اختلاف نظر اصولگرايان در مورد ايده رييسجمهور نظامي
فضاي سياسي ايران به برهم خوردن معادلات در هفته يا هفتههاي قبل از انتخابات عادت دارد و فعالان سياسي حرفهايي كه سه سال زودتر عنوان ميشود را چندان جدي نميگيرند اما ايده اخير فرق دارد. برخي اصولگرايان براي استقبال از رييسجمهور نظامي آماده ميشوند و اين موضوعي نيست كه بتوان ساده از كنار آن گذشت. برخي رسانهها، فعالان و تحليلگران سياسي اصولگرا كمر بستهاند تا فضا را براي كانديداتوري يك چهره نظامي مهيا كنند و رسانهها و فعالان سياسي جريان رقيب نيز موافق نيستند. منتقدان ايده رييسجمهور نظامي نگرانند كه با اين كار از معيارهاي دموكراسي فاصله گرفته و به سمت تمركز قدرت حركت كنيم. اصولگرايان اما به اين موضوع از چند وجه نگاه ميكنند و نظرات متفاوتي دارند. برخي از آنها همچون عباس سليمينمين چندان نگران ظهور ديكتاتوري نيستند و حساب «ديكتار خوب» را از رييسجمهور نظامي جدا ميكنند. برخي اصولگريان نيز به جاي روشن كردن موضع خود درباره اين ايده، رسانههاي اصلاحطلب را به جوسازي عليه اين موضوع متهم ميكنند. محمد كوثري، نماينده پيشين مجلس شوراي اسلامي كه فرماندهي لشكر 27 محمدرسولالله را نيز در كارنامه دارد در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «نظاميان نيز اگر بازنشست شده يا استعفاده داده باشند ميتوانند در عرصه انتخابات وارد شوند. كجاي اين كار خلاف قانون است؟» او در پاسخ به اينكه آيا وضعيت فعلي در داخل و خارج از كشور اين ضرورت را ايجاد ميكند كه يك رييسجمهور با پيشينه يا تفكر نظامي داشته باشيم؟ نيز گفت: «نظاميان نيز اگر لباس نظامي را از تن درآورده باشند ميتوانند كانديدا شوند و بهتر است مردم با توجه به ميزان تعهد، فداكاري، خدمتگزاري و شايستگي آنها تصميم بگيرند. اينكه يك فرد نظامي است يا سياسي فرقي نميكند». كوثري در مورد اينكه آيا رييسجمهور شدن يك نظامي خطر ديكتاتوري دارد يا خير نيز گفت: «چه كسي ميگويد كه سياسيون از نظاميون اخلاق بهتري دارند. من سالها با نظاميها بودهام و فكر ميكنم كه برخي سياسيون از نظاميون خيلي ديكتاتورتر هستند». يك نگاه ديگر نيز در جريان اصولگرا وجود دارد و آن اين است كه براي سامان يافتن كشور الزامي به نظامي بودن رييسجمهور نيست. اين را جواد منصوري نخستين فرمانده سپاه ميگويد. او در گفتوگو با «خبرآنلاين» گفته است: « اينكه برخي ميگويند سال 1400 بايد يك نظامي رييسجمهور شود تا نظم و انضباط را در كشور برقرار كند، ميگويم اگر آن فرد نظامي اعتقاد به قانون نداشته باشد چه اتفاقي ميافتد؟ اين نكته خيلي جدي است. حالا به فرض يك نظامي در رأس قوه مجريه قرار گيرد اما آيا قوه قضاييه امكان بازدارندگي در مقابل رعايت نشدن قانون دارد؟ در مجموع تمام دستگاهها بايد به حاكميت قانون اعتقاد پيدا كنند تا نظم و انضباط در كشور برقرار شود». به گفته او، اگر مملكت براساس قانون اداره شود آدم با تجربه مناسب ميتواند رييسجمهور خوبي براي كشور باشد، مگر در كشورهاي ديگر رييسجمهورها چه كساني هستند آيا آنها را از آسمان آوردند. خير اين طور نيست. پس الزاما اين طور نيست كه رييسجمهور نظامي يا شخصيتي روحاني باشد تا امور كشور سامان پيدا كند. نگاه جواد منصوري دقيقا نقطه مقابل طراحان اين ايده است زيرا آنها يا مثل محمد علي پورمختار معتقد هستند كه يك رييسجمهور نظامي ميتواند كشور را نجات دهد يا مثل منصور حقيقتپور ميگويند كه رييسجمهور بعدي ميتواند نظامي نبوده و صرفا تفكر نظامي داشته باشد. پورمختار تاكيد ميكند كه رييسجمهور منتخب در انتخابات 1400 بايد سپاهي باشد و حقيقت پور اصرار دارد كه سعيد جليلي اگرچه نظامي نيست اما تفكر نظامي دارد و مناسب است. برخي مثل محمد مهاجري نيز از يك سناريوي ديگر يعني مقدمه چيني اصولگريان براي ورود سردار سليماني به عرصه انتخابات رياستجمهوري سخن ميگويند. اصلاحطلبان اما اساسا با اين نگاه مخالفند. مصطفي تاجزاده همان اول كار و بعد از طرح موضوع از سوي پورمختار توييت كرده بود «عضو كميسيون حقوقي و قضايي مجلس كه سابقا نظامي بوده گفته اگر يك نظامي رييسجمهور شود حتما ميتواند كشور را از مشكلات نجات بدهد. گويا دولت پنهان تاب مستوري از دست داده و قصد قبضه ظاهر و باطن قدرت را دارد.»اسماعيل گرامي مقدم، سخنگوي حزب اعتماد ملي نيز معتقد است كه «ممكن است كشور نظامي شود ولي رييسجمهور نظامي نميشود». او در گفتوگويي با انصاف نيوز گفته است: «همين كه زمزمه شود رييسجمهور نظامي شود، ضمير خودآگاه ملت ايران كودتا را متصور ميشود، شبيهسازي ميكند و الگوهاي شكلگيري نظامهاي ديكتاتوري را با نظاميان لازم و ملزوم يكديگر ميدانند و در ادامه، شكلگيري هر دولت نظامي كه ديكتاتوري را به ارمغان ميآورد». وي تاكيد كرده است كه «مردم ايران را بايد به دليل «نه» گفتن به نظاميان در كسوت رييسجمهور ستود و اين رويكرد آگاهانه ملت را بايد در عبرتگيري از نظامهاي متداول با روساي جمهور نظامي كه مبدل به ديكتاتوري شده است، دانست».