• ۱۴۰۳ شنبه ۱ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5711 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۸ اسفند

يك فرد نزديك به «الياس محمدي»، پاكبان شهرداري كه به طرز فجيعي کشته شد به «اعتماد» مي‌گويد

مقتول شب‌ها در كانكس شهرداري مي‌خوابيد

بهاره شبانكارئيان

در روزهاي اخير خبر قتلي فجيع و دردناك حوالي پل نيايش واكنش‌هاي متعددي از سوي كاربران در فضاي مجازي به دنبال داشت. 

نيمه شب، قاتل با انگيزه واهي كه در ذهنش داشت از ماشين سياه رنگ خود پياده و به سمت دو جوان حمله كرد. با يكي از آنها درگير و او را از بالاي پل نيايش به پايين پرت كرد. بعد هم بدون اينكه پشت سرش را نگاه كند، سوار ماشينش شد و فرار كرد. پسر جوان كه از بالاي پل به پايين پرت شده بود نه تنها جانش را از دست داد، بلكه چند ماشين نيز از روي جسد او رد شدند… 
بيستم بهمن ماه سال جاري روزنامه همشهري از قتل يك پاكبان شهرداري حوالي پل نيايش تهران خبر داد و نوشت: «بامداد ۲۰ بهمن، پسر جواني، يك پاكبان شهرداري تهران را از بالاي پل نيايش به پايين پرت كرده، چون فكر مي‌كرده مقتول قصد اهانت به پرچم‌هايي را دارد كه به مناسبت ۲۲ بهمن برافراشته شده بود. پاكبان جان باخته و حتي چند خودرو نيز زير پل، جسدش را زير گرفتند.» 
انگيزه متهم مدتي بعد چيز ديگري اعلام شد و رسانه‌ها نوشتند: «متهم فكر مي‌كرده مقتول قصد سرقت پرچم‌ها را داشته است.» 
پس از انتشار اين اخبار، «اعتماد» درصدد برآمد تا در گفت‌وگو‌ با يكي از مطلعان كه تمايلي نداشت نامش در گزارش عنوان شود از جزييات زندگي «الياس محمدي» پاكبان شهرداري كه به طرز فجيعي به قتل رسيده است، گزارشي را منتشر كند. 
فرد نزديك به الياس محمدي در مورد زندگي او به «اعتماد» مي‌گويد: «الياس حدودا ۱۹ سالش بود و دو، سه سالي مي‌شد كه از يكي از كشورهاي همسايه به ايران آمده بود. الياس فرزند آخر بود و يك برادر بزرگ‌تر از خودش داشت. همين دو برادر بودند. حميد، برادر بزرگ‌تر او متاهل بود. حميد قبلا مدتي در ميوه‌فروشي كه الياس كار مي‌كرد، مشغول بود. دو، سه سال پيش به كشورشان برگشت و الياس را با خود به ايران آورد و بعد از اينكه الياس را جاي خودش در آن ميوه‌فروشي گذاشت، رفت و به كارگري ساختمان مشغول شد. الياس كارگر شهرداري هم بود و شب‌ها ديواره‌هاي روگذر اتوبان‌ها را نظافت مي‌كرد و بعد از اتمام كارش سمت ميدان نور در كانكس شهرداري مي‌خوابيد.» 
او در ادامه مي‌گويد: «صاحب ميوه‌فروشي كه الياس نزد او كار مي‌كرد چند بار به او گفته بود كه شب‌ها ديگر براي شهرداري كار نكند و همانجا در ميوه‌فروشي بماند، اما الياس موافقت نكرده بود. حتي الياس دو شب قبل از اينكه به قتل برسد سمت پل سيدخندان وقتي مشغول نظافت ديواره‌هاي روگذر اتوبان بوده پايش از روي نرده‌ها ليز مي‌خورد و تعادلش به هم مي‌ريزد. الياس وقتي اين موضوع را براي صاحب كارش يعني همان صاحب ميوه‌فروشي تعريف مي‌كند او مجدد به الياس مي‌گويد كه ديگر شب‌ها براي نظافت نرو، اما باز الياس حرف او را گوش نمي‌دهد. دو شب بعد از اين اتفاق هم همان پسر جوان الياس را از بالاي پل نيايش به پايين پرت مي‌كند. چند روز بعد از اينكه الياس به قتل رسيد برادرش جنازه او را از پزشكي قانوني تحويل گرفت تا به كشور خودشان براي خاكسپاري ببرد.» 
يكي از اهالي همان محلي كه اين پاكبان شهرداري روزها در آنجا مشغول بوده نيز به «اعتماد» مي‌گويد: «الياس در خيابان سازمان برنامه شمالي در محله بلوار فردوس غرب در يك ميوه‌فروشي كار مي‌كرد.» 
طبق اطلاعاتي كه «اعتماد» از جذب نيرو توسط شهرداري به دست آورده، مشخص است كه شهرداري در دو بخش مجزا نيرو مي‌پذيرد. جمع‌آوري زباله، جوي‌ها و انهار، معابر و… جزو مجموعه خدمات شهري محسوب مي‌شود. مواقعي كه شهرداري كارگر كم دارد برخي كارگران را بالاي خاور مي‌فرستد؛ آن هم جهت جمع‌آوري زباله. كارگران شهرداري مي‌توانند پست اضافه هم بگيرند. در حال حاضر حقوق پاكبانان تقريبا ماهي ۹ ميليون تومان است. تمام كارگران شهرداري بايد بيمه شوند، ولي اگر ايراني نباشند و از اتباع باشند، نمي‌توانند بيمه شوند. اكثر كارگران غيرايراني وقتي براي‌شان اتفاقي مي‌افتد، نمي‌توانند موضوع را پيگير شوند، چون هيچ هويتي ندارند. حتي گاهي اگر كارگران اتباع گوشي‌شان مورد سرقت قرار بگيرد به پليس ۱۱۰ نمي‌توانند تماس بگيرند و اطلاع بدهند، چون پليس به خاطر عدم هويت اينها گزارش سرقت را نمي‌تواند ثبت كند. بنابراين طبق اين شرايط هيچ حق و حقوقي به آنها تعلق نمي‌گيرد. 
اين در حالي است كه «عليرضا زاكاني»، شهردار تهران در واكنش به خبر قتل اين پاكبان گفت: «شهرداري پيگير حق و حقوق پاكبان فوت شده است، اما بيان ابعاد و جزييات مرگ پاكبان از حوزه اختيارات ما خارج است.» 
  
ساعت ۲ بامداد جمعه بيستم بهمن ماه، قتل مرد جواني در اتوبان نيايش به بازپرس محسن اختياري اعلام شد. با اعلام اين خبر تيم جنايي راهي محل شد. در تحقيقات اوليه كه كارآگاهان پليس از همكار مقتول انجام دادند، مشخص شد شب حادثه پسر جواني به سمت الياس آمده و او را از بالاي پل به پايين انداخته است. 
اين شاهد عيني به كارآگاهان گفته بود: «با پيمانكار شهرداري كار مي‌كنيم و شب حادثه مشغول شستن و نظافت ديواره‌هاي روگذر اتوبان نيايش بوديم. ناگهان يك خودروي پژو پرشياي مشكي مقابل‌مان توقف كرد. راننده ‌با عصبانيت از خودرو پياده شد و به سمت‌مان حمله كرد. بدون هيچ مقدمه‌اي با همكارم گلاويز شد و بعد او را از بالاي پل به پايين انداخت. مي‌خواستم او را بگيرم كه فرار كرد. بعد هم چند خودرو موقع عبور از زير پل، جسد دوست‌مان را زير گرفتند.» 
به دنبال اين حادثه هولناك، قاضي محسن اختياري، بازپرس جنايي تهران دستور داد تا جسد به پزشكي قانوني انتقال يابد، دوربين‌هاي مداربسته مورد بازبيني قرار بگيرد تا با به دست آمدن شماره پلاك خودروي قاتل، ‌او شناسايي و دستگير تا انگيزه‌اش از اين جنايت هولناك مشخص شود. جست‌وجو براي شناسايي و دستگيري راننده پژو نتيجه داد و ماموران موفق شدند ظهر شنبه، بيست و هشتم بهمن‌ماه او را دستگير كنند. متهم در بازجويي‌ها به قتل اعتراف كرد و انگيزه عجيبي را پيش روي تيم جنايي قرار داد. او گفت تصور مي‌كرده مقتول قصد سرقت پرچم را دارد. اين متهم بازداشت شده و تحقيقات تكميلي از او ادامه دارد. در ادامه تحقيقات هويت قاتل شناسايي و دستگير شد. راننده خودروي پرشيا در تحقيقات گفت: «در حال عبور از روي پل نيايش بودم كه مقتول و دوستانش را ديدم. فكر كردم آنها مي‌خواهند پرچم‌هاي كنار اتوبان را سرقت كنند. با اين تصور ابتدا به پليس زنگ زدم و بعد هم به سمت آنها رفتم و درگير شدم. قصدم قتل نبود و تصور نمي‌كردم آنها كارگر شهرداري باشند و قصد نظافت داشته باشند.» بازپرس شعبه دوم دادسراي امور جنايي پايتخت، دستور انتقال متهم به اداره آگاهي و ادامه تحقيقات را صادر كرد.
  
رسانه‌ها در مورد عامل قتل پاكبان شهرداري نوشتند: او ۲۵ سال دارد و ليسانس است و در زمينه كارهاي ساختماني فعاليت داشته. او در بازجويي‌ها گفته كه قصد كشتن پاكبان شهرداري را نداشته است. 
رسانه‌ها درباره شب حادثه و انگيزه متهم به نقل از او نوشتند: «تصور اشتباه من باعث مرگ پاكبان بي‌گناه شد. من واقعا قصد گرفتن جانش را نداشتم. حتي وقتي او از روي پل به پايين پرتاب شد هم فكر نمي‌كردم، زنده نماند. فكر كردم او قصد سرقت پرچم را دارد. نمي‌دانستم او براي نظافت آنجاست. من معمولا هر تخلفي مي‌شود به پليس گزارش مي‌كنم. مانند نمونه بارها ديده‌ام كه افرادي صندوق صدقات خالي مي‌كنند يا قصد سرقت لوازم داخل ماشين را دارند يا با فردي درگيري شده‌اند. هر چه ببينم فورا به پليس زنگ مي‌زنم و موضوع را گزارش مي‌كنم. در اين مورد احساس مسووليت شديدي دارم. آن شب هم دو مرتبه به پليس زنگ زدم، اما تصميم گرفتم خودم دست به كار شوم و به كارگر جوان تذكر بدهم كه بي‌خيال سرقت شود. اگر متوجه مي‌شدم كه چنين كاري انجام نمي‌دادم. رفتم به سمت مقتول و گفتم سارقي؟ بعد با هم درگير شديم. هلش دادم كه ناگهان از روي پل افتاد پايين. من هم فكر كردم كه كار سرقت او را ناتمام گذاشته‌ام. بعد از حادثه سوار ماشينم شدم و رفتم. ظاهرا او از روي پل به پايين پرتاب شده و بعد خودرويي او را زير گرفته است.من اصلا نمي‌دانستم كه آنها كارگر هستند و در حال نظافت خيابان. حالا كه متوجه اين موضوع شده‌ام، بسيار پشيمانم و عذاب وجدان دارم. اميدوارم خانواده‌اش حلالم كنند.»
  
توضيح: «اعتماد» از همان ابتدا كه خبر قتل پاكبان شهرداري توسط رسانه‌ها منتشر شد پيگير اين حادثه بوده، اما بنا به دلايلي گزارش با تاخير منتشر شده است. مشخصات افراد مصاحبه‌شونده نزد روزنامه «اعتماد» محفوظ است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون