي آموزشي، برپايي جلسات گفتوشنود، انتشار فصلنامه فارابي در حوزه فرهنگي و... فقط كارمان حمايت از توليد نيست كه البته يكي از بخشهاي مهم كار فارابي است.
با اين شناخته شديد؟
به كارنامه بنياد سينمايي فارابي در همه عرصهها و سالها نگاه كنيد، يك تنوع حمايتي در آن ميبينيد. شايد اين تنوع در نهادهايي مثل حوزه هنري يا اوج يا انجمن سينماي دفاع مقدس يا كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان نباشد. كانون فقط به فيلمهاي كانوني، اوج به فيلمهاي انقلابي و دفاع مقدس، حوزه هنري به فيلمهاي ديني و انقلابي توجه ميكند. درحالي كه بنياد سينمايي فارابي به سپهر كلي سينماي ايران توجه دارد؛ يعني ژانر معناگرا، ژانر كودك و نوجوان، ژانر اجتماعي، ژانر مقاومت، ژانر خانوادگي و طنز و همه اين موضوعات، موضوع كار ما هستند.
در جشنواره امسال اين همكاراني كه شما نام برديد در بخش توليد فيلم و در بخش ايدئولوژيك خيلي قوي ظاهر شدند؛ يعني دقيقا انديشههاي گروه خاص اصولگرا را بسيار شكيل در فيلم انتشار دادند و مخاطب عام هم پسنديد؛ اما اينطرف در دولت اعتدال در بخش توليد انديشه ضعيف عمل شد.
موضوعاتي كه آنها به آن توجه كردند موضوعات ملي است يعني واقعا من مساله را جناحي نميبينم. اينكه عدهاي بخواهند پشت آن موضوعات ملي، تفكرات جناحي خودشان را بگيرند يا برداشتهاي جناحي و خطي بكنند امر ديگري است ولي باور من اين است كه همه موضوعاتي كه شما گفتيد بحث مقاومت و دفاع يك امر ملي در كشور ما است و در انحصار نهاد و فردي نميگنجد.
زاويهاي كه روايت ميشود مهم است.
هرچند همان نهادها فيلمهايي هم توليد كردهاند كه در جشنواره ناموفق بوده است؛ يعني از مجموع فيلمهايي كه امسال آن نهادها توليد كردند درصدي از فيلمهايشان اقبالي نداشته است.
ولي امسال جايزههاي اصلي جشنواره را گرفتند.
ببينيد نهادي مثل بنياد سينمايي فارابي فيلم «سرو زيرآب»، «فيلشاه» و فيلم «كار كثيف» و... را توليد و حمايت كرد كه هم در جشنواره فجر و هم بخش تجلي اراده ملي از نهادهاي مهمي همچون وزارت بهداشت و قوه قضاييه و... جايزه گرفتند. ميخواهم بگويم تلاشمان اين است كه در ژانرهاي متنوع فيلم توليد كنيم. سينما تنها يك ژانر نيست. اين اشتباه است كه ما تمركز روي يك ژانر كنيم. نهادي مثل بنياد سينمايي فارابي بايد در ژانرهاي مختلف و با موضوعات متنوع فيلم توليد كند. بايد به ذائقه مخاطبان احترام بگذاريم.
چند فيلم سينماي كودك توليد كرديد؟
سال جاري از 10 فيلم حمايت كرديم.
يعني شورايي براي كودك تشكيل داديد، فعال است اين شورا؟
بله. يكي از كارگروههاي تخصصي كه به طور مرتب جلسات بررسي فيلمنامه را تشكيل ميدهد، كارگروه تخصصي سينماي كودك و نوجوان است. اميدوارم فيلمهاي كودك و نوجوان در سال 97 هم جشنواره پر باري داشته باشند و هم توليدات ارزشمندي و ما بتوانيم شاهد عرضه و اكران موفق آن باشيم.
به فصلنامه و نشريات فارابي اشاره كرديد. نشريه فيلم نگار، تنها نشريه تخصصي فيلمنامه است، شايعاتي مطرح است كه بودجهاش را كم كرديد؟
بايد بگويم بودجهاش را كم نكرديم، بلكه با توجه به تيراژ و ميزان برگشتي نشريه؛ حسابوكتاب از آنها گرفتيم. اين نشريه بايد درست معرفي و تبليغ شود، فيلم نگار نشريه تخصصي ارزشمندي است. بايد نشريه درست و به شيوههاي نو عرضه شود و بايد به دست مخاطبان اصلياش در همه كشور برسد.
اين نشريه هم حمايت ميخواهد خصوصا در شرايط سخت رسانهها.
بله اما بايد به فكر توسعه بازار بود. ميشود كارهاي ويژهاي در مراكز فكري، علمي، دانشگاهي كرد كه اين نشريه را دانشجويان يا اساتيد با تخفيف ويژه بخرند، درست توزيع بشود و نشستهايي در مجامع علمي و فرهنگي داشته باشد تا برايش تبليغ شود. از دستاندركاران فيلم نگار خواستم فضاي مجازي را جدي بگيرند، راهاندازي وبسايت فيلم نگار يا كانال تلگرامي فيلمنگار ضروري است. ميتوانند موضوعات توليدي كه فيلم نگار دارد را روي سايت بگذارند. توسعه فضاي مجازي نشريه فيلم نگار و نشريه فصلنامه فارابي در دستور كار است. ما چند كار براي اين نشرياتمان در عرصه فضاي مجازي كرديم؛ يكي اينكه با مركز تحقيقات كامپيوتري اسلامي نور در قم قراردادي بستيم- چون ميدانيد بزرگترين مركز نرمافزاري ايران است-كه نشريات فارابي را در بستر نرمافزارهايي كه دارند و نرمافزارهايشان بسيار پرتيراژ است، منتشر كنند. با «ديجي كالا» مذاكره شده كه علاقهمندان به خريد كتاب و نشريه، با خط تلفني ديجي كالا بتوانند كالاهاي ما را دريافت كنند. از سوي ديگر برخي از آرشيو نشرياتمان را روي وبسايت بنياد سينمايي فارابي بارگذاري ميكنيم كه مخاطبين بتوانند با سهولت بيشتري به اين نشريات دسترسي داشته باشند. معتقدم نشريات كاغذي بايد در فضاي مجازي هم كار و تلاش بيشتري كنند كه مخاطبينشان، دنبالكننده و فالوورهاي بيشتري داشته باشند و فضاي فكري، نقد و گفتوگو را ترويج كنند.
شما بارها در صحبتهايتان اشارهكرده بوديد كه مايليد مبالغ را شفافسازي كنيد اما هرگز اين كار را نكرديد چرا؟
بايد اين كار را بكنيم، در گام نخست تصميم داريم كه اطلاعات مربوط به حمايتهاي بنياد سينمايي فارابي از پروژههاي سينمايي از سال 90 تا 96 را منتشر كنيم. ما يك واحد مالي و واحد معاونت فرهنگي و يك واحد حقوقي داريم. اطلاعات اين سه بخش راجع به يك پروژه سينمايي بايد يكدست باشد تا مو لاي درزش نرود. فردا مثلا ما يك عددي را در وبسايتمان منتشر ميكنيم نگويند اين عدد شما 1000 تومان آن كم يا زياد است. داريم آمارها را مرتب ميكنيم. انشاءالله در سال جديد آن را منتشر ميكنيم.
پس منتظر جنگ باشيم.
شفافيت، گفتوگو و چالش به همراه دارد.