شكست سياست «فشار حداكثري» واشنگتن عليه تهران
ماهواره نور محاسبههاي ترامپ را برهم ريخت
ظريف، با انتشار دو توييت به ماجراجويي نظامي امريكا در خليجفارس و طرح ادعاي بيپايه و اساس درباره پرتاب ماهواره نور از سوي مقامهاي امريكايي و برخي مقامهاي اروپايي واكنش نشان داد
سارا معصومي
در روزشمار تنش ميان جمهوري اسلامي ايران و ايالاتمتحده امريكا برخي كلمات و موضعگيريها دايما تكرار ميشوند. در قريب به سه سال گذشته از رياستجمهوري دونالد ترامپ، نمودار سطح تنش ميان تهران و واشنگتن به ندرت روزهاي آرامي را ثبت كرده است. در يك سال گذشته ايران و امريكا گاه تا سر حد جنگ به نقطه اوج تخاصم نزديك شدهاند و گاه آرامشي موقتي بر رابطه حكمفرما شده است. شايد به جرات بتوان گفت كه دو كشور براي نخستينبار در دو دهه اخير در حال تجربه حدي از تنش هستند كه پيشبيني رفتار 24 ساعت آتي هيچ كدام آسان نيست. ايران ميگويد آغازگر جنگي نخواهد بود و همزمان سران نشسته در كاخ سفيد در واشنگتن هم ادعا ميكنند كه مايل به پرداخت هزينه گزاف يك جنگ ديگر در غرب آسيا نيستند با اين همه كيست كه نداند دو كشور حداقل در يك سال گذشته بارها و بارها تنها چند حركت با آغاز جنگ فاصله داشتند. از يك سال پس از آغاز رياستجمهوري ترامپ كه او فرمان خروج امريكا از توافق هستهاي با ايران و بازگشت تحريمهاي هستهاي ايران را داد بسياري از كارشناسان هشدار ميدادند كه هرچه به تاريخ انتخابات رياستجمهوري امريكا در 2020 نزديكتر شويم احتمال تغيير تاكتيك امريكا در قبال ايران وجود خواهد داشت. با اين همه پيشبيني تغيير مثبت يا منفي اين تاكتيك به نفع صلح يا حداقل كاهش از سطح تخاصم باتوجه به شخصيت غيرقابل پيشبيني دونالد ترامپ و تندروهاي ضدايراني نشسته در كنار او كار آساني نبود. در حالي كه بسياري از كشورهاي غربي اميدوار بودند عليرغم خروج امريكا از برجام و بازگشت تحريمهاي هستهاي عليه ايران، تهران و واشنگتن با تداوم بنبست جاري در روابط به مصالحه روي آورند، ترور سردار شهيد قاسم سليماني توسط امريكا سطح تنش ميان دو كشور را به حدي رساند كه از نخستين ساعات اين حمله تروريستي تاكنون تمام واسطههاي سياسي به دنبال مديريت بحران ميان دو كشور هستند تا جرقه جنگ ديگري در منطقه غرب آسيا زده نشود. در اين ميان شيوع ويروس كوويد19 (كرونا) به صحنه تنش جديد ميان ايران و امريكا تبديل شد. ايران از نخستين روزهاي گزارش شيوع اين ويروس اقدام به بازتاب وسيع تبعات تحريمهاي امريكا عليه خود در مبارزه با كرونا كرد. سياستي كه هم خشم امريكاييها را برانگيخت و هم آنها را از منظر اخلاقي در جايگاه پاسخگويي قرار داد. محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان از تمام ظرفيتهاي وزارت خارجه براي به تصوير كشيدن ظالمانه بودن بيش از پيش تحريمهاي يكجانبه امريكا عليه ايران و تقبيح تبعيت كشورهاي اروپايي از اين تحريمها در ميانه يك اپيدمي جهاني استفاده كرد. ظريف در تمام توييتهاي منتشر شده در چند هفته اخير و همچنين در تمام تماسهاي گرفته شده با مقامات كشورهاي متفاوت از شرق تا غرب بر لزوم برداشته شدن تحريمهاي امريكا و تبعات منفي تداوم اين تحريمها بر مبارزه ايران با كرونا چه در سطح بهداشتي و چه اقتصادي تاكيد كرد. همزمان نهادهاي حقوق بشري و شخصيتهاي سياسي بسياري حتي در داخل امريكا سياست فشار حداكثري امريكا عليه مردم ايران را در بالا رفتن آمار مرگ و مير بيماران مبتلا به كرونا در ايران مقصر دانسته و خواهان لغو موقت تحريمهاي امريكا شدند. درخواستهايي كه تاكنون همگي به هزار بهانه رد شدهاند و اين مقاومت امريكا در برابر لغو تحريمهاي ايران حتي در شرايط جدال تمام كشورها با ويروس كرونا نشان از تصميم اين كشور براي بهرهبرداري سياسي از كرونا و تضعيف بيشتر ايران به گمان كاخ سفيدنشينها دارد.
