• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4531 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۸ آذر

آيا دانشجويان بيشتر از ديگران مي‌دانند؟

محمد عاملي

زماني هابرماس جنبش دانشجويي را در كنار دو جنبش اجتماعي ديگر (جنبش زنان و جنبش زيست‌محيطي) از جمله «عوامل حساسي» مي‌دانست كه به عنوان نيروي بازدارنده سلطه، باعث تقويت زيست جهان‌ (عرصه كنش‌هاي آزاد) خواهد شد. از ديد انديشمندي چون هانا آرنت نيز وظيفه جنبش دانشجويي پرسشگري و آرمان‌گرايي است. در مجموع جنبش دانشجويي در بسياري از جوامع توسعه‌يافته يا در حال توسعه نقش سيستم عصبي حساسي را ايفا مي‌كند كه در برابر ساختار قدرت نقش سپر دفاعي را دارد. اغراق نخواهد بود اگر جامعه دانشگاهي را از مهم‌ترين بازيگران حوزه عمومي در برابر نهادهاي سلطه‌گر بدانيم.

جنبش دانشجويي در ايران نيز نقشي بيش و كم اينچنيني در جامعه ايفا كرده است. بعد از آشكار شدن نخستين نشانه‌هاي جنبش دانشجويي در دهه 20، اين جريان هميشه نقش نيروي مقاوم و بعضا مبارز را در برابر حاكميت ايفا كرده است. جنبش دانشجويي در ايران دوران پرفراز و نشيبي را در چند دهه گذشته از سر گذرانده است و تحولات آن را مي‌توان تقارني از تحولات سياسي كلان در ايران دانست. به صورت كلي مي‌توان براي جنبش دانشجويي در ايران لحظات و نقاط عطفي را متصور شد كه با در كنار هم نهادن آن مي‌توان تقويم كلي جنبش دانشجويي را در چند دهه اخير نشان داد.

به آغاز سخن برگرديم. آيا آنچنان كه هابرماس مدعي است جامعه دانشگاهي مي‌تواند نقش «عوامل حساس و بازدارنده» را ايفا كند، آيا مي‌توان جامعه دانشگاهي امروز را مقوم و محرك آگاهي‌بخشي دانست؟ پاسخ به اين پرسش‌ها تاحدي در نتايج تحقيقاتي كه در اين حوزه صورت گرفته قابل پيگيري است. تحقيقاتي كه بيانگر ميزان آگاهي دانشجويان از مسائل سياسي است. نتايج موج اول پيمايش ملي «فرهنگ سياسي مردم» كه در سال 1384 صورت گرفته تا حد قابل‌توجهي آگاهي سياسي دانشجويان را نشان مي‌دهد. در يكي از سوالات كه پرسيده شده است «مي‌دانيد چه نهادي مسوول بررسي تطبيق مصوبات مجلس شوراي اسلامي با قانون اساسي و شرع اسلام است» 61.4درصد پاسخ درست داده‌اند. در سوالي ديگر از دانشجويان پرسيده شده «وظيفه نظارت بر عملكرد رهبري برعهده چه نهادي است؟» 72.1درصد دانشجويان پاسخ درست داده‌اند. پاسخ دانشجويان به اين پرسش كه «كدام نهاد مسوول بررسي و تطبيق مصوبات مجلس شوراي اسلامي با قانون اساسي و شرع اسلام است؟» در 37درصد موارد پاسخ درست بوده است. اما 24.8درصد دانشجويان پاسخ نادرست به آن داده‌اند و 38.2درصد نيز اظهار بي‌اطلاعي كرده‌اند. پاسخ دانشجويان به اين سوال كه «مي‌دانيد طبق قانون اساسي ايران، وظيفه نظارت بر عملكرد رهبري برعهده چه نهادي است؟» 53.9درصد پاسخ درست، 18.3درصد موارد نادرست بوده است و 27.7درصد نيز گزينه نمي‌دانم را انتخاب كرده‌اند.به نظر مي‌رسد اطلاعات دانشجويان از صف‌بندي‌هاي مطبوعاتي جناح‌هاي سياسي هم چندان زياد نيست. به عنوان مثال وقتي از دانشجويان پرسيده شده «كدام يك از روزنامه‌هاي زير به جناح اصلاح‌طلبان نزديك است» فقط 14.3درصد پاسخگويان روزنامه شرق را متعلق به جريان اصلاح‌طلبي مي‌دانسته‌اند، 22.6درصد دانشجويان هم اين گزاره را غلط و 63.1درصد هم گزينه نمي‌دانم را انتخاب كرده‌اند.در پاسخ به اين پرسش كه «كدام يك از شخصيت‌هاي زير متعلق به گروه اعتدالي در سياست ايران است؟» 33.2درصد پاسخ‌شان درست (حسن روحاني) بوده است.

