لطفا در را محكم نبنديد
مهدي استاد احمد
هي واسه آب و نون دعوا نكن، بمون/هر بار اين درو محكم نبند نرو
ارزون ميشه لواش اينقدر عجول نباش/هي توي اون ديوار محكم نكوب سرو
رونق ميگيره كار بامبول در نيار / ارزون شه ميخريم اون ملك ششبرو
خنده مياد رو لب از صُب تا نصفهشب/جمعش بكن ديگه اين وضع پنچرو
حرفا ميشن عمل بپر تو اين بغل/كوشي؟ منو ببين، اين ور، نه اونورو