عمو سام و پرچمش
سيد علي ميرفتاح
دوستان، حتي بعضي از مسوولان، طوري درباره به آتش كشيده شدن پرچم امريكا در مجلس موضع گرفتند كه گويي اولينبار است با چنين صحنهاي مواجه ميشوند. در حالي كه اين صحنه از فرط تكرار، تقريبا عادي شده و بار سياسي و فرهنگي آن هم تا حد زيادي كم شده. هر كس در اينجا مدرسه رفته باشد، از اول ابتدايي، تا آخر ليسانس و فوقليسانس، حتي دكتري، به مناسبتهايي پايش را روي پرچم امريكاي جهانخوار گذاشته و در مراسم صبحگاه نماد امپرياليسم را لگد كوب كرده است. هركس تلويزيون ديده باشد يا در راهپيماييها شركت كرده باشد، خصوصا اگر در سالروز سيزدهم آبان جلوي لانه جاسوسي رفته باشد، سوختن پرچم امريكا را اگر خودش دستاندركار نفت و كبريت نبوده باشد، ايستاده و نظاره كرده است. شايد اولينباري كه پرچم امريكا را آتش زديم حرص و كينهاي از او داشتيم كه مطلقا نميتوانستيم به شكل ديگري نمايشش دهيم. امريكا در حق ما جفاهاي زياد كرده بود و جز آتش و فرياد راه ديگري نميدانستيم تا انزجارمان را از اين «جرثومه فساد» نشان دهيم. دهه شصت خاطرتان باشد مكرر در مكرر از راديو و تلويزيون و گاهي از بلندگوهاي مدرسه و مسجد «مرگ بر تو اي امريكا» پخش ميشد و صداي خوانندهاي ميآمد كه بسيار مردانه و باصلابت به شنوندگان و بينندگان عزيز يادآوري ميكرد شرار ستم امريكا، شعله به عالم زده و امن و امان جهان را يكسره برهم زده... الحق و الانصاف امريكا هم در اين ماموريت كوتاهي نكرده بود و از غرب تا شرق، هر جا را دستش رسيده بود آدم كشته بود و چپاول كرده بود و جنگ راه انداخته بود. از ويتنام تا كوبا ستمديدههاي عالم زخمخورده اين «روبه مكاره» بودند و سينههايشان پر بود از كينه او. حقيقت اين است كه ما مبدع آتش زدن پرچم نبوديم و آن را از طريق دانشجوهاي انقلابي از بيرون مرزها وارد كشور كرديم. امريكاييها قبل از اينكه عكس به آتش كشيده شدن پرچمشان را توسط ما ببينند، چشمشان پر بود از آتش غرب و شرق كه جلوتر از انقلاب اسلامي در پرچمشان افتاده بود. كشورهاي ديگر البته عموسام را هم در ميتينگهايشان ميآوردند و جدي و شوخي مشت و لگدهايي نثارش ميكردند. نميدانم چه اتفاقي افتاد و چه شد كه يخ عمو سام در ايران نگرفت و مگر همان روزهاي اول نتوانست در راهپيماييهاي ضدامپرياليستي حضور چشمگير داشته باشد. احتمالا يك دليلش اين بود كه فراهم آوردن پرچم و آتش زدنش، ارزانتر درميآمد تا ساختن عمو سام. شنيدهام كه پرچم امريكا جزو پرچمهاي گران است و در بازار سياه ايران براي خودش قيمتي فوقالعاده دارد. اما اينهايي كه پرچم را ميسوزانند معمولا از نسخههاي اصل استفاده نميكنند. زمان مدرسه با دوتا ماژيك و يك خطكش، بشمار سه، پرچمي درست ميكرديم و دستهجمعي كمر به هدمش ميبستيم. به لحاظ گرافيك هم تركيب راه راه قرمز و مستطيل آبي به چشم ميآيد و موقع سوختن جلبتوجه ميكند. اما اين تصوير آنقدر تكرار شده كه حساسيت دوست و دشمن را كم كرده. الان را نبينيد كه ترامپ و اذنابش بهانهتراشي ميكنند و اين نمادها را جدي ميگيرند، دولتمردان سابق، خيلي برايشان عجيب و باورنكردني نبود كه پرچمشان را در حريق ببينند. بالاخره وقتي به عراق و افغانستان و سوريه و... حمله ميكنيد و در امور داخلي كشورها دخالت ميكنيد اين كمترين پاسخي است كه ميگيريد وگرنه چرا كسي پرچم هلند و سوييس و تاجيكستان را آتش نميزند؟ هر كس خربزه سلطهگري ميخورد كمينهاش اين است كه پاي لرز فحش و لگد و آتش هم بنشيند. اما با همه اين حرفها از روي واكنش مردم و مسوولان چنين برميآيد كه سطح فرهنگي «ما» بالاتر رفته و فكر ميكنيم نمايش مخالفت و مقابله هم بايد بالاتر رود. بيشتر اينها كه منتقد آتش زدن پرچم هستند جالب است بدانيد كه از شليك موشك به اسراييل دلشان خنك شده و ناخواسته زير لب احسنت و طيبالله گفتند و كلي حال كردند. يعني در اين ميان كسي نميگويد به امريكا بد نگوييم و با او سازش كنيم. ابدا ابدا. بهخصوص حالا كه ترامپ مكنونات قلبياش را بارز كرده منطق دشمني با امريكا هم قرص و محكمتر شده. فقط بحث اين است كه به جاي اين كار دمده و نه چندان باكلاس، خوب است كه هدفمندتر و پيچيدهتر و پرسروصداتر جلوي زيادهخواهيهاي او بايستيم. ضمن اينكه پرچم امريكا ملك طلق ترامپ كه نيست. مال مردمي است كه از اتفاق خيليهايشان از او بدشان ميآيد. لااقل نصف امريكاييها با ترامپ و معاملهاش با ايران مخالفند، كه دست برقضا پرچم آنها هم همين پرچم فعلي است و لابد به آن تعلق خاطري دارند. جز اين شما را ارجاع ميدهم به آيه قرآن مجيد كه «ولا تسبوا الذين يدعون من دونالله فيسبو عدوابغير علم...» كساني كه غير خدا را ميخوانند دشنام ندهيد كه آنها نيز به دشمني و ناداني خدا را دشنام ميدهند...