اين روزها ويديويي درباره پيشگوييهاي سريال انيميشن «سيمپسونها» در فضاي مجازي دست به دست ميشود. از ساعت مچي هوشمند و خريدن كمپاني فاكس توسط ديزني تا پيشبيني رياستجمهوري ترامپ و شيوع ويروس كرونا. البته داغترينشان ويروس كرونا است چون ما كتابهايي را هم گشتهايم و در آنها هم مواردي را ديدهايم كه از شيوع اين ويروس خبر دادهاند! اما همينجا خيالتان را راحت كنم كه هنوز هيچ نويسندهاي در دنيا ادعا نكرده است كه براي خلق دنياي داستانياش از گوي بلورين براي آيندهنگري و پيشگويي استفاده
نميكند.
آيا دستاندركاران «سيمپسونها» واقعا پيشگويي ميكنند؟ از آينده خبر دارند؟ رياستجمهوري ترامپ را 15 سال قبل پيشگويي كرده بودند؟ رمان «چشمان تاريكي» نوشته دين كونتز كه در آن از ويروس «ووهان- 400» ميگويد پيشآگهي ويروس كرونا در سال 2020 است؟ در اين گزارش به بررسي اين پيشگوييها پرداختهام.
بهترين سريال انيميشن طنز تاريخ
قسمت نخست سريال انيميشن «سيمپسونها» هفدهم دسامبر 1989 روي آنتن شبكه فاكس رفت. از آن زمان هومر، مارگ، بارت، ليزا و مگي از مشهورترين ساكنان اسپرينگفيلد شناخته ميشوند كه در 31 فصل اين سريال كه بيش از 600 قسمت را دربرميگيرد، حضور داشتهاند. در واقع مجموع اين سريال 200 ساعت محتوا دارد و اگر 24 ساعته و بيوقفه پاي تماشاي آن بنشينيد، 8 روزه اين سريال را تمام ميكنيد.
شوخي و جوك، ارجاع به فرهنگ عامه و همچنين همزماني با رويدادها يكي از ويژگيهاي اين سريال به شمار ميرود.
بدون شك طرفداران «سيمپسونها» در فضاي مجازي با افرادي روبرو شدهاند كه ادعا ميكنند نويسندگان اين سريال چنان آينده را پيشبيني ميكنند كه انگار قدرت ماورايي دارند. حتي رسانههاي بزرگي مانند «BuzzFeed»، «تايم» و «هاليوودريپورتر» هم گزارشهايي درباره مهارتهاي پيشگويي «سيمپسونها» منتشر كردهاند. مثلا مجله تايم نهم مارس 2017 در گزارشي با عنوان «15 باري كه سيمپسونها آينده را درست پيشبيني كردند» ميخوانيم: «28 فصل از سريال «سيمپسونها» پخش شده و همچنان روي آنتن ميرود، بدون شك اين سريال پديدهاي تلويزيوني به شمار ميرود.
اين سريال كه هم طولانيترين سيتكام امريكايي و انيميشن است و هم از سوي منتقدان تحسين شده است، به خاطر طنزش كه به موضوعاتي از سياست و فرهنگ عامه تا روزمرههاي زندگي خانوادگي ميپردازد، اگر تنها سريال طنز نباشد، يكي از بهترين سريالهاي تاريخ طنز به شمار ميرود. در حقيقت طي بيش از 600 قسمت، مت گرونينگ، سازنده سريال و عواملش نبض فرهنگي كشور را در دست داشتهاند و حتي چند رويداد تاريخي مهم را پيشبيني كردهاند.»
باهوشها پيشبينيهاي متحيركننده ميكنند
پيشبينيهاي اين سريال باعث شده است بسياري گمان كنند «سيمپسونها» ساخته باهوشترين نويسندگان تلويزيوني است. آل جين، يكي از نويسندگان ثابت سريال كه از سال 1998 جزو تيم نويسندگانش است، به نيويورك تايمز گفته است آينده را بهتر از آن چيزي كه فكرش را ميكنيد، ميشود پيشبيني كرد. قسمتهاي يك فصل «سيمپسونها» يك سال پس از توليدشان روي آنتن ميروند و جين در اين باره ميگويد: «بنابراين به نوعي براي يك سال پيش رو به چارچوبي ذهني فكر ميكنيم. حدس ميزنم فكر و ذكر مردم به پيشبينيهاي ما مشغول شود.»
ويليام ايروين كه كتاب «سيمپسونها و فلسفهاش» سالهاست در دانشگاه كاليفرنيا بركلي و چند كالج ديگر تدريس ميشود، ميگويد اين سريال محصول ذهنهاي درخشاني است كه بسياري از آنها فارغالتحصيل هاروارد هستند.
