بعد از دستگيري روحالله زم، موسس آمدنيوز، اسم محمدحسين رستمي، مجددا بر سر زبانها افتاد: در صفحه 4 روزنامه اعتماد روز 28 مهرماه نيز در گزارشي كه همكاران سرويس سياسي تهيه كرده بودند، چند بار اسم آقاي رستمي تكرار شد.
آنچه درباره ايشان در گزارش «اعتماد» منتشر شد، ماخوذ از اخبار و گزارشهايي است كه در رسانههاي مختلف منتشر كردهاند و صحت و سقم آنها نيز با مراجع قانوني است. معذلك حق آقاي رستمي ميدانيم كه از خود رفع اتهام كنند و به گزارش روزنامه جواب بدهد.
جز يكي، دو مورد كوچك از نامه ايشان كه روزنامه مجاز به انتشارش نيست، عين مكتوب مشاراليه را كه از زندان به دستمان رساندهاند، چاپ ميكنيم و در اين ميان خود را از هر نوع داوري برحذر ميداريم.
موضوع درخواست: پاسخ به مطلب منتشره وفق ماده 23 مطبوعات
به: مديرمسوول محترم روزنامه اعتماد، برادر الياس حضرتي – دامت توفيقه –
با عرض سلام و ادب خدمت جنابعالي و ساير همكاران شما و همفكرانتان در جبهه اصلاحات، از شما خواهش ميكنم به حكم قانون توضيحات بنده را در پاسخ به مطلب مندرج در صفحه 4 آن روزنامه مورخ 28/7/1398 با عنوان «تكههاي گمشده پازل آمدنيوز» درج فرماييد.
1- اساسا ادعاي نامبرده درخصوص ارتباط و همكاري با من كذب محض بوده و شديدا تكذيب ميگردد.
2- شخصي كه به تازگي بازداشت شده و اقاريرش در هيچ محكمه صالحهاي بررسي و ثابت نشده است، چگونه ميتوان به صحبتهايش درخصوص افراد ديگر استناد كرد؟
3- بنده هيچگاه، هيچ خبر يا مطلب واقعي و طبقهبندي شده را دراختيار زم قرار ندادهام. آن صوت منتسب كه منقطع شده است، مربوط به فعاليت محرمانهاي است كه تحت رصد و اطلاع نهادهاي امنيتي نظام بوده است.
4- هيچ وقت اتهام «نفوذ» متوجه بنده نبوده است.
5- من مديرمسوول و موسسه عماريون بوده و هستم و «روزنامهنگار اصولگراي سايت عماريون» نبودهام.
6- اينكه خبر اعتصاب يا صحبت بنده خطاب به حضرت آيتالله رييسي – حفظه الله – و يا جناب آقاي اسماعيلي از آمدنيوز يا هر رسانه ديگري پخش شده است به تنهايي مويد هيچ ادعا و اتهامي نيست.
7- اگر بنده پيشاني فساد و ظلم و نفوذ و ظاهرگرايي حقيقي را به درستي نشانه نميرفتم، اينگونه مورد طعن و طرد قرار نميگرفتم. [...]
8- گويا نگارنده اين مطلب از بازجويان پرونده مدعيتر است؛ چراكه در مورد جاسوسي در سوريه ادعايي طرح كرده كه هيچگاه در پرونده يا كيفرخواست طرح نشده است و بيگناهي من در اين اتهام براي بخش اطلاعاتي سپاه محرز و مبرهن است.
9- دفاع از حرم فقط در شأن مولاي ما حضرت ابوالفضل- عليهالسلام- و اصحاب سيدالشهدا سلامالله عليه- است، نه آلودگاني چون من؛ اما به جهت تنوير افكار و براي ثبت در تاريخ مينويسم كه اين حقير از هرچه كه داشتهام در راه جهاد عليه طاغوت و تكفير گذشتهام تا جان دوستان و رفقاي خودم را به شهادت مستند پاسداران نيروي قدس نجات دهم يا در جاي ديگر به آنان در شرايط بسيار سختي كه هيچ كس حاضر نبود، زير ديد و تير مستقيم دشمن حركت كند، مهمات و ملزومات رسانده و مجروحين را به سلامت تخليه نمايم. همينطور در ديماه 94 نيز اقدام به شكستن محاصرهاي كردم كه اگر نميشكست، جان صدها تن از مجاهدين جبهه حق با مليتهاي مختلف در خطر قرار ميگرفت. شواهد محكم اين ايثارگريها موجود است يا زاغههاي مهمات جبههالنصر تا در حاشيه حلب توسط اين حقير با لطف خدا و عنايت حضرت حجه – ارواحالعالمين لهالفدا- شناسايي و منهدم گرديد كه گروهك فوق نتوانست اين ضربه را جبران كند. از نگارنده اين اتهام در دنيا و آخرت نخواهم گذشت.
10- بنده برجام را تصميم رهبري گرانقدر و نظام ميدانم و تخطئههاي بيدليل و بدون سند مسوولين نظام و هر شخصي را به هر شكل ممكن حرام و خلاف اخلاق ميدانم.
من ابا ميكنم و حفظ حرمت شهداست كه سينه پردرد و مجروحم را خاموش نگه داشتهام.
قبل از اينكه اجل مهلت را تمام كند، اين بازي را تمام كنيد.
من توانايي دفاع و پاسخگويي شديد را دارم ولي حفظ حرمت قلم و عزيزاني كه شاهد به وصل رسيدنشان بودم، مانع از بيان اسرار است.
من فقط به تذكر شرعي اكتفا ميكنم و انتظار دارم مطابق احكام شرع انور و ماده 23 قانون مطبوعات پاسخ بنده در همان صفحه درج شود تا حق خود و خانواده مومن و ولايتمدارم تضييع نگردد؛ وگرنه اين حركت بيشرمانه را برخلاف عمل ناجوانمردانه و غيرمستند و موهن شما به صورت مردانه و رسمي مثل يك بسيجي شهادتطلب مطابق قانون و شريعت، هم در اين دنيا و هم در آخرت پاسخ خواهم داد.
فدايي اسلام و ايران و انقلاب اسلامي
پيشمرگ ملت شريف و رهبر معظم انقلاب
داغدار ظلم جاهلان زمان
محمدحسين رستمي 29/7/1398