علی ولیاللهی
روزنامهنگار
ناهید کیانی از زمان المپیک توکیو در سال 2021 تا مدتی بعد از آن شرایط ویژهای را تجربه کرد. او که به عنوان نماینده ایران در تکواندوی زنان راهی المپیک شده بود در اتفاقی عجیب و دراماتیک در نخستین راند به کیمیا علیزاده برخورد کرد. علیزادهای که به عنوان تنها مدالآور تاریخ ورزش زنان ایران در المپیک در سال 2020 به آلمان پناهنده شده بود. آن تقابل و فضای دوقطبی ایجاد شده حاشیههای زیادی را به وجود آورد که تا مدتی شرایط ورزشی کیانی را تحت تاثیر قرار داد. یک سال بعد از آن اما ناهید کیانی موفق شد همه آن مسائل را پشت سر بگذارد و در مسابقات قهرمانی آسیا برای نخستین بار زنان ایران را صاحب مدال طلا کند. کیانی در رقابتهای کشورهای اسلامی هم طلایی شد و در مسابقات گرندپری توانست جید جونز برنده دو طلای المپیک را شکست دهد. با این حال در ادامه سال 1401 کیانی نیز مثل خیلی از ورزشکاران تحت تاثیر فضای ملتهب موجود قرار گرفت. او بعد از اینکه تصویرش در دیوارنگاره پرحاشیه میدان ولیعصر بین زنان موفق و تاثیرگذار قرار گرفت در یک استوری به این امر اعتراض کرد. سپس اعلام شد او برای مسابقات گرندپری عربستان اعزام نمیشود. حاشیهها اطراف نام این تکواندوکار به شکلی پیش رفت که به نظر میرسید او در حال حذف شدن از تیم ملی است و حتی امکان دارد مهاجرت کند. با این حال این ورزشکار در گفتوگو با سالنامه اعتماد گفت قصد دارد بماند و همچنان در تیم ملی فعالیت خواهد کرد.
شما در المپیک توکیو در شرایط ویژهای قرار گرفتید و دوران سختی را پشت سر گذاشتید. با این حال یک سال بعد از آن مسابقه پرحاشیه موفق شدید یک افتخار تاریخی را کسب کنید. در مورد این دوران توضیح بدهید که چطور گذشت؟
من بعد از داستان المپیک شرایط سختی را داشتم. همه در واقع شرایط سختی را دارند مخصوصا آنها که نمیتوانند در المپیک مدال کسب کنند. انگار یک قسمت بزرگی از زندگیشان را از دست دادند. برگشتن به میادین در این شرایط خیلی سخت است. در بین ورزشکاران ایرانی هم تعداد کمی توانستند برگردند به اوج خودشان. اما من زمانی که از المپیک برگشتم یک استراحت کوتاه را پشت سر گذاشتم و تصمیم گرفتم به جای تمرینات سنگین پیش روانشناس بروم. رفتم پیش یک روانشناس ورزشی و تمرینات ذهنیام را پیگیری کردم. چون فکر میکردم در آن مقطع این کار بیشتر میتوانست به من کمک کند. من موفق شدم از لحاظ ذهنی خودم را به سطح قابل قبولی برسانم و سپس در مسابقات قهرمانی آسیا شرکت کردم و مدال طلا را به دست آوردم.
بعد از مسابقات المپیک و در این یک سال آیا هیچ موقع احساس کردید که از مردم دلگیر هستید؟ بالاخره در آن فضای دو قطبی برخی جوری رفتار کردند که انگار شما ورزشکار رقیب هستید!
در یک زمانی قبل از المپیک و مقطعی که از المپیک برگشتم چنین احساسی داشتم. مدام فکر میکردم من دارم به عنوان نماینده این مردم وارد مسابقات میشوم ولی آنها مرا به عنوان نماینده خودشان نمیدانند. فکر میکردند من در مقابل آنها قرار گرفتم. کار به جایی رسید که من تمام فضای مجازی و صفحاتم را بستم که نبینم این چیزها را. به اطرافیانم هم سپرده بودم که چیزی به گوش من نرسد. اما مدتی بعد از المپیک خودشان متوجه شدند که من نماینده همین مردم هستم. حمایتی که از من کردند و دلجویی که از من کردند خیلی ارزشمند بود. شاید اگر در آن تایم این همه دلجوییهای مردم و شخصیتهای شاخص نبود نمیتوانستم روحیهام را برگردانم.
از مسابقات قهرمانی آسیا و افتخار تاریخی که کسب کردید بگویید.
