برجام فوتبال
تحريم پولي فوتبال ايران و مشكلات شگفتانگيز داخلي
علي عالي
روزنامهنگار
نخستين ضربهاي كه فوتبال ايران از تحريمهاي بانكي آمريكا خورد، به اواخر سال 88 بازميگردد، يك ميليون دلاري كه در مسير كوالالامپور به تهران ناگهان از نيويورك سر درآورد و همانجا مسدود شد. پولي كه قرار بود بابت بازيهاي انتخاباتي جامجهاني 2010 آفريقاي جنوبي به دست فدراسيون علي كفاشيان برسد اما فوتبال ايران نه به جامجهاني رسيد و نه توانست پولي كه رقباي ديگرش به دست آورده بودند، در حسابش ببيند. داستان يكميليون دلار ضبط شده ناشي از تحريمها، نمونهاي شد از مجموعه تحريمها عليه فوتبال ايران و پولهاي بلوكه شده در فيفا و كنفدراسيون فوتبال آسيا. ماجرا از آنجا كليد خورد كه قرار شد اين پول به بانكي با نام «فيبانك» در شعبه كوالالامپور پرداخت شود تا فدراسيون معادل ريالي آن را از حسابي در بانك ملت تهران دريافت كند. آن روز، اين تنها راه ممكن براي انتقال ارز به ايران بود. اما بعدها مشخص شد «فيبانك» توسط بانك ملت و براي باز كردن گره مشكلات در كوالالامپور آغاز بهكار كرده و درحقيقت مركزي است براي دور زدن تحريمهاي بانكي عليه ايران. فيبانك خيلي زود در ليست بانكهاي ممنوعه قرار گرفت و به همين دليل، در جريان انتقال دلار و بنا بر دستورالعمل خزانهداري آمريكا، مبلغ يكميليون دلار در آمريكا ثبت و ضبط شد.
آن روزها اگرچه كنفدراسيون فوتبال آسيا دلايل بسياري براي نشان دادن اين انتقالي كه هيچ ارتباطي به مسائل سياسي و نظامي ندارد و انتقالي بين دو سازمان غيرانتفاعي، غيردولتي و باسابقه ورزشي بود هم بهجايي نرسيد و پاسخ خزانهداري آمريكا غيرمنطقي و باصراحت، منفي بود.
سال 1389، فدرسيون فوتبال ايران يكبار ديگر درخواست تجديدنظر كرد تا حداقل يكميليون دلار ضبط شده، بهپرداختكننده اصلي يا همان كنفدراسيون فوتبال آسيا برگردد كه اينبار وضع پيچيدهتر شد. دليل ساده ولي عجيب بود. مسوولان فدراسيون فوتبال ايران متوجه شده بودند دو خبرنگار آمريكايي كه در اوايل دهه 80ميلادي در لبنان اسير شده بودند، براي جبران خسارت وارد شده به خود، مبلغ يكميليون دلار ضبط شده ايران را هدف گرفتهاند. شاهين رحماني، مدير سابق امور رسانهاي مسابقات باشگاهي AFC درباره اين ماجرا گفته بود كه جرمي لوين كه در سال 1985 ميلادي آزاد شده بود يا بنا به ادعايي از دره بقا به سوريه فرار كرده بود، همراه با همسرش، داستان يكميليون دلار پول فوتبال ايران را وارد فصل پرماجراي ديگري كرد.
اين نمونهاي كوچك از وضع سازمانهاي ورزشي در ايران براي مبادلات ارزي خود با خارج از كشور بود و بهخوبي موانع را نشان ميداد.
سالها بعد، كارلوس كيروش در مسابقات جامملتهاي آسيا، پرده از تبعيض با ديگر كشورهاي حاضر در جام گفت. سرمربي پرتغالي تيم ملي فوتبال ايران از تحريمها عليه فوتبال ايران گفت و مشكلات فوتبال ايران را بينالمللي كرد. او در جام ملتهاي آسيا در استراليا به خبرنگاران گفت: «پس از جامجهاني كار ما بدتر شد، زيرا تمام پولها توسط فيفا و ايافسي بلوكه شده و زماني كه در چنين مسابقههايي حاضر ميشويم، بايد انتظارات 80 ميليون ايراني را كه روياهاي زيادي دارند و از تيم حمايت ميكنند، برآورده كنيم. من يك شهروند جهاني هستم، يك سرمربي هستم و اين را نميفهمم. وقتي منابع مالي لازم براي برگزاري بازيها را نداريم، اين براي فوتبال و بازيكنان جوان در ايران عادلانه نيست. اين درست نيست زيرا بحرين با 9 بازي به اين مسابقهها آمد و ما فقط دو بازي داشتيم. ما اين دو بازي را به اين علت برگزار كرديم كه كره جنوبي و عراق به ما لطف كردند. گمان كنم زمان آن رسيده باشد كه از مردمي كه ميتوانند به ما كمك كنند، كمك بخواهيم. آنها قرباني محدوديتهاي تحريمها شدهاند.» كيروش گفته بود: «اين وضع، بازي جوانمردانه ندارد. بازي جوانمردانه اين است كه به اين بازيكنان فرصت داده شود تا در رقابتهاي بينالمللي بازي كنند. آنها شايسته همان فرصتهايي هستند كه تمام بازيكنان جهان از آنها برخوردارند، اما ما بايد بر اساس واقعيت، تصميمگيري كنيم. با وجود تمام كارهايي كه با بازيكنان جوان انجام داديم، من به اين بازيكنان تازه افتخار ميكنم.»
