براي ملي شدن مطالبه آب
مجيد رضاييان
قبل از اينكه در مورد اطلاعرساني در خصوص مساله آب صحبت كنيم بايد چهار نكته را در نظر بگيريم كه با پرداختن به آنها ميتوان موضوع آب و كمبود منابع آبي و خطرهاي پيشرو را تبديل به يك مطالبه و مساله ملي كرد.
نكته اول اينكه بايد به ياد داشته باشيم دو نوع نگاه در مورد اين موضوع وجود دارد. يك نگاه اين است كه مساله كمبود آب دارد بزرگنمايي ميشود و باعث لطمه خوردن به كشاورزي ميشود. اين نوع نگاه معتقد است ما لزومي براي تغيير الگوهاي كِشتي در كشاورزي نداريم. اين نگاه با واقعيت منابع آبي ما همخواني ندارد. آمارها و ارقام معلوم است، ميزان بارندگي معلوم است و ميزان كاهش ذخاير پشت سدها نيز معلوم است. با توجه به اين واقعيتها لازم نيست بحث آب را به چشم يك بحث سياسيشده بنگريم. براي رسيدن به راهكار، اولين نكته اين است كه بر روي «مساله بودن» كمبود آب به توافق و تفاهم برسيم...
آمار و ارقام را به عنوان واقعيت موجود بپذيريم كه از يك مساله و مشكل جدي خبر ميدهند.
٭ نكته دوم موضوعي به نام بارورسازي ابرها است كه صددرصد ناديده گرفته شده است. براي ما رسانهايها اين موضوع در حكم يك رويداد است. روزنامهنگار بايد به سراغ اين موضوع برود كه چرا موضوعي به نام بارورسازي ابرها عملي نميشود؟ برخيها ميگويند اين راهكار مشكل اصلي را حل نميكند چون در حد 15 تا 20 درصد تاثيرگذار است. اينجا است كه سوال من روزنامهنگار بايد اين باشد كه مگر 15 درصد رقم كمي است؟ اين يعني حل يك پنجم از يك مساله بزرگ. از اين طريق ميتوان به اين نكته رسيد كه راهكاري به عنوان بارورسازي ابرها را به عنوان يك موضوع و يك راهحل مطرح كنيم. موضوعي كه تاكنون از آن غفلت كردهايم و از اين به بعد بايد درمورد آن بگوييم و بنويسيم.
٭ نكته سوم كه خودش به عنوان يك مساله مطرح ميشود، مديريت منابع آبي است. اهل فن و متخصصان آب در مورد اين مساله به شيوه خودشان حرف ميزنند و ما به عنوان روزنامهنگار از زاويه ديد خود بايد آن را بيشتر مورد توجه قرار دهيم. مساله مديريت آب از جمله موضوعاتي است كه بايد با قلمي كارشناسانه و با رويكرد روزنامهنگاري تحليلي مورد بررسي قرار بگيرد.
٭ چهارمين موضوع كه باز هم در چارچوب روزنامهنگاري تحليلي بايد مورد توجه رسانهها قرار بگيرد اين است كه پس از بحث مديريت منابع آبي به موضوع مديريت كِشت و كشاورزي برسيم. موضوع اصلي ما بايد اين باشد كه الگوهاي كِشت بايد در كشورمان بازخواني شوند. ما يكسري از كشتها را نبايد داشته باشيم و تامين منابع آبي و نوع آبياري در يك سري ديگر از انواع كشت بايد متفاوت باشد و با هدف صرفهجويي اصلاح شوند. در بحث منابع آبي، در مورد آب شرب و آب كشاورزي صحبت ميكنيم و حقيقت اين است كه فاصله ميان اين دو 92 به 8 است. يعني 92 درصد از مساله مربوط به آب كشاورزي است و 8 درصد در مناطق شهري. اين آمار در گزارشها و اظهارنظرهاي مختلف تفاوتهايي دارند اما هيچكدام نشاني از سهم عمده در آب شهري ندارند.
پس چهار مساله عمده در موضوع آب پيش روي روزنامهنگاران قرار دارد و دنبال كردن به اين معني نيست كه تنها به مردم بگوييم: آب كم مصرف كنيد! ترويج صرفهجويي در مصرف آب تنها يك جنبه از موضوع است. اما موضوع ريشهايتر ما پرداختن به آن چهار مسالهاي است كه ذكر شد. اگر نگاه ما به اين چهار مورد درست و عميق باشد نشان از اين دارد كه مساله آب براي ما واقعا مساله است. وظيفه ما در كسوت روزنامهنگار تبديل اين چهار مورد به مطالبه ملي است، مطالبهاي از سوي افكار عمومي، سازمانهاي مردم نهاد و متخصصاني كه در اين زمينه حرفهاي بسياري براي گفتن دارند. ما كشوري با هشتاد ميليون جمعيت هستيم و نميتوانيم به اين روند كه در همه جوانب به اندازه 240 ميليون نفر مصرف داريم، ادامه بدهيم. پرداختن به اين چهار جنبه هم انجام رسالت رسانهاي است و هم شيوه درست براي تبديل كردن مساله آب به يك مطالبه ملي. هيچ يك از اين چهار مورد را نميتوان ناديده گرفت، اين چهار نكته همپاي هم پيش ميروند و بايد به همه آنها در كنار هم پرداخته شود. چگونه ميتوان موضوع بارورسازي ابرها را از مديريت منابع آب جدا كرد؟ چگونه ميتوانيم مديريت منابع را فارغ از الگوهاي كشت بررسي كنيم؟ و همه اينها در سايه آن وفاق و تفاهم ملي بر سر مساله آب به دست ميآيد. صحبت از آب كه ميشود نبايد كسي به خودش بگيرد كه قرار است يك نهاد يا يك دستگاه زير سوال برود. آب يك مساله ملي است، نيازي به سياسي كردن ندارد و بايد نگاهمان به آن را به عنوان مشكل پيشروي كشور
حفظ كنيم.
گفتاري از مجيد رضاييان/ استاد دانشگاه و مدرس ژورناليسم