مسابقات قهرمانی آسیا سطح بالایی دارد. به این خاطر که کشورهای صاحب تکواندو در جهان اکثرا در آسیا هستند. در جهان ما هر موقع شکست خوردیم اکثرا مقابل ورزشکاران آسیایی باختیم. یعنی رقبای اصلی ما اکثرا در آسیا هستند. من در آسیا در وزن خودم شرکت کردم یعنی منهای 53 و آنجا موفق شدم آمادگی خوبی داشته باشم. از لحاظ بدنی خیلی آماده بودم همینطور از لحاظ ذهنی. بازیهایم را بدون اینکه راندی را واگذار کنم بردم و فکر میکنم فقط من در بین تمام ورزشکاران چنین شرایطی را داشتم که هیچ راندی را واگذار نکنم. به همین دلیل به عنوان فنیترین ورزشکار انتخاب شدم. این افتخار بزرگی بود برای من که در قاره آسیا فنیترین شدم.
آیا بابت این افتخار پاداش قابل قبولی دریافت کردید؟ در مجموع میتوانید صرفا از طریق ورزش قهرمانی امورات زندگیتان را بگذرانید؟
معمولا این شکلی است که پاداش ما در آخر سال تسویه میشود. چون آن مسابقات تا پایان سال فاصله زیادی داشت من هنوز آن پاداش را نگرفتم. البته ارزشمندیاش به این است که وقتی مدال را میگیریم و هنوز عرقمان خشک نشده جوایز به ما تعلق بگیرد چون هر چقدر هم که میگذرد ارزش پول کمتر میشود. ولی بالاخره تصمیم به این شکل است و همیشه آخر سال پاداش را تسویه میکنند. جدا از این اگر بخواهیم بگوییم فقط با ورزش قهرمانی میشود یک زندگی را گرداند، نمیشود. چون درآمدش جوری نیست که زندگی را ساپورت کند.
یعنی شما هم جزو ورزشکارانی هستید که به تبعیضها در مورد درآمد و پاداشها بین فوتبال و سایر ورزشها انتقاد دارید؟
فوتبال ورزش پرطرفداری است. هر چقدر یک رشته پرطرفدار باشد قاعدتا رسیدگی به آن ورزش بیشتر است. ولی خب این یک انتقاد نیست. این پیشنهاد است که همه ورزشکاران توی این سطح، در هر سطحی که هستند با هم برابر باشند. اگر من تیم ملیام و یک ورزشکار دیگری هم تیم ملی است، من مدال دریافت میکنم و او هم مدال دریافت میکند در یک سطح یکسانی پاداش بگیریم. شاید ورزشکارانی باشند که از تکواندو هم کمتر پاداش بگیرند چون خب تکواندو هم جزو ورزشهای المپيکی است. من دوست دارم همه ورزشکاران یکسان باشند. در هر ردهای و رشتهای که هستند.
در آسیا سد شکن شدید و بعد از طلای شما دو تا طلای دیگر به دست آمد. وضعیت تیم در مجموع چطور بود که این نتیجه به دست آمد؟
یکی از نقاط قوتی که ما داشتیم این بود که به جز من و اکرم و پوراسماعیل بچههای دیگر بازیکنان جوان بودند. دو تا بازیکنان ما بازیکنانی بودند که اولین اعزام را تجربه میکردند و توانستند نقره بگیرند. این ورزشکاران را کسی نمیشناخت. زمانی که آمدند با یک سطح خوبی آمدند و انگار که یکهو به بازیکنان دیگر شوک وارد کردند. ما هم که مدال طلا گرفتیم. کلا تیم تیم همدلی بود در آن مسابقات و همین باعث شد این نتیجه کسب شود. همدلی مهمترین موفقیت در هر سطحی است
ما عادت داشتیم تیم مردان طلا بگیرد و تیم زنان حداکثر نقره و برنز. اما برخلاف همیشه تیم زنان کلی طلا گرفت و تیم مردان مدال طلا کسب نکردند. چرا چنین اتفاقی افتاد؟
تیم آقایان ما کادر خیلی قویای دارند. آن جوری که میدانم و شنیدم یک برنامهریزی طولانی مدت کردند برای المپیک که بتوانند آنجا خوش بدرخشند. آن موقع تایم کوتاهی گذشته بود از زمانی که وارد کادر شده بودند. همان اول قبل از اعزام اعلام کرده بودند برنامه ما طولانی مدت است و دارند کمکم نتیجهاش را میبینند. هم خودمان داریم میبینیم هم خوشان. واقعا کاملا رو به رشد هستند.
همان موقع این بحث مطرح شد نتیجه تیم زنان حاصل تلاش فدراسیون قبلی بود. چون مدت زیادی از آمدن آقای ساعی به جای پولادگر در راس فدراسیون نمیگذشت.
به نظرم وارد این بحث نشوم بهتر است.
یک ماه بعد از قهرمانی در آسیا رفتید بازیهای کشورهای اسلامی و آنجا هم طلا گرفتید. از آن مسابقات بگویید.
مسابقات کشورهای اسلامی مسابقهای است که کاروانی است و همه رشتهها هستند. این باعث میشود از اهمیت زیادی هم برای مردم هم برای وزارت ورزش و کمیته المپیک برخوردار شود. این برای ما خیلی مسابقه مهمی بود. ما اول فکر میکردیم به مدال طلا 20 امتیاز تعلق میگیرد ولی بعد از برگزاری فهمیدیم مسابقه را 10 امتیازی کردهاند. این یک مقدار برای من در آن لحظه ناراحت کننده بود. ولی من آنجا هم حریفان خوبی داشتم. موفق شدم شکستشان بدهم. خدا را شکر آنجا هم مدال طلا گرفتم. هم تیم ما هم آقایان نتایج خوبی گرفتیم و خدا را شکر دست پر برگشتیم.
بعد از آن مسابقات در اوج آمادگی قرار داشتید و به مسابقات گرندپری پاریس رفتید و جید جونز را شکست دادید اما به مدال نرسیدید.
من یک خاصیتی که دارم، این خاصیت به شکلی نیست که خودم به دست آورده باشم، هیچ وقت اسم حریف و مدالهایش روی من اثر نمیگذارد. یعنی برایم اهمیتی ندارد. اگر هم شکست میخورم به خاطر مسائل فنی یا فیزیکی است. یعنی طرف قطعا از من بهتر بوده. یعنی امکان ندارد به خاطر اسم یا مدال طرف ببازم. اصلا برایم مهم نبود جید جونز چه مدالها و پیشینهای دارد. رفتم در مسابقه و خودم را نشان دادم و موفق شدم دو تا راند شکستش بدهم. جوری بود که آخر بازی واقعا حرفی برای گفتن نداشت. ده پانزده ثانیه آخر بازی کاملا ول کرده بود و منتظر بود بازی تمام شود. بازی بعدی خوردم به نماینده چین. این بازیکن نزدیک به دو سال است هیچ شکستی نداشته و هر مسابقهای که رفته اول شده. از گرندپریها تا قهرمانی جهان. از لحاظ فیزیکی از من خیلی فیزیک بهتری داشت. قد بلندتری داشت. در آن تایم در تقابل با این جور بازیکنانها ضعف داشتم. من دارم کار میکنم این ضعف هم برطرف شود.
حاشیهای که برای شما پیش آمد مربوط به قرار گرفتن تصویرتان در بیلبورد میدان ولیعصر در اوج اعتراضات بود. نسبت به قرار گرفتن عکستان در آن بیلبورد انتقاد داشتید. چرا؟
دوست ندارم وارد حاشیه بشوم. من فقط از حق خودم دفاع کردم. بحث این نبود که بیلبورد چی بوده یا کجا بوده. کلا انتقادم این بود که استفاده از عکس توسط هر شخصی یا ارگانی باید با اجازه آن شخص باشد. من بحثم این بود و بحث خاص سیاسی نداشتم.
مسابقات مکزیک میتوانست نقطه عطف شما در سال 1401 باشد اما نه برای شما نه برای تیم نتایج قابل قبولی به دست نیامد.
من در مسابقات قهرمانی جهان نتوانستم آن طور که خودم میخواستم باشم. نمیدانم، دلیل خاصی هم نداشت ولی نتوانستم از لحاظ روحی خودم را ساپورت کنم در آن مسابقات. یک جور به هم ریخته وارد بازیها شدم.
به خاطر مسائل کشور؟
به خاطر اتفافات خاصی که توی زندگی شخصی خودم افتاده بود. در مجموع به هم ریخته بودم و نتوانستم از لحاظ روحی آماده باشم و این اتفاق افتاد. راجع به بقیه تیم هم هر کس برای شکست خودش یک دلیلی دارد. استرس یا مشکلات یا هر چیزی. اگر بخواهم راجع به خودم صحبت کنم از لحاظ روحی آمادگی مسابقه در آن تایم را نداشتم.
یعنی فضای تیم فضای عادی بود؟ بالاخره یک سری مسائل وجود داشت در سطح کشور...
فضای تیم کاملا عادی بود. همه چیز داشت خوب پیش میرفت. شاید من نتوانستم خودم را وقف بدهم در آن لحظه. به خاطر اینکه من از لحاظ روحی به هم ریخته بودم حالا به هر دلیلی. شرایط تیم عادی بود. کادر هم سعی میکردند همه چیز را عادیتر هم بکنند. همه چیز خوب بود.
حاشیههای بعدی هم از راه رسید. نام شما از لیست اعزام به گرندپری عربستان خط خورد. برخی گفتند به خاطر درگیری با مربی در اردو بود و برخی گفتند به خاطر فعالیت شما در فضای مجازی. توضیح میدهید داستان چه بود؟
آن تایم هیچ دلیل خاصی برایش پیدا نمیکنم. فقط میدانم ما ورزشکاران سرباز فدراسیون هستیم. سرباز آن ارگان هستیم. تصمیم بر این بود که من در آن مسابقات شرکت نکنم. خودم هم دنبال دلیلش نرفتم چون مطمئنا بهترین چیزی که برای ما وجود دارد را آنها انتخاب میکنند. کادر فنی ما و ریاست فدراسیون ما تصمیم گرفتند من شرکت نکنم. شاید چون فاصله کوتاهی تا مسابقات جهانی داشت این تصمیم را گرفتند. من دنبال دلیل نرفتم. ولی میدانم هر چه بوده برای خودم بهتر بوده.
پس اینکه شما حذف شدید، صحت نداشت؟
نه، من را حذف نکردند فقط تصمیم گرفتند در آن مسابقه حضور نداشته باشم.
در بهمنماه یک عضو کمیته فنی فدراسیون به خبرگزاری تسنیم گفت که شما یک سری بیانضباطیهای درون اردویی و یک سری بیانضباطی اجتماعی داشتید.
نمیدانم! من مصاحبه ایشان را نخواندم. دقیقا هم نمیدانم منظورشان چیست. حالا انشاءالله هر چه هست رفع شود. اطلاعی ندارم
پس شایعه مهاجرت را تکذیب میکنید؟
بله، تکذیب میکنم.
در مورد تفاوت مدیریت آقای پولادگر با آقای ساعی بگویید.
به نظرم هر شخصی که به تکواندو میآید کمک میکند به نحوی. یک نفر با مدیریت این کمک را میکند یک نفر هم که تکواندوکار بوده و دید فنی بیشتری داشته، از لحاظ فنی کمک میکند. هر کس کمک خودش را به تکواندو میکند. مقایسه کار اشتباهی است. زمانی که آن تایم تمام میشود و شخص دیگری میآید دیگر وقت مقایسه نیست.
آینده خود را در ورزش ایران چطور میبینید؟
هدف اصلیام مدال المپیک است. من هم خیلی به سهمیه المپیک نزدیک هستم الان. رنک من در المپیک 12 است. شانس خیلی خوبی دارم برای حضور. در دوره قبل خوب بودم ولی در مسابقات کسب سهمیه، سهمیهام را کسب کردم. تلاشم این است برای اولین بار در تاریخ بانوان با سیستم رنکینگ وارد المپیک شوم.
سبک زندگی شما به عنوان یک قهرمان ورزشی خانم چه شکلی است؟ روزتان را چطور میگذرانید؟
من در طول روز چهار ساعت تمرین میکنم. دو ساعت صبح دو ساعت بعد از ظهر. تایم استراحت هم سعی میکنم در زمانی که خانه هستم به استراحت بپردازم. یا برنامهریزی میکنم برای خواندن زبان یا ریکاوری روحی میکنم. بالاخره هر کس یک سری کارهای شخصی هم دارد. به آنها هم میرسم.
الان غیر از تکواندو محل در آمد دیگری دارید؟
نه ندارم.
البته شما سلبریتی ورزشی به حساب میآیید؛ آیا از تبلیغات یا گرفتن اسپانسر و این چیزها درآمد داشتهاید؟
در ورزش زنان شانسش خیلی کم است کسی که بخواهد پیشنهاد بدهد من شما را در المیپک ساپورت میکنم. اگر این اتفاق بیفتد خیلی به ما کمک میکند. ولی خب برای من شخصا این اتفاق نیفتاده. شاید برای بازیکنان دیگر اتفاق افتاده باشد. تا حالا اسپانسر نداشتم. من نهایت اگر تبلیغاتی هم انجام دادم به این صورت بوده که از هر 20 تا پیشنهاد یکیاش را پذیرفتم. دوست داشتم تبلیغی باشد که خودم ببینم و استفاده کنم. تبلیغاتی باشد که با سلامت مردم در ارتباط نیست. اصلا مکمل و قرص و این جور چیزها را تایید نمیکنم. چیزی که با سلامت مردم در ارتباط است تبلیغ کردنش درست نیست. تاکید کردم اگر قرار باشد درآمدی داشته باشم از تبلیغات که خیلی هم ناچیز است دوست دارم منطقی باشد و خودم هم از تبلیغ آن راضی باشم.
در بازیهای آسیایی میبینیم شما را؟
قطعا بازیهای آسیایی یکی از بازیهای مورد علاقه من است و حتما مرا میبینید.