مشكلات تحريم در فوتبال ايران به همين موضوعات خلاصه نبود. فيفا هرساله مبالغ ثابتي براي پرداخت به فدراسيونهاي عضو دارد، پرداختهايي تا سه ميليون دلار. اما فدراسيون جهاني فوتبال، پيش از اين براي پرداخت به ايران با مشكلات بسياري روبهرو بود. نه بانكي پرداخت به حسابهاي بانكي در ايران را قبول ميكرد و نه پرداخت بهحساب يك ايراني ممكن بود. فيفا هم بههيچ عنوان حاضر نبود پول نقد به واسطههاي ايراني بپردازد. فيفا تا اواخر بحث تحريمها حتي قبول نميكرد پول را بهحسابي كه عنوان دارندهش غير از نام فدراسيون فوتبال ايران باشد، بپردازد و اينگونه نقش صرافيها هم در عمل از بين رفته بود و كار بهجايي رسيد كه تنها راه ممكن، درخواست براي پرداخت مطالبات معوقه به طلبكاراني مانند كيروش يا حكمهاي كميته انضباطي فيفا عليه باشگاههاي ايراني بود كه البته فيفا روي خوشي به اين معاملات غيرمعمول نشان نميداد.
تحريمهاي بينالمللي بانكي عليه فوتبال از نگاه فوتبالي، تكل از پشت به فوتبال ايران محسوب ميشد. اين تحريمها محدود به همين موضوعات نبود. باشگاههاي ايران كه از مراحل مختلف ليگ قهرمانان آسيا صعود ميكردند، براي دريافت مطالباتشان از كنفدراسيون فوتبال آسيا، بايد راهي براي دور زدن تحريمها مييافتند. آنها بايد حساب شركتهاي مورد اعتماد را اعلام ميكردند يا از افراد واسطه در خارج از كشور كمك ميگرفتند يا حتي نمايندگانشان با چمدانهاي پر از پول نقد، به اقصينقاط دنيا سفر ميكردند.
وضع براي داوران بينالمللي فوتبال ايران بدتر بود. آنها كه در جامجهاني يا مسابقات آسيايي سوت ميزدند، براي دريافت مبالغ ناچيز حقالزحمه، سختيهاي بسياري را تحمل ميكردند و چارهاي نداشتند جز آنكه شماره حسابي از دوستان خود در خارج از كشور معرفي كنند تا بعد از مدتي طولاني و از طريق واسطههاي مختلف، مبالغ گاه ناچيز خود را دريافت كنند.
ارتباط فوتبال ايران با دنيا قطع شد. در حقيقت فوتبال ايران تبديل به قدرتي كمتاثير در معادلات فوتبال قارهاي و دنيا شده بود كه مردانش نقش تاثيرگذاري در تصميمسازيها و تصميمگيريها نداشتند. اوضاع در داخل بدتر شد. فدراسيون علي كفاشيان به بهانه تحريم، از طريق حساب يكي از نزديكانش، پولهاي هنگفتي را جابهجا ميكرد و بهانهش اين بود كه فوتبال ايران تحريم است. علي كفاشيان در چهاردهم اسفندماه 93 در گفتوگويي اعلام كرد: « ما هيچ حساب ارزي نداريم و به همين دليل، وقتي ميخواستيم حقوق كيروش را پرداخت كنيم، به او گفتيم به حسابي در دوبي خواهيم ريخت كه آن هم حساب هوشنگ مقدس بود كه همان پول عينا در زمان تعيين شده به كيروش تحويل داده شد و يك ساعت هم در حساب او باقي نماند. اين در حالي بود كه او هيچ كارمزدي بابت اين مساله دريافت نكرد. اگر ميخواستيم به يك صرافي قابل اطمينان اين پول را واريز كنيم، درصدي از آن را بابت كارمزد كم ميكرد اما مقدس يك قران هم بابت اين موضوع نگرفت، حتي برخي اوقات از جيب خودش داده كه ما بعدا با او تسويه حساب كرديم.» اما هوشنگ مقدس، ادعاي رييس سابق فدراسيون را قبول ندارد؛ او در برنامه زنده تلويزيوني گفت: «هيچ پولي از فيفا به حساب من نيامده است. اگر پولي واريز شده، پولهاي كارلوس كيروش بودند كه به خواست سرمربي به حساب من آمدهاند و خيلي سريع به حساب خودش منتقل شدهاند چون ما براي انتقال پول از فدراسيون به حساب او با مشكل روبهرو هستيم.» ديگر رسانهها متوجه تخلفات عجيب در فوتبال ايران شده بودند. اسناد