هر چند كه دونالد ترامپ و تيم ضدايراني نشسته در كاخ سفيد هر از گاهي ادعاهايي را درباره برنامه هستهاي ايران مطرح ميكنند و براي خروج امريكا از برجام بهانههاي بنياسراييلي مانند كوتاه بودن تاريخهاي انقضاي تعهدات هستهاي ايران در توافق يا ادعاي اثبات نشده تلاش ايران براي دستيابي به بمب اتم را مطرح ميكنند اما آنچه در يك سال اخير به سوژه تنش ميان ايران و امريكا تبديل شده حضور امريكا در منطقه خليجفارس از نگاه ايران و همچنين فعاليتهاي منطقهاي ايران از نگاه امريكاست. كاخ سفيد زماني كه دست به ترور سردار شهيد قاسم سليماني زد ادعا كرد كه دستاورد اين ترور براي سربازان امريكايي امنيت بيشتر در منطقه و قريبالوقوع بودن پايان فعاليتهاي منطقهاي ايران خواهد بود؛ ادعايي كه در همان مقطع هم حتي در گفتوگوهاي مقامات امريكايي با اعضاي كنگره امريكا به باد انتقاد گرفته شده و بسياري از حقوقدانهاي امريكايي اعتقاد داشتند كه نه تنها قاسم سليماني براساس روايت تيم ترامپ تهديدي براي امنيت امريكا نبود بلكه پس از ترور او، سربازان امريكايي مستقر در غرب آسيا بايد خواب امنيت را ببينند. حمله ايران به عينالاسد، پايگاه نيروهاي نظامي امريكا در عراق و آسيب ديدن بيش از 100 سرباز امريكايي در اين حمله نيز مويد همين تحليل بود. با ترور سردار شهيد سليماني و همراهان عراقي او، خروج نيروهاي امريكايي از عراق به مطالبه مشترك ايران و عراق تبديل شد كه به تصويب مصوبهاي در پارلمان عراق عليه حضور نيروهاي امريكايي در اين كشور منتهي شد. هر چند كه از آن مقطع، ناآراميهاي سياسي در عراق بر تحقق اين مطالبه سايه انداخت و در دو ماه اخير نيز فكر و ذكر كشورهاي متفاوت بر مهار ويروس كرونا متمركز شده است. پس از ترور شهيد سليماني و البته هدف قرار گرفتن اشتباه و غيرعمدي يك هواپيماي مسافربري خطوط اوكراين توسط ايران، بسياري از تحليلگران هشدار دادند كه در منطقه خليجفارس باتوجه به آنكه شاهراه انتقال انرژي در سطح بينالمللي است و ترافيك خطوط هوايي نيز در آن اظهر من الشمس است، تداوم تنش ميان ايران و امريكا يعني انتظار مداوم براي قرباني شدن بيشتر غيرنظاميان در هدفگيريهاي غيرعمدي يا منازعههاي تصادفي.
