مساله را سياسي نكنيم
سيدعبدالجواد موسوي
با خودم فكر ميكنم اگر منعي در پخش مسابقات فوتسال زنان وجود نميداشت آيا بازهم اين همه شور و شوق براي ديدن بازيهاي آنها به وجود ميآمد؟ آيا بازهم براي ديدن گزيدهاي از مسابقات فوتسال زنان آن هم در صفحات كوچك موبايل اين همه حرص و ولع داشتيم؟ پاسخ آن كاملا صريح و روشن است. اين فقره هم در كنار بيشمار موارد ديگر صرفا به واسطه ممنوعيت اين همه مشتاق يافته. به قول حضرت مولانا تو پاره ناني در بغل نه و بگو به كس ندهم بلكه به هيچ كس ننمايم تا همگان بدان حريص شوند. طبيعي است كه فوتسال زنان از پاره نان به مراتب جذابتر است و ممنوعيت نمايش آن كنجكاوي بيشتري را برميانگيزد. علاوه بر اين ماجراي فوتسال زنان اندك اندك دارد از يك موضوع ورزشي به يك مساله خاص اجتماعي بدل ميشود. حالا اين زنان صرفا يك فوتساليست نيستند بلكه هر كدام قهرمانانياند كه يك تنه در مقابل محدوديتها و تعصبات قومي و قبيلهاي قد علم كردهاند و مطالبات اين بخش از جامعه را ميستانند. دير بجنبيم همين ماجراي به ظاهر ساده به يك مساله بغرنج سياسي بدل خواهد شد و زنان فوتساليست تبديل به قهرماناني ميشوند كه با هر ضربهاي كه به توپ چرمي ميزنند در واقع بيانيهاي تند عليه وضع موجود صادر ميكنند. پس بيش از اين مساله را پيچيده نكنيم و به جاي وضع قوانين عجيب و غريب و نانوشته به سوالات بيشمار جامعه پاسخ دهيم. دست به نقد به اين سوال: اگر خانمها ميتوانند از صفحه تلويزيون فوتبال مردان را به تماشا بنشينند چرا مردان نتوانند مسابقات خانمها را از تلويزيون ببينند؟