6 انتقاد به قراردادهاي خريد هواپيما در پسا برجام
گفتوگو با منوچهر منطقي، رييس مركز ملي فضايي
سمانه عابدي |با توافق هستهاي ايران با گروه 1+5 زمزمه نوسازي ناوگان هوايي جديتر شد اما در اين ميان منتقدان دولت به هر وسيله ممكن تلاش كردند تا دولت از خريد هواپيماهاي جديد صرفنظر كند. در حالي كه در سفر رييسجمهور به فرانسه تفاهمنامههاي خريد امضا شد كه اين موضوع را ميتوان يكي از دستاوردهاي برجام دانست. در همين حال، منوچهر منطقي، رييس مركز ملي فضايي كه از اعضاي هيات عامل ايدرو و همچنين دبير ستاد توسعه فناوري و صنايع دانشبنيان هوايي و هوانوردي كشور است انتقاداتي را به خريد هواپيما از سوي دولت وارد ميكند. او كه مسوول پروژه ساخت هواپيماي پهنپيكر در كشور نيز است، در گفتوگوي پيشين خود گفته بود «برجام موقعيتهاي ممتازي را براي ما به وجود آورده كه ميتوانيم در بخشهاي هواپيماهاي تجاري و بالگردهاي فضايي همكاريهاي بينالمللي داشته باشيم و اموري كه تاكنون متكي بر فناوريهاي درونزا پيش ميبرديم با همكاريهاي خارجي سرعت و كيفيت بيشتري به آن دهيم.» حالا با گذشت يك سال به نظر ميرسد كه او نيز انتقادهايي را در مورد دستاوردهاي برجام دارد كه در ادامه ميخوانيد.
با توجه به اينكه يك سال از توافق برجام ميگذرد و در اين مدت خبر مذاكره براي خريد هواپيما وجود دارد تحليل شما از اين يك سال چيست؟
توافق برجام اين توقع را ايجاد كرد كه تحريم 30 ساله هوايي خاتمه پيدا كرده و همكاريهاي فني و تجاري ميتواند شروع شود. در اين خصوص هم تفاهمنامههايي امضا شد، وليكن با گذشت زمان مشخص شد كه احتمال اجرايي شدن اين تفاهمنامهها كم است. البته تبديل شدن تفاهمنامهها به قرارداد در هر محصول هوايي مانند هواپيما حداقل يك سال زمان لازم دارد اما تبليغات انجام شده بدون در نظر گرفتن اين واقعيت عدم اجرايي شدن اين تفاهمنامهها در نزد جامعه را تقويت كرده است.
در همين حال قراردادهايي امضا شده است اما به اين خريدها يكسري انتقادها وجود دارد. شما اين انتقادها را چقدر بر حق ميدانيد؟ چه انتقادي به اين قراردادها وجود دارد؟
در تفاهمنامههاي امضا شده چند ايراد اصولي وجود دارد؛ به اين ترتيب كه براي نوسازي ناوگان هوانوردي كشور، خريد هواپيما تنها بخش كوچكي از كار و قدم اول در جهت نوسازي ناوگان هوايي كشور است، بخش بزرگتر اين نوسازي بايد در بخش پشتيباني و عملياتي اين هواپيماها صورت گيرد كه اين موضوع نياز به تجهيزات، نرمافزار و آموزشهاي متعدد دارد كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است. از سوي ديگر، در امضاي تفاهمنامه تيمهايي درگير كار بودند كه صرفا تخصص هوانوردي داشتهاند در صورتي كه بزرگترين مزيت اين نوع خريدها به وجود آوردن فضايي براي انتقال فناوري به بخشهاي مختلف صنايع هوايي است كه به صورت خيلي محدود به آن پرداخته شده است. در همين حال، اصولا كار خريد و كار همكاريهاي فناوري در دو كانال كاملا متفاوت تعريف شدهاند. در صورتي كه اين دو كانال توسط يك تيم مشترك بايد مذاكره شود و وقتي خريد انجام شود هيچ الزامي براي اجراي همكاريهاي فناوري نيست. با اين حال، ملاك كليدي در خريد، تامين منابع مالي توسط فروشنده محصول است كه اين ملاك براي همه كشورها وجود دارد و اصولا راهبرد اصلي هر سازنده هواپيما فاينانس محصول است. در صورتي كه از نظر امضاكنندگان تفاهمنامهها انجام فاينانس بزرگترين امتياز براي اجراي كار بوده است. از سوي ديگر از سوي تيم مذاكرهكننده ايران با شركتهاي هواپيمايي چون ايرباس مدلهاي چون A380 را انتخاب كردهاند در حالي كه به نظر ميرسد انتخاب بعضي از مدلها مانند هواپيماي ايرباس A380 متناسب زيرساختهاي داخلي كشور نيست و همراه خريد اين محصولات برنامه جامعي براي توسعه زيرساختها متناسب با محصول وجود ندارد. البته در بعضي از مدل مانند ART توانمندي داخلي وجود داشته است حداقل كاري كه ميتوان مطرح كرد، اين است كه خريد صرف ART تبديل به همكاري مشترك در توليد اين هواپيما مطرح شود.
شما پيشتر گفته بوديد فعلا ساخت هواپيماي پهن پيكر موضوعيت ندارد و توسعه توان طراحي مطرح است. لطفا بفرماييد چه ميزان هزينه مالي و زمان براي ساخت هواپيما وجود دارد؟
در پروژه كلان ملي دسترسي به فناوريهاي كليدي هواپيما 150 نفر به بالا همانگونه كه از نام پروژه و بودجه پروژه مشخص است هدف دسترسي به توان طراحي محصول و نيز توان طراحي زيرمجموعههايي از محصول كه زيرساختهاي آن در كشور وجود دارد، بود كه دستاوردهاي اين پروژه بسيار بيشتر از ميزان تخصيص بودجه به پروژه بوده است. با اين پروژه توانمندي طراحي كه به صورت نظري در دانشگاهها تدريس ميشد عملا به صورت علمي و تجربي ايجاد شد. براي طراحي و ساخت هواپيماي 150 نفره به بالا اگر دانش فني وجود داشته باشد و از تمام امكانات جهاني در تامين قطعات و زيرمجموعهها استفاده شود كه روش معمول انجام چنين پروژههايي است، زمانبندي 5 تا 7 سال و بودجه مورد نياز در حدود 400 ميليون دلار است البته اين زمان و هزينه در سطح ملي براي كشورهايي كه ميخواهند به اين فناوري دست پيدا كنند رقم متوسطي است.
آيا خريد هواپيما بهصرفهتر از ساخت آن نيست؟
خريد هواپيما و دسترسي به فناوريهاي ساخت دو راهبرد كاملا مجزا و مستقل از يكديگر هستند. خريد هواپيما راهبرد عمومي اغلب كشورها است وليكن در كنار خريد هواپيما كشورهايي كه بخواهند استقلال ملي و امنيتي و فناوري خود را داشته باشند به طراحي و ساخت هواپيما هم ميپردازند كه اين كشورها هم در حال افزايش هستند. در حال حاضر برزيل، كانادا، چين، ژاپن، روسيه اين راهبرد را عملي كردهاند و در آينده نزديك كشورهاي كره جنوبي، هند، آفريقاي جنوبي و تركيه هم وارد اين جرگه ميشوند. طبعا جمهوري اسلامي ايران هم در آرمانهاي خود در رديف همين كشورها ميتواند قرار گيرد.
تا چه حد ميتوانيم به فكر صادرات هواپيماهاي خود باشيم؟
صادرات هواپيما صرفا مربوط به هواپيماي 150 نفر به بالا نيست. شما ميتوانيد صادرات هواپيماهاي منطقهاي كه 50 تا 70 نفره هستند، هواپيماهاي هوانوردي عمومي كه 2 تا 19 نفر هستند، قطعات هواپيما و حتي خدمات تعميرات اساسي هواپيما و خدمات طراحي هواپيما را صادر كنيد. در بخشهاي گفته شده ما داراي مزيت هستيم و ميتوانيم صادرات داشته باشيم.