موضوع مستند «مهين» بر اساس واقعيت و ماجراي تنها زن قاتل سريالي كشورمان است. داستان اين فيلم درباره مهين قديري، زني 32 ساله است كه در فاصله سالهاي 88 و 89 در كمتر از 6 ماه مرتكب 5 قتل پيوسته در قزوين ميشود و همين موضوع تبعات زيادي را به همراه دارد و باعث نگراني و تشويش اذهان عمومي ميشود. قاتل در اين فيلم به وضوح به ابعاد قتلهايي كه انجام داده، اعتراف ميكند و چگونگي به وقوع پيوستن آن به صورت تكاندهندهاي براي مخاطب تشريح ميشود. كارگردان در اين فيلم با در كنار هم قرار دادن تصاوير و فيلمهاي آرشيوي هم چگونگي اتفاقات رخ داده را براي مخاطب تشريح ميكند و هم به بازسازي فضا روي ميآورد و براي مخاطب قصه تلخ تعريف ميكند.
با اينكه كارگردان معتقد است در اين فيلم با شيوهاي كاملا بيطرفانه، ويژگيهاي شخصيت مهين و ابعاد پرونده را مورد بررسي قرار داده و مجموعه اتفاقات رخ داده را به صورت مستند براي مخاطب بازگو ميكند اما فيلم جنبههاي هشداري و آگاهيبخشي خوبي براي مخاطب دارد. آگاهيبخشي از اين جهت كه اگر در موقعيتي مشابه قرار بگيريم يا خودمان مقتول ميشويم يا قاتل.
اين فيلم مستند ضمن اينكه رتبه دوم برترين فيلم از نگاه تماشاگران را از جشنواره سينما حقيقت سال گذشته كسب كرد در جشنواره جهاني فجر امسال هم به نمايش درآمد و 3 جايزه بهترين فيلم، بهترين كارگرداني و بهترين دستاوردهاي هنري از هفتمين جشنواره بينالمللي فيلم شهر كه تابستان امسال برگزار شد را هم نصيب خود كرد. به بهانه نمايش اين فيلم در گروه سينمايي هنر و تجربه با محمدحسين حيدري، كارگردان اين فيلم مستند گفتوگويي انجام داديم كه از نظر ميگذرانيد.
شما كار در سينما را با تدوين و صداگذاري آغاز كرديد و در ادامه به جرگه فيلمسازان پيوستيد. چرا ترجيح داديد اولين فيلم مستند بلندتان جنايي باشد؟
وقتي كار تدوين و صداگذاري را شروع كردم، تصميم نداشتم كه فقط در اين حرفه كار كنم. هدفم فيلمسازي بود و كار كردن روي موضوعاتي كه هميشه دغدغهام بوده است. موضوعات و ناهنجاريهاي اجتماعي براي من هميشه دغدغه بوده و هست. جنايت هم بخشي از همين رخدادهاي جامعه است. اساسا يكي از علايق من ژانر جنايي است و پرداختن به موضوعاتي كه ذيل آن قرار دارد.
در اين فضا بيشتر دوست داريد، كار كنيد؟
دوست دارم از قشري حرف بزنم كه خودم جزو اين قشر هستم. آدمهاي معمولي از طبقه متوسط. چنين اتفاقهايي بيشتر در ميان آدمهاي قشر متوسط يا متوسط رو به پايين رخ ميدهد؛ مردمي كه جنس زندگيشان تقريبا براي همه قابل لمس است. البته حرف زدن از اين قشر به اين معني نيست كه به آنها ترحم كنيم. براي اين است كه حوادث پيرامون اين آدمها تغييري كند، اتفاقي براي آنها بيفتد و حركتي در جهت بهبود اوضاع آنها انجام شود.
از آنجا كه قتلهاي سريالي بار دراماتيك بالايي دارند آيا همين ويژگي باعث شد، روايت پرونده مهين قديري را به عهده بگيريد؟ از ميان قتلها حق انتخاب داشتيد؟
قتلهاي سريالي براي من جذابتر بود چون اين قاتلها، شخصيتهاي پيچيدهتري دارند. چون خيلي از قتلها در يك حادثه و اتفاق پيشبيني نشده، رخ ميدهد يا ممكن است از عصبانيت ناشي شود اما در قتلهاي سريالي اينگونه نيست و قضيه كاملا فرق ميكند. قاتل براي قتلها نقشه ميكشد چطور آدمها را پيدا كند و چگونه به زندگيشان پايان دهد و چطور از صحنه فرار كند. در همه دنيا اكثر قربانيان قتلهاي سريالي يا كودكان هستند يا زنان. براي كاراكتر داستان ما هم وضع همينگونه بود. قربانيان مهين قديري تقريبا همه زن هستند. حتي ميتوانيم بگوييم به نوعي خودش و بچههايش هم قرباني ميشوند.