خود ايروين كه رييس گروه فلسفه كينگز كالج است و معتقد است نويسندگان حرف اول و آخر را در اين سريال ميزنند نه بازيگران. نتيجه هم سريالي پر از ارجاعات به هنر، ادبيات، فرهنگ عامه، سياست و علم از آب درآمده است. ايروين ميگويد: «زماني كه آدمهاي باهوش سريالي تلويزيوني توليد ميكنند، مطمئنا «پيشبينيهاي» متحيركننده را شامل ميشود.»
مقياس آگاهي
يكي ديگر از فاكتورهاي مهم «قانون اعداد واقعا بزرگ» است؛ نظريهاي است كه فردريك موستلر و پرسي دياكونيس، رياضيدانهاي دانشگاه هاروارد در مقالهشان با عنوان «متدهاي مطالعه همزماني» در سال 1989 ارايه كردند. طبق اين قانون «با بزرگ شدن حجم نمونه تصادفي، امكان وقوع هر رخداد عجيبي وجود دارد.»
براي طرفداراني كه به دنبال پاسخ خارج از منطق قراردادي هستند، دكتر برنارد بيتمن، نويسنده «ارتباط با همزماني» و رييس سابق گروه روانپزشكي دانشگاه ميزوري، به «مقياس آگاهي» اشاره ميكند. بيتمن در توضيح اين اصطلاح ميگويد: «تحت شرايط مناسب، چيزهايي را ميدانيم كه از دانستنشان خبر نداريم و گاهي ميتوانيم رويدادهايي را كه به آنها فكر ميكنيم پيشبيني يا جذب كنيم.»
پيشبيني شيوع ويروس كرونا
اوايل سال ميلادي و با شروع انتشار ويروس كرونا شايعهاي در فضاي مجازي ميچرخيد كه ميگفت سريال «سيمپسونها» شيوع اين بيماري را پيشبيني كرده بود اما زماني كه به اين قسمت از سريال كه در سال 1993 پخش شد مراجعه ميكنيم، ميبينيم كه روي شيوع ويروسي متمركز بوده و اصلا نميشود آن را در حد پيشبيني قلمداد كرد. در يكي از قسمتهاي اين سريال كه در كارخانه روي ميدهد جعبههايي مربوط به آسياي شرقي كشوري نزديك ژاپن در كارخانه قرار دارد. همين وقت است كه يكي از كاركنان عطسه ميكند و از دهانش ويروس بيرون ميپرد و روي جعبهها قرار ميگيرد. جعبهها كه به دست مردم شهر ميرسد همه به آن ويروس مبتلا ميشوند. در سريال نام ويروس «آنفلوآنزاي اوزاكا»ي ژاپن شناخته ميشود. به همين دليل هم بسياري اين قسمت را به شيوع ويروس كرونا ربط دادهاند. اما پيش از اينكه اين مساله را پيشبيني نويسندگان سريال بدانيم بايد به دو نكته اشاره كنيم: يك؛ چندين مورد آنفلوآنزاي همهگير مهم مانند آنفلوآنزاي اسپانيايي (1919)، آنفلوآنزاي آسيايي (1889) و آنفلوآنزاي هنگكنگ (1968) دنيا را گرفتار كرد.
دو؛ سادهترين راه انتقال بيماري از راه عطسه و بزاق دهان است. بنابراين آنچه در «سيمپسونها» به نام «آنفلوآنزاي اوزاكا» معرفي ميشود اشارهاي به آنفلوآنزاهايي است كه قبلا در دنيا شيوع پيدا كرده بودند.
ووهان 2020
سريال «سيمپسونها» ظاهرا تنها اثري نيست كه شيوع ويروس كرونا را پيشبيني كرده بود. كلاژي از عكسهاي كتابي كه به دين كونتز، نويسندهاي كه بيشتر حالا او را غيبگو معرفي ميكنند، نسبت داده ميشود، در فضاي مجازي دست به دست ميشود. در اين عكسها بخشهايي از رمان «چشمان تاريكي» (1981) را ميخوانيم كه نويسنده درباره «سلاح بيولوژيكي جديدي» به نام «ووهان- 400» صحبت كرده است.
دين كونتز ويروس كرونا را كه در سال 2020 منتشر شد در تريلر «چشمان تاريكي» 1981 پيشبيني كرده بود اين جمله بسيار آزاردهنده است به اين دليل كه نويسنده در اين رمان داستان آزمايشگاه نظامي چيني را شرح ميدهد كه در آن ويروس جديدي را به نام ووهان- 400 ميسازند تا از آن به عنوان سلاح بيولوژيكي طي دوران جنگ استفاده كنند.
در تصوير ديگري از صفحات كتاب ميخوانيم: «حولوحوش سال 2020 بيماري حادي شبيه به سينهپهلو در سراسر جهان شيوع پيدا ميكند، به ريهها و نايژهها حمله ميكند و در مقابل دارو مقاوم است.» در حقيقت اين بخش مربوط به كتاب «پايان روزها» نوشته سيلويا بروان است. واژههاي «ووهان» و «ووهان- 400» را در متن اين كتاب در «گوگل بوكس» جستوجو كردم اما اين كلمات در كتاب نبودند. بنابراين سيلويا بروان فقط علائم يك بيماري را توصيف ميكند.
شباهت «ووهان-400» هم به ويروس كروناي 2020 به همان نام شهر محدود ميشود. كونتز اين سلاح بيولوژيكي شديدا مسري و مغزخوار است و 100 درصد مبتلايان را ميكشد. ويروس كرونا بيماري تنفسي است كه درصد مرگ آن در ووهان بين 2 تا 4 درصد و خارج از ووهان هفتصدم درصد است.
رياستجمهوري دونالد ترامپ
هيچكس فكرش را هم نميكرد كه روزي برسد و دونالد ترامپ، روي صندلي رييسجمهور امريكا تكيه بزند. حالا فكر كنيد كه ۱۶ سال پيش كسي چنين حرفي را زده بود. سال 2000 ترامپ اينقدر مشهور نبود و حتي چند سالي تا برنامه تلويزيوني «كارآموز» (The Apprentice) كه در آن فرد ايدهآلي در زمينه تجارت معرفي ميشود، فاصله داشت.
اما در سال ۲۰۰۰ در يكي از قسمتهاي سريال «سيمپسونها» به نام «بارت در آينده»، ليزا، دختر كوچك خانواده آنقدر بزرگ شده كه رييسجمهور امريكا شده است. او در كاخ سفيد درباره رييسجمهور قبلي ميگويد: «پرزيدنت ترامپ هيچ پولي براي ما نگذاشته.» بعد اين شخصيت خيالي از يكي از وزيران خود ميپرسد اوضاع چقدر وخيم است؟ كه وزير با نشان دادن نموداري نزولي ميگويد: «ورشكستهايم». ليزا ميپرسد: «كشور ورشكسته است؟آخر چه جوري؟»
از نظر آل جين، يكي از نويسندگان اين مجموعه، پيشبيني به قدرت رسيدن دونالد ترامپ در امريكا منطقي بود. او در توضيح به نيويوركتايمز گفته است: «مقولهاي وجود دارد كه به آن پيشبينيهاي احتمالي ميگويم و رياستجمهوري ترامپ هم در اين مقوله جاي ميگيرد. انگار مردم يادشان رفته است كه آن دوره ترامپ مدام از شركت در انتخابات رياستجمهوري حرف ميزد. پس او فرد دور از ذهني نبود. او آدمي بود كه اسمش بخش اصلي جوكمان ميشد و روحيات رييسجمهوري را هم داشت.»
دان گريني يكي ديگر از نويسندگان اين مجموعه سال 2016 در مصاحبه با هاليوود ريپورتر گفت اين شوخي با هدف هشدار صورت گرفت. او توضيح داده بود: «به نظر آخرين ايستگاه منطقي پيش از سقوط كردن است. او مورد هدفمان قرار گرفت چون با ديدگاه به جنون رسيدن امريكا همخواني داشت.»
از طرفي مت گرونينگ، خالق اين مجموعه تلويزيوني به روزنامه گاردين گفته است: «آن زمان در سال ۲۰۰۰ ما پيشبيني كرديم كه ترامپ رييسجمهور امريكا ميشود، چون او مسخرهترين كسي بود كه فكر ميكرديم بتواند رييسجمهور شود، الان هم كه رييسجمهور شده، همينطور است. وراي طنز است.»
نام شخصيت ترامپ يك بار ديگر هم در «سيمپسونها» آورده شده است. كمي پس از آنكه دونالد ترامپ اعلام كرد خود را براي انتخابات رياستجمهوري آماده ميكند، در قسمت ديگري كه سال 2015 پخش شد، باز هم در اين سريال حضور پيدا كرد. در اين قسمت، تصاوير دونالد ترامپ هنگام پايين آمدن از پله برقي در برج ترامپ در نيويورك و نطق او براي اعلام نامزدي در انتخابات براساس فيلم واقعي همين صحنهها ساخته شده بود. تصاوير اين قسمت در برخي رسانهها و شبكههاي اجتماعي، به اشتباه به جاي قسمت قديميتر كه در سال ٢٠٠٠ پخش شده بود استفاده شده است.
مرگ ترامپ
صحنهاي از اين مجموعه به صورت گسترده در شبكههاي اجتماعي پخش شده كه در آن به تاريخ مرگ ترامپ اشاره شده و ترامپ را در تابوت نشان ميدهد. اما اين صحنه و پيشبيني در اين مجموعه پخش نشده و براي نخستين بار در سال 2017 سايتي آن را جعل كرده است. اما از آنجايي كه بسياري گمان ميكنند اين سريال اتفاقاتي را پيشبيني كرده است، تصور ميكنند اين صحنه پيشگويي تيم نويسندگان «سيمپسونها» است.