بررسي مقايسه‌اي بين نسل‌هاي مختلف دانشجويي در دو موج انجام شده در سال 1384 و 1397 تفاوت چنداني را بين آن دو نشان نمي‌دهد اما مقايسه وضعيت سياسي دانشجويان با ديگر اقشار مختلف (شاغلان، بازنشستگان و خانه‌دارها) مي‌تواند اطلاعات دقيق‌تري در مورد فرهنگ سياسي دانشجويان به ما نشان بدهد. با در نظر گرفتن «شاخص آگاهي» نتايج موج اول پيمايش فرهنگ سياسي مردم ايران نشان مي‌دهد ميزان آگاهي دانشجويان 21درصد «زياد» ارزيابي شده است. حال آنكه اين رقم براي بازنشستگان 26.5، براي شاغلان 22.2 و براي بيكاران 15.3 و افراد خانه‌دار 7.4درصد است. به عبارت ديگر جايگاه دانشجويان در يك رده‌بندي فرضي در رتبه سوم اين دسته‌بندي قرار دارد. نتايج موج دوم در سال 1397 بيانگر وضعيتي مشابه سال 1384 است. در اين پيمايش ميزان آگاهي 23.2درصد دانشجويان زياد ارزيابي شده است. در حالي كه اين رقم درمورد شاغلان 24.3، بازنشستگان 22.6 و درمورد افراد بيكار 17.7 و خانه‌دار 8.6درصد بوده است. در واقع نتايج اين پيمايش نشان مي‌دهد آگاهي دانشجويان در رده دوم اين دسته‌بندي (بعد از شاغلان) قرار دارد.

نتايج به دست آمده از اين دو موج پيمايش اين امكان را فراهم مي‌كند كه «شاخص آگاهي سياسي دانشجويان» را با كل جامعه مقايسه كنيم. در سال 1384 ميزان آگاهي سياسي 16.7درصد جامعه زياد برآورده شده است. درحالي كه اين رقم براي دانشجويان در اين سال 21درصد بوده است. رقمي كه با انتظارات جامعه دانشجويي چندان سازگار نيست. آمار به دست آمده در پيمايش سال 1397 هم بيانگر نتايجي كم و بيش مشابه سال 1384 است. در اين پيمايش آگاهي سياسي 18.1درصد كل مردم زياد است و همين آمار در مورد دانشجويان 23.2درصد است. به تعبيري آگاهي سياسي دانشجويان هم چندان تفاوتي با كل مردم ندارد.

نتايج اين دو موج پيمايش تاحدي بيانگر اطلاعات سياسي نه‌چندان زياد دانشجويان نسبت به مسائل سياسي روز است. هر چند جنبش دانشجويي در ايران هميشه پيشگام بسياري از تحولات سياسي يك سده اخير بوده اما به نظر مي‌رسد حداقل در دو دهه اخير آمار و ارقام نتايج چندان خوش‌بينانه‌اي در مورد اين بخش از جمعيت جامعه پيش روي ما نگذارد. اگرچه استناد به نتايج اين دو پژوهش آمار و اطلاعات لازم را براي يك ارزيابي كلي در مورد دانشجويان فراهم نخواهد كرد اما بدون شك بخشي از واقعيت فضاي دانشگاهي را به نمايش خواهد گذاشت؛ واقعيتي كه شايد ما را در مورد «اسطوره دانشجوي آگاه» وادار به تامل كند.

پژوهشگر مركز افكارسنجي
دانشجويان ايران (ايسپا)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون