بازي وليعهد سعودي
در زمين اسراييل
گروه جهان| درحالي كه طي روزهاي اخير مردم بيگناه فلسطين توسط نيروهاي امنيتي رژيم صهيونيستي به دليل برگزاري تظاهرات مسالمتآميز به خاك و خون كشيده ميشوند، محمد بن سلمان وليعهد عربستان سعودي سخن از برقراري ارتباط با رژيم اسراييل ميزند و قصد دارد تا چهره جديدي را از عربستان سعودي به نمايش بگذارد و ادعاي رهبري جهان اسلام را نيز دارد و اين در حالي است كه شرايط را در فلسطين اشغالي به طور كامل ناديده ميگيرد. وليعهد عربستان سعودي در آخرين مصاحبه خود كه با جفري گلدبرگ در مجله آتلانتيك صورت گرفته بود، عنوان كرد كه يهوديها حق دارند به وطن خود بازگردند. موضوعي كه برخي تحليلگران امريكايي معتقدند چنين صحبتي تابوي يك پادشاهي محافظهكار را شكسته كه اسراييل را براي سالها به عنوان دشمن شماره يك خود مشاهده ميكرد. هرچند عربستان سعودي در گذشته درباره پذيرش توافق صلح با فلسطينيان سخن گفته بود اما هيچگاه صحبتي از حق يهوديان براي داشتن سرزميني مستقل سخن به ميان نياورده بود. به گزارش واشنگتن پست در عرصه عملي از سال 2002 عربستان سعودي وارد حمايت از ابتكار دو دولتي شد و از آن زمان تا حد زيادي با امريكا در اين زمينه همراهي كرد اما عربستان سعودي حق داشتن دولت اسراييلي را در طول اين مدت به رسميت نشناخت.
از سوي ديگر همواره مقامات عربستان سعودي پيششرط بهبود روابط با اسراييل را بازگشت آنها به مرزهاي 1967 مطرح كردند و آن را اقدامي ضروري ميدانستند اما محمد بن سلمان در مصاحبهاي خود با آتلانتيك هيچ پيش شرطي را براي برقراري روابط نزديكتر مطرح نكرد و پيششرط گذشته تكرار نشد.
بن سلمان در مصاحبه خود عنوان كرد كه من معتقدم مردم در هركجا، حق دارند به شكلي صلحآميز زندگي كنند. من اعتقاد دارم كه فلسطينيها و اسراييليها حق دارند زمين خودشان را داشته باشند. اما ما بايد يك توافقنامه صلح را براي اطمينان از ثبات براي همه و برقراري روابط عادي داشته باشيم.
به نوشته واشنگتنپست چنين سخناني از سلمان تصادفي نيست، زيرا ماهها است تحركات ديپلماتيك نشان از بهبود روابط عربستان و اسراييل دارد چرا كه حداقل طي يك ماه گذشته فضاي هوايي عربستان براي پروازهاي مسافربري و تجاري به سرزمينهاي اشغالي گشوده شده است كه نشان از ارتباطات و توافقهاي پشت پرده ميان سعوديها و صهيونيستها دارد. تحليلگران معتقدند بعد از دهها سال سخنرانيهاي تهديدآميز، مقامهاي سعودي به طور فزايندهاي تمايل دارند كه از در تساهل وارد شوند چرا كه آنها به دنبال متحدي جديد براي مقابله با دشمن مشترك خود يعني ايران هستند. مريضي دشمني با ايران به مانند خوره در جان عربستان افتاده به نحوي كه حتي حاضرند با دشمنترين دشمنان خود عليه ايران متحد شوند و روابط نزديك با آنها برقرار كنند.
استفان گلدبرگ در مصاحبه خود در سوالي از محمدبن سلمان ميپرسد كه عربستان سعودي به شكل سنتي محلي ضد يهود بوده است. به نظر شما در عربستان سعودي رويكرد ضد يهودي وجود دارد؟ بنسلمان در پاسخ عنوان ميكند: كشور ما با يهوديان مشكلي ندارد. پيامبر ما با يك زن يهودي ازدواج كرد. پيامبر ما، همسايگانش يهودي بودند. شما يهوديان زيادي در عربستان سعودي ميبينيد كه از امريكا و اروپا ميآيند. هيچ مشكلي ميان مسيحيان، مسلمانان و يهوديان وجود ندارد. ما هم به مانند شما در هر نقطه از جهان مشكلاتي داريم. وي در ادامه تاكيد كرد كه ما منافع مشتركي داريم كه ميتوانيم به اشتراك بگذاريم كه از جمله آن مسائل اقتصادي است.
گفتني است تاكيد محمدبن سلمان در خصوص اقتصاد ميتواند انتقادهاي زيادي را به همراه داشته باشد. زماني كه او يك سال پيش از اسلام معتدل سخن گفت منتقدان هشدار دادند كه اين نوع رويكرد بيشتر به تقويت اقتصاد پادشاهي عربستان كمك ميكند نه از بين بردن شيوههايي كه دههها بر اين كشور حاكم است.
به نوشته واشنگتن پست محمد 32 ساله تلاش كرده است خود را به عنوان نسل جديدي از پادشاهي عربستان نشان دهد كه به نسبت نسل گذشته خود كمتر مذهبي است. اما اكنون عربستان با نرخ بيكاري بهشدت بالايي روبهرو است. رهبران عربستانسعودي در حال انجام يك برنامه اصلاحات اساسي به نام چشمانداز عربستان 2030 براي احياي كشور خود هستند. هرچند در حال حاضر اصلاحات در عربستانسعودي در زمينههايي همچون برداشتن ممنوعيت رانندگي زنان و مجوز ورود آنها به ورزشگاه در راستاي مدرنيزه كردن دولت عربستان سعودي صورت گرفته است، اما هنوز اصلاحات به شكل عمدهاي محدود است. وابستگي زنان به مردان بدون تغيير باقي مانده است و سركوبها عليه شيعيان و منتقدان سياسي ادامه دارد. با اين وجود محمدبن سلمان در مصاحبه خود تاكيد دارد كه همهچيز بين سنيها و شيعيان در اين كشور خوب است. اما در واقع وليعهد عربستان، بارها و بارها موجب بالا گرفتن تنش عليه ايران با اكثريت شيعه شده است. در مصاحبهاي كه روزنامه گاردين در سال گذشته داشت، وي انقلاب ايران را دليل گرايش عربستان سعودي به سوي وهابيت دانست، بهانهاي كه ميتوان براي توجيه اعزام تروريستهايي كه عربستان سعودي با تفكرات خود به سراسر جهان دانست. ولي واقعيت آن است كه تفكر حكومت در عربستان سعودي ريشه در وهابيت دارد.