منتشر و مشخص شد دهها ميليارد تومان در حساب هوشنگ مقدس، آمد و شد ميكند. چندي بعد مسوول رسيدگي به پرونده «فساد در فوتبال» درخصوص ادعاهاي رييس فدراسيون فوتبال درباره واريز مبالغي به حسابي در خارج از كشور، گفت: «آنچه در خصوص ابهامات مالي فدراسيون فوتبال گفته شده دقيق و درست است و البته ما همه واقعيتها را عنوان نكرديم.» او در پاسخ به ادعاي كفاشيان كه گفته بود به دليل تحريم مجبور شديم اين مبالغ را به حساب شخصي مقدس واريز كنيم، گفت: «مبالغ قابل توجهي از منابع ارزي و ريالي فدراسيون فوتبال طي سالهاي گذشته به حساب شخصي فردي به نام هوشنگ مقدس در خارج واريز شده و اين مبالغ فقط مربوط به دستمزد كيروش نيست. مگر كيروش در تحريم است كه نميتوانند دستمزدش را به حساب خودش بريزند؟ اساسا اگر فدراسيون فوتبال در تحريم است، چطور ميتوانستند مبلغ را به حساب مقدس بريزند ولي نميتوانستند به حساب خود كيروش واريز كنند؟ پس چرا بقيه فدراسيونها از اين نوع اقدامات انجام نميدهند؟ مگر آنها تحريم نيستند؟ مبلغ قابل توجهي از طرف فدراسيون فوتبال به حساب هوشنگ مقدس واريز شده تا به فردي كه از اقوام كفاشيان است، پرداخت شود درحالي كه براي اين فرد حكم مديريت مالي صادر شده كه برخلاف اساسنامه فدراسيون فوتبال است و همه مسووليتهاي مالي فدراسيون به عهده خزانهدار است و جالب اينجاست كه همين قوم و خويش رييس فدراسيون نيز برخلاف اساسنامه به جاي خزانهدار كه مسووليت مالي بر عهده اوست، در جلسات كميته معاملات شركت ميكند و اسناد ترك تشريفات را امضا ميكند.»
بهنظر ميرسيد اگرچه تحريمها براي فوتبال ايران نامناسب بود، اما براي برخي، شرايط تازهاي را به وجود آورده بود. ميليونها دلار بدون نظارت، در حسابهاي شخصي رد و بدل ميشد و كمتر كسي از آن خبر داشت. بينظمي مالي مشهود شده بود. اما برجام، همهچيز را به خانه اول بازگرداند. چند هفته بعد از توافق بزرگ، مجيد تختروانچي، معاون وزير امورخارجه و يكي از مذاكرهكنندگان ارشد ايراني با قدرتهاي 1+5 درباره تكليف پولهاي بلوكه شده فدراسيون فوتبال اعلام كرد: «پولهايي كه فيفا براي فدراسيون فوتبال پرداخت كرده بلوكه شده بود و ما در اين خصوص در طول مذاكرات مدتها رايزني و احساس كرديم در حق فدراسيون فوتبال ما اجحاف شده بود در حالي كه ورزش هيچ ارتباطي به مسائل ديگر ندارد و خدا را شكر توانستيم گشايشي در اين وضع ايجاد كنيم.» او گفت: «پول از طريق زوريخ كه مقر فيفاست به حساب سفارتخانه ما واريز ميشود و فدراسيون فوتبال به پولش رسيده است؛ البته چون براي انتقال اين مبلغ به داخل كشور ممنوعيتي وجود دارد اين پول در يكي از حسابهاي سفارتخانههاي اروپايي ما نگه داشته ميشود؛ وزارت امور خارجه براساس در خواست فدراسيون فوتبال اين پول را هر جايي كه درخواست كند، هزينه ميكند.»
اگرچه هنوز موضوع پولهاي بلوكه شده فوتبال ايران حل نشده است اما ديگر خبري از واسطهها هم نيست. اوضاع آرام آرام بهسمت بهبودي پيش ميرود و پولها از كانالهاي رسمي به حساب فوتبال ايران واريز ميشود. ارتباط با دنيا از سر گرفته شده است و تعداد سفرها براي تامين منافع فوتبال ايران افزايش يافته است. از همه مهمتر، برندها و اسپانسرها هم مايل به حضور در ايران براي سرمايهگذاري هستند و ديگر محدوديتي براي آنها وجود ندارد. دوران تازهاي ميتواند شكل بگيرد اگر مديران ورزش ايران، زبان بينالمللي را بدانند و راه حضور در عرصهها را بيابند.