آيا داستان اين قتل را در جرايد شنيده بوديد كه نسبت به آن كنجكاو شويد؟
وقتي اين قتلهاي زنجيرهاي در قزوين رخ ميداد، من در آن شهر دانشجو بودم.
يعني از نزديك موضوع را درك ميكرديد؟
بله. از نزديك در جريان اين موضوع و حواشي اين ماجرا قرار داشتم و اتفاقات آن را دنبال ميكردم. تا سال 94 كه به مهدي مطهر (تهيهكننده فيلم) پيشنهاد دادم، مجموعهاي را با هم در مورد قتلهاي سريالي كار كنيم. از ميان پروندههاي مختلف 5 قاتل را انتخاب كرديم كه يكي از پروندهها مربوط به مهين بود. البته از اول قرار بود پرونده قاتل ديگري را بررسي كنيم اما از آنجا كه اتفاق مهين از نظر زماني نزديكتر و بهروزتر بود، احتمال اينكه تصوير واقعي از خود مهين نشان دهيم ممكنتر بود و ما ميتوانستيم با كساني كه درگير پرونده و ماجرا بودند، صحبت كنيم و به آنها دسترسي داشته باشيم. فارغ از اينكه مهين تنها زن قاتل زنجيرهاي در ايران شناخته ميشود، موضوع پرونده او زمان خاصي را شامل نميشود و ممكن است در هر برهه چنين اتفاقي براي هر كسي بيفتد.
اتفاقات مربوط به پرونده مهين در سال 87 رخ ميدهد. پرونده اينچنيني نزديكتر به اين سالها وجود نداشت؟
پروندههاي قتل سريالي ديگري بود اما از ميان سوژههايي كه بررسي كرديم اين پرونده براي ما جذابتر بود.
با توجه به اينكه در جريان اين اتفاق قرار داشتيد، وقتي بنا شد اين فيلم را بسازيد به عنوان فيلمساز چه ديدگاهي نسبت به مهين داشتيد؟
من مهين قديري را از نزديك نديدم اما معتقدم يك سري آدمها به خاطر تصميمات غلط در اين موقعيت قرار ميگيرند. يك سري اتفاقات بر اساس شرايط به آنها تحميل ميشود و آنها دچار چنين اختلالاتي ميشوند. عقيده من به عنوان فيلمساز اين است كه بدانم رفتار من به عنوان يك انسان يا هممحلهاي يا يك دوست چقدر روي آدمها تاثيرگذار است. يك بوق ممتد ماشين ممكن است آدمها را عصبي كند و تاثير نامطلوب بر افراد بگذارد. ما حواسمان نيست و به اين چيزهاي كوچك اصلا توجه نداريم كه يك لبخند كوچك به يك نفر ممكن است، زندگي او را تغيير دهد. همه آدمها درجه تحمل بالايي ندارند و هر كسي نقطه ضعفي دارد. اگر همه تحمل بالايي ميداشتند و شرايط ايدهآلي بود، ما در مدينه فاضله زندگي ميكرديم. بايد حواسمان به رفتارهاي خودمان و به محيط اطرافمان باشد. نياز نيست كار خاصي بكنيم؛ يك لبخند ساده تاثيرگذاري زيادي دارد. من به عنوان فيلمساز ميگويم، مجموعهاي از اتفاقات باعث شد مهين در اين شرايط قرار بگيرد.
براي روايت فيلم چقدر به اصل واقعه وفادار بوديد و چقدر از تخيلات خود براي جذابتر شدن استفاده كرديد؟
نميتوان تخيل كارگردان را از فيلم حذف كرد. اما تمام صحنهها را مطابق با اتفاقاتي كه براي مهين افتاده بود، انتخاب كرديم. براي من بسيار مهم بود كه به داستان مهين وفادار باشم ولي اين اتفاق را در قالب تصويري ارايه دهم كه مخاطب را درگير كند. در يك سري از صحنهها با استفاده از تحقيقات و اطلاعات به دست آمده، نكاتي را اضافه كرديم كه تاكيد ميكنم اين نكات اضافه جدا از تحقيقات نيست. اينكه مهين چگونه فكر ميكرده، در صحنه وقوع جرم چه احوالاتي داشته و در چه موقعيتي با مقتول قرار ميگرفته كاملا مطابق با اطلاعات و تحقيقات ما بازسازي شده است. اصلا و ابدا شخص اضافهاي به داستان مهين وارد نكرديم. آدمهاي اين فيلم اشخاص و كارشناسان درگير پرونده مهين بودهاند. ما از سال 94 درگير اين فيلم مستند بوديم و روي اين پروژه تحقيق ميكرديم. براي رسيدن به اطلاعات لازم بايد به ما اعتماد ميشد كه بدانند نميخواهيم از پرونده سوءاستفاده كنيم به همين دليل مراحل زيادي را طي كرديم.
