توافق هستهاي
بطلان پروژه «ايرانهراسي»
سيدرضا صالحي اميري
مشاور رييسجمهور
موفقيت مذاكرات هستهاي و به سرانجام رسيدن برجام در لغو تحريمهاي ظالمانه 13 ساله عليه ملت ايران، در پي دو سال تلاش مستمر و پيگير دولت تدبير و اميد، يك سال قبل با توافق هستهاي ايران و قدرتهاي غربي محقق شد.
واقعيت اين است كه غرب و نهادهاي بين المللي در قبال مساله هستهاي كشورمان رفتاري ظالمانه و غيرعادلانه داشتند و هنوز هم با برخي مانع تراشيها و سنگاندازيها در اين زمينه مواجه هستيم. اما ملت بزرگ ايران با وجود همه رفتارهاي خصمانه آنان، با صبر و مقاومت و بهرهگيري دولت دكتر روحاني از ابزار تعامل و گفتوگو، توانست از بحران خارج شود و اين واقعيت را به اثبات برساند كه ملت بزرگ و دولت مقتدر ايران، ظرفيت تامين منافع و حل مناقشه از طريق مذاكره و گفتوگو را دارد.
دولت تدبير و اميد، در آغاز مواجهه با مناقشه پرونده انرژي هستهاي با سناريوهاي مختلفي روبهرو بود؛ شقوقي كه هر يك از آنها كشور را به سمت و سويي ميبرد و سرنوشت و آينده متفاوتي را براي جامعه رقم ميزد. تصميمگيران اين عرصه، بايد از ميان گزينههاي متفاوت و راهحلهاي متعدد، راهي را بر ميگزيدند كه در وهله نخست احتمال حل و فصل نزاع در آن بيشتر ميبود و در گام بعدي ميزان بيشتري از سود و فايده بر آن مترتب ميگشت. به بيان ديگر دو روش براي تامين منافع متصور بود: نخست ايجاد مناقشه و منازعه و فضاي توام با بي اعتمادي و ابهام و دوم فضاي ايجاد سازوكار مبتني بر تعامل و گفتوگو از طريق ديپلماسي. آنچه در انتخابات رياستجمهوري خرداد 92 مورد اقبال و استقبال مردم قرارگرفته بود، انتخاب روش دوم و ميل به مذاكره و تعامل بود.
مولفههاي توليد قدرت نرم در دنياي جديد بر سه عنصر رسانه، مغز و ديپلماسي استوار است و به تاييد كارشناسان اين عرصه، دولت دكتر روحاني توانست حداكثر بهرهگيري از اين تئوري را در فرايند مذاكرات هستهاي داشته باشد. دكتر روحاني كه از حدود 13 سال پيش و در كسوت دبيري شوراي امنيت ملي كشور، بر حدود و چارچوب برنامه هستهاي ايران و فضاي بينالمللي و حساسيتهاي جهان پيرامون اين موضوع احاطه داشت، در كارزار انتخابات با وقوف به تجربه خويش و شناخت كامل از همكاران خود در امر ديپلماسي خارجي، به مردم وعده داد كه ميتواند قفل پرونده هستهاي را با كليد تدبير و راهبرد مذاكره باز كند. مسيري كه دولت تدبير و اميد در ديپلماسي هستهاي پيش گرفت، همان مسيري بود كه عقل جمعي شهروندان مطالبه ميكرد.
ايران اسلامي با پيشينه سترگ تمدني، شايسته نگاه بلند و عظمت اين مرز و بوم نزد جهانيان است كه متاسفانه در سالهاي گذشته به ناحق از سوي رسانههاي سلطه، تصويري وارونه از آن به افكار عمومي عرضه شده بود و تلاش ميكرد با طرح موضوع «ايرانهراسي»، كشور ما را به انزوا بكشاند و خوشبختانه توافق هستهاي زمينه شكست اين پروژه را فراهم آورد. بنابراين ميتوان دستاورد بزرگ فرآيند مذاكرات هستهاي را تغيير نگاه افكار عمومي جهان نسبت به ملت ايران و نظام جمهوري اسلامي دانست.
