ازدواج كودكان و حاشيه امن خانوادهها
زهرا رحيمي
ازدواج كودكان بحثي فرهنگي- قانوني است. بخشي از آن به خلأهاي قانوني و ناكارآمدي قوانين برميگردد، بخشي هم به اين بر ميگردد كه اگر هم قانوني وجود داشته باشد تا چه ميزان در فرهنگهاي مختلف از اين قانون تمكين ميشود. ما در محلات حاشيهنشين با اين موضوع روبهرو هستيم كه بين ازدواج زودهنگام دختران و فقر رابطه تنگاتنگي وجود دارد. به خصوص در بعضي فرهنگها كه دختران به طور ضمني خريد و فروش ميشوند، اين موضوع پر رنگتر است. به طور مثال پول پيش خانه گران ميشود، خانواده راهي ندارد جز اينكه دختر خود را در ازاي مبلغ اجاره به عقد صاحبخانه يا فرزند او دربياورد. موضوع ديگري كه در بعضي مناطق دورافتاده وجود دارد اين است كه تعصبات قومي و سنتي در موضوع جنسيت وجود دارد، به طور مثال دختران نميتوانند به مدرسهاي كه خارج از روستاست بروند يا اگر معلم روستا مرد باشد دختران بايد ترك تحصيل كنند. از آنجايي كه در اين مناطق امكانات آموزشي هم كافي نيست دختران مجبور به ترك تحصيل ميشوند و در نتيجه خانهنشين ميشوند و فعاليت اقتصادي خاصي هم برايشان تعريف نشده، به همين دليل تنها راهي كه براي خانواده باقي ميماند تا به تعبير خودشان «يك نانخور» از خانواده كم شود، فراهم كردن زمينه ازدواج دختر خانواده است.
در اين رابطه با آموزش و پرورش مذاكراتي داشتيم كه در رابطه با آموزش هوشمند و از راه دور دختران اين مناطق اقداماتي انجام دهند. اين اقدام ميتواند كمك بزرگي به آگاهسازي دختران در اين مناطق باشد. نبود آموزش دو نتيجه سوء دارد يكي اينكه منجر به ازدواج زودهنگام ميشود، ديگري اينكه ترك سريع چرخه آموزشي در پايين بودن مهارتهاي زندگي تاثير دارد. پايين بودن مهارتهاي زندگي شانس تداوم زندگي مشترك اين كودكان را هم پايين ميآورد. هر چند رويكرد آموزشي هم به نوعي نيست كه اثر بخش باشد و اگر فرد تا يك مقطعي در سيستم آموزشي حضور داشت، بتواند آموزشهاي مورد نياز براي يك زندگي را از اين سيستم دريافت كند، نه از منظر اقتصادي آموزش مفيدي دريافت ميكند و نه از منظر مهارتهاي زندگي. نبود آموزشهاي لازم موجب بالا رفتن آمار كودكان بيوهاي ميشود كه هيچ آموزشي در مورد چگونه زندگي كردن دريافت نكردهاند.
يكي از مهمترين مواردي كه باعث شد جمعيت امام علي(ع) به موضوع ازدواج كودكان ورود كند، اين بود كه بسياري از كودكاني كه در مراكز ما آموزش ميديدند و به گفته معلمانشان از استعداد بالايي هم برخوردار بودند، با تصميم خانواده مبني بر ازدواج آنها در سنين پايين، سرنوشت ديگري پيدا ميكردند و تلاشهاي ما هم نتيجهاي نداشت. فقر مادي و فرهنگي، عدم وجود امكانات و تعصبات در بسياري مناطق باعث افزايش آمار ازدواج كودكان ميشود. در بعضي مناطق اين ترس بين خانوادهها وجود دارد كه با رسيدن به سن بلوغ از دخترشان رفتاري سر بزند كه حيثيت خانواده را (در نگاه سنتي) تهديد كند. ازدواج دختران در چنين مناطقي به نوعي حاشيه امنيتي براي خانوادهها ايجاد ميكند تا از بار مسووليت در قبال آينده آنها شانه خالي كنند. اين پديده تبعات بسياري هم دارد كه پژوهشها نشان ميدهد علاوه بر آسيبهاي روحي و رواني شديد كه ممكن است نسلها ادامه پيدا كند و افسردگي و احساس خودكمبيني كه تبعات روحي اين اتفاق در كودكان است، آسيبهاي جسمي بسيار جدي هم به اين كودكان بر اثر بارداري در سنين پايين وارد ميشود. مديرعامل جمعيت امام علي(ع)