از ابتدا و هنگام فيلمبرداري و دكوپاژ، لحظات سنگين و تكاندهنده در فيلم مدنظرتان بود؟ انگار محتاطانه از خشونت فاصله گرفتيد.
به نكته مهمي اشاره كرديد. خاصيت موضوع همين است؛ وقتي ما اين داستان را براي روايت انتخاب و در اين فضا كار ميكنيم، تبعات آن لطيف نيست. البته كه مهين قتلهاي تكاندهندهاي انجام نميدهد كه به طرز وحشتناكي رخ دهد البته به غير از قتل آخرش اما در دكوپاژ رعايت حال مخاطب را كرديم و صحنهها را به گونهاي نشان داديم كه فضا خشن نباشد. فاصله ما با قتلها كاملا از دور است و اتفاقات را از دور نشان ميدهيم.
به اين معني كه با در نظر گرفتن شرايط خودتان را محدود كرديد.
بله. خود موضوع قتل براي روايت فيلم اهميت زيادي داشت. ضمن اينكه نظر گروه ساخت فيلم اين بود كه صحنهها را به گونهاي نشان دهيم كه ويژگيهاي پخش براي مديوم تلويزيون را هم داشته باشد تا به واسطه پخش اين فيلم آگاهسازي شود و به مخاطبان هشدار دهيم. شايد اگر قرار بود نسخه سينمايي فيلم پخش شود، صحنهها خشنتر ميشد.
در اين فيلم مستند براي شكافتن ماجراي قتل با كارشناسان انتظامي زيادي كه به صورت مستقيم با پرونده قتل مهين قديري درگير بودند، حرف زده ميشود ولي لابهلاي آنها حضور يك روانشناس خالي به نظر ميرسد، چرا از نظر روانشناسي دلايل وقوع چنين جرمي در فيلم به تحليل كشيده نميشود؟
البته در فيلم ما يك روانشناس وجود دارد كه ايشان تنها شخصي است كه در اين پرونده با مهين صحبت كرده است. نوع ساختار فيلم مهين به گونهاي است كه از كارشناسان درگير پرونده استفاده شده است. ولي در بازسازي صحنههاي اصلي كه خود مهين هم حضور دارد از دلايل و ريشههاي اين قتل حرف زده ميشود يعني در زيرلايههاي فيلم به اين موضوع اشاره ميشود. هدف اصلي ما در فيلم اين بود كه چطور يك مادر به قاتل سريالي تبديل ميشود. ما اين معضل را نشان داديم تا پيرامون اين موضوع در جامعه حرف زده شود. همين چند وقت پيش بود در كانون وكلا براي حقوقدانان فيلم نمايش داده شد. در اين جلسه فيلم مستند از نظر روانشناسي و جرمشناسي و لايههاي ديگر فيلم به بحث گذاشته شد. داستان مهين لابهلاي خبرهاي اتفاقات سال 88 گم شد. ما با ساخت اين فيلم مستند، اين موضوع را دوباره بررسي كرديم.
در يكي از صحنهها شما روي جزييات يك قتل (صاحبخانه مهين) ريز ميشويد و مو به مو جزييات قتل را به مخاطب نشان ميدهيد ضمن اينكه مخاطب از تماشاي اين صحنههاي دلخراش كلافه ميشود چه نيازي بود اين صحنه قتل را نسبت به ديگر قتلها بسط دهيد؟
آن قتل اولين قتلي بود كه مهين انجام ميدهد. اگر جلوي آن قتل اول گرفته ميشد، مهين آن قتلهاي ديگر را مرتكب نميشد. دكوپاژ آن صحنه هم با تمام صحنههاي ديگر فيلم فرق ميكند. براي اينكه آن اتفاق، شروع داستان مهيب مهين است. مخلوطي از همه اتفاقهايي كه براي او رخ داده است. تاكيد ما هم بر همين است. ريز جزيياتها تمام كدهايي است كه ما از آغاز داستان قتلهاي مهين قديري ارايه ميدهيم.
تصويري كه از مهين در اين فيلم نشان داده ميشود، خاكستري است. اين تعمدي بود؟
كاملا. ما از ابتدا ميخواستيم مهين را به مخاطب خاكستري نشان دهيم، نه سياه. هدفمان اين بود كه نگاه انساني به اين موضوع داشته باشيم.
سوالي كه براي من به وجود آمده اين است كه چرا شخصيت قاتل سريالي سياه نباشد؟
براي اينكه اگر شخصيت قاتل را سياه نشان ميداديم، قضاوت ميشد. اينكه انگشت را به سمت متهم بگيري و به او بگويي متهمي كه هنر نيست. ما ميخواستيم داستان را به همان گونهاي كه هست به مخاطب نشان دهيم. اينكه چطور آدم معمولي به قاتل سريالي تبديل ميشود و ممكن است اين اتفاق براي هر كسي از ما بيفتد. مهين قديري از ما دور نيست. اين باعث ميشود كه من قضاوت نكنم. من فقط اطلاعات ميدهم. مخاطب اين فيلم در بعضي سكانسها با او همدردي ميكند و جاهايي از او متنفر ميشود.
از گذشته مهين زياد در فيلم صحبت نميشود.
حرف شما درست است. اگر ميخواستيم كنجكاوي بيشتري راجع به مهين داشته باشيم، مسير و خط اصلي قصه را گم ميكرديم. ضمن اينكه معتقدم با اين نوع روايت ما فضا را براي مخاطب باز كرديم. هدف ما اين بود كه مخاطب را به جستوجو وادار كنيم تا پيرامون موضوع اين فيلم تحقيق كند، با ديگران حرف بزند تا اطلاعات كسب كند.
به نوعي جريانسازي كنيد.
بله. به عنوان نمونه، براي فرزندان مجرم قرار است چه اتفاقي بيفتد؟ آيا هيچ تمهيدي براي نجات اين آدمها انديشيده شده است؟ براي آينده اين فرزندان چهكار ميتوانيم بكنيم؟ اين افراد جامعه از نظر آسيبهاي اجتماعي و فشارهاي محيطي، اولين كساني هستند كه اذيت ميشوند. آنها جزيي از جامعه ما هستند. گناهي كه پدر و مادر آنها انجام داده و ميدهند را نبايد به پاي آنها نوشت. آنها حق دارند در جامعه و فضاي سالم زندگي كنند. برگردم به سوال شما كه چرا چهره مهين را سياه نشان نداديم؛ ما نميخواستيم اين سياهي كه به هر دليلي در شخصيت پدر و مادر است بر بچهها تاثير بگذارد. ميخواستيم براي بچهها اتفاق بهتري بيفتد. ما مادر را به اين دلايل سياه نشان نداديم.
سوالي كه براي من در طول فيلم به وجود آمده بود اين است چرا از بازيگران چهره جاي بعضي شخصيتها استفاده نكرديد؟
براي ما مهم بود از بازيگراني در اين فيلم بهره ببريم كه اين قضيه را لمس كردهاند و مهين را ميشناسند و خودشان هم علاقه داشته باشند اما واقعيتش را بخواهيد براي بازيگران شناخته شده بودجه بالايي هم نداشتيم البته كه اعظم عرفاني اين نقش را به خوبي ايفا كرده است. در ساخت فيلم مهين آنچه هدفمان بود، اين بود كه بازسازيها شبيه فيلم آرشيوي نباشد و جداي از آن قرار بگيرد. دلمان ميخواست آنقدر داستانمان را براي مخاطب خوب روايت كنيم كه اين دو يعني بخش فيلمهاي آرشيوي و بازسازي با وجود تفاوتي كه با هم دارند از هم تمييز داده نشود.
با تمام اين صحبتها تجربه ساخت فيلم در ژانر وحشت براي شما بايد جالب باشد، موافقيد؟
ترس اينكه محيط و شرايط تو را به ترس وادار كند براي من مهم است. من دوست دارم در اين فضا كار كنم. خيلي به تكانهاي مفرط دوربين براي القاي ترس اعتقادي ندارم. دلم ميخواهد التهاب در فضا باشد و مخاطب را بگيرد.
به نظر ميرسد، فيلم پتانسيل جذب مخاطب را دارد به شرط اينكه معرفي خوبي از آن به عمل بيايد. به نظر شما آيا فيلم در گروه «هنر و تجربه» به خوبي نشان داده ميشود؟
خيلي خوب است كه گروه سينمايي «هنر و تجربه» فضايي را براي ديدن فيلمهاي مستند فراهم كرده اما همين كافي نيست و فيلمها بايد بيشتر ديده شوند. منظورم اين است كه فقط اكران كافي نيست و بايد براي ديده شدن فيلمها هم كاري كنند و دامنه تبليغات خودشان را براي جذب مخاطبان بيشتر گسترش بدهند. در آخر از دوستانمان در قوه قضاييه نهايت تشكر را داريم كه دسترسي ما را به تصاوير و پرونده مهين امكانپذير كردند و البته نويد يك همكاري طولانيمدت را به ما و ساير فيلمسازان دادهاند.
تمام صحنهها را مطابق با اتفاقاتي كه براي مهين افتاده بود، انتخاب كرديم. براي من بسيار مهم بود كه به داستان مهين وفادار باشم ولي اين اتفاق را در قالب تصويري ارايه دهم كه مخاطب را درگير كند.