رهنمودهاي مقام معظم رهبري و تبيين و ترسيم چارچوب مذاكرات و خطوط قرمز غيرقابل عدول از جانب ايشان و حمايت همهجانبه رهبري از تيم غيور، شجاع و با ذكاوت مذاكرهكننده و نيز همراهي مردم عزيز كشورمان نتيجهاي را رقم زد كه جهانيان به عظمت و اقتدار اين ملت بزرگ اعترافكنند.
دستاورد ديگر توافق حاصل از مذاكرات هستهاي، تغيير نگاه دولتها به دولت جمهوري اسلامي بوده است. آنچه در پي ماهها و ساعتها مذاكره قدرتهاي جهان با ايران حاصل شد، ترسيم تصويري عقلاني، جهاننگر، تعاملي، سازگار و اهل مذاكره از جانب دولت ايران بود. همين امر سبب شد تا نگاه نخبگان جهان و رسانههاي بينالمللي و شبكههاي اجتماعي هم به اين سمت تغيير كند و همگان ايران و نمايندگان آن را مردمان اهل خرد و گفتوگو بيابند. اين تغيير نگاه موجب تقويت قدرت ايران در نظام بينالمللي شده و جايگاه ايران را در منطقه به عنوان يك قدرت تاثيرگذار و بازيگر اصلي ارتقا بخشيده است. امروز همه ميدانند كه چالشهاي منطقه بدون توجه به قدرت ايران حل نخواهد شد. پذيرش ايران به عنوان بازيگر اصلي در تحولات منطقه و قدرت تاثيرگذار در ثبات و نظم خاورميانه و همچنين بطلان فرضيه «ايرانهراسي» و تغيير ذهنيت دروغين «جنگافروزي و ايجاد تهديد از سوي ايران» از جمله دستاوردهاي مهمي است كه در پي گفتوگوهاي طولاني و سازنده تيم ارشد مذاكره كننده كشورمان به وقوع پيوست. به بيان ديگر، ايران اسلامي در دوران پساتوافق وارد دوره گذار از «ايرانهراسي» به «ايرانپذيري» شده و نگاه جهاني به كشورمان در حال تغييري معنادار است. آنچه در ادامه مسير ميتواند تضمينكننده حفظ اقتدار ايران در عرصه بينالملل باشد، انسجام و همگرايي نيروهاي دروني و اجماع ملي همه دلسوزان نظام و دلبستگان به آرمانهاي امام و رهبري است. امروز بيش از هر زمان ديگر نيازمند زبان تفاهم، تعامل و گفتوگو با هدف همگرايي، همدلي و همزباني ميان آحاد جامعه و احزاب و گروههاي سياسي هستيم. امروز نيازمند تحمل و مدارا در فضاي سياسي داخلي هستيم تا همه گروههاي دلبسته به نظام و انقلاب در كنار هم مسير توسعه و پيشرفت را هموار كنند و با انسجام و همگرايي، عزت و عظمت ايران اسلامي را در عرصههاي جهاني تداوم بخشند.
اين موفقيت بزرگ از منظر اقتصادي هم حايز نكات واجد اهميتي بوده است؛ اگر كشور ما طي دوره سالهاي 84 تا 92، بر اساس برخي روشهاي غلط و نابخردانه با قطعنامههاي ظالمانه شوراي امنيت سازمان ملل مواجه شد كه حاصلي جز تحريمهاي غيرمنصفانه و فشارهاي سخت اقتصادي و خسارات سنگين مالي و رواني نداشت و پيامدهاي ناگواري همچون بيكاري، تورم، گراني و ركود را رقم زد، ديپلماسي پيشروانه مذاكره در دولت روحاني نه تنها عدم تشديد تحريمها را در پي داشت كه بسياري از تحريمها و تضييقات را هم توانست از ميان بردارد.
همه اين مسائل در حالي به وقوع پيوست كه كمترين تغييري در استراتژي كلان نظام براي حفظ استقلال، عزت و مصلحت كشور رخ نداد و همه خطوط قرمز مورد نظر رهبري معظم انقلاب از سوي تيم مذاكره كننده هستهاي رعايت و مورد توجه قرار گرفت.
توفيق دولت تدبير و اميد در ماراتن نفسگير هستهاي و تلاشهاي دوساله تيم مذاكرهكننده در حل مناقشه، بي ترديد پيروزي ملت بزرگ ايران است كه پاسخ صبر و مقاومت ده ساله خود را با اعتماد به برنامهها و شعارهاي آقاي روحاني دريافت كرد.