تهديد تو خالي يا تلاش براي بحرانسازي؟
در چنين شرايطي هفته گذشته بود كه منطقه خليجفارس باز هم شاهد رويارويي مستقيم اما غيرمسلحانه نيروهاي دريايي ايران و امريكا بود. درحالي كه امريكاييها با انتشار چند فيلم ادعا ميكنند كه ايران دست به حركات تحريكآميز زده است، ايران با رد اين ادعا حضور نظامي امريكا در آبهاي خليجفارس را مخل امنيت اين منطقه و بستري دايمي براي متشنج بودن اوضاع در غرب آسيا ميداند. برهمين اساس هر بار تصاوير شاخ به شاخ شدن شناورهاي ايراني و امريكايي در خليجفارس به صدر اخبار ميرسد ما شاهد جنگ روايتها و البته بگو و مگوي غيرمستقيم ديپلماتهاي دو كشور با هم هستيم. پس از انتشار فيلمهاي رويارويي شناورهاي در حال گشتزني ايران با ناوهاي امريكايي در منطقه خليجفارس در تاريخ 27 فروردين در حالي كه رسانهها تلاش ميكردند با عدم انحراف از پوشش تحولات مربوط به كرونا از كنار اين خبر بگذرند، توييت دونالد ترامپ فضاي رسانهاي را به دست گرفته و به بمب خبري تبديل شد. ترامپ در يك توييت چند كلمهاي رسما به تهديد ايران روي آورده و اعلام كرد: «به نيروي دريايي ايالاتمتحده دستور دادهام به سمت هر يا همه قايق(هاي) ايراني كه قصد مزاحمت براي كشتيهاي ما را در دريا دارند، شليك و آنها را نابود كنند.» اين توييت در ساعتهاي نخست پس از انتشار با خبرهاي تكميلي تاييدي و تكذيبي توأمان همراه شد. برخي رسانههاي امريكايي به نقل از مقامهاي حاضر در پنتاگون ادعا كردند كه تاكنون چنين دستوري از سوي كاخ سفيد به نيروهاي نظامي امريكا داده نشده است هر چند چهرههايي چون وزير دفاع ترامپ از كنار تاييد يا تكذيب اين ادعا گذشته اما با زبان خود به تكرار تهديدها عليه ايران روي آوردند. در پاسخ به اين لفاظي و فضاسازيها، روابط عمومي نيروي دريايي سپاه در اطلاعيهاي با هاليوودي خواندن روايت مقامهاي امريكايي از اين ماجرا، به نيروهاي نظامي اين كشور توصيه كرد كه مقررات بينالمللي و پروتكلهاي دريانوردي را در خليجفارس و درياي عمان تمكين و از هرگونه ماجراجويي و روايتهاي جعلي و دروغ پرهيز كنند. دونالد ترامپ در ادامه فضاسازيهاي رسانهاي در توييتر اقدام به پاسخگويي به حساب كاربري جعلي به نام حشمت علوي كرد. حساب كاربري كه سال گذشته ميلادي، رسانههاي امريكايي با بررسي دقيق عملكرد آن اعلام كردند كه اين حساب متعلق به سازمان مجاهدين خلق (منافقين) است و شخصي به نام حشمت علوي وجود خارجي ندارد. اين حساب كاربري در ذيل توييت ترامپ از تهديد ايران توسط رييسجمهور امريكا استقبال كرده و ادعا كرده بود كه اين تهديد نشان ميدهد دوره باراك اوباما و مماشات با برخوردهاي ايران با نيروهاي دريايي امريكا در منطقه خليجفارس به پايان رسيده است. پاسخگويي ترامپ به اين كاربر جعلي، منجر به شكلگيري فضا عليه او شد و بسياري او را به حمايت از گروه تروريستي كه نامش به قتل شهروندان امريكايي گره خورده متهم كردند. همچنين بسياري از كاربران با استناد به اين اقدام ترامپ تحليل كردند كه رييسجمهور امريكا برخلاف ادعاهاي پيشين به دنبال تغيير نظام در ايران آن هم با طرح چهرههاي متعلق به يك گروه تروريستي است. در تهران واكنشها به روايتهاي تحريكآميز نيروهاي امريكايي از رويارويي شناورهاي ايراني با ناو اين كشور و همچنين تهديد ايران توسط ترامپ در توييتر از مسير متداول ديپلماتيك خارج نشد.
به گفته سخنگوي وزارت خارجه كشورمان، سفير سوييس در تهران به عنوان حافظ منافع امريكا به وزارت خارجه فراخوانده شد و يادداشت اعتراضي ايران را دريافت كرد. در اين يادداشت به دولت امريكا ضرورت رعايت مقررات بينالمللي ايمني دريانوردي و آزادي كشتيراني از سوي همه طرفها يادآوري شده و هشدار داده شده است كه ايران ضمن دفاع قدرتمندانه از حقوق دريايي خود، در مقابل هرگونه تهديدات و اقدامات غيرقانوني و متعرضانه در منطقه خليجفارس و درياي عمان، پاسخ و واكنش مناسب نشان خواهد داد. در بخشهاي ديگري از اين يادداشت آمده بود كه ايران اظهارات تهديدآميز و تحريككننده توسط رييسجمهور امريكا را محكوم كرده و به آقاي ترامپ توصيه ميكند در شرايط كنوني شيوع بيماري كرونا در منطقه و جهان بهتر است به جاي ماجراجويي و فرافكني، ناوگان نظامي خود را براي كمك به مهار و مديريت اين بيماري رو به گسترش، كه اين كشور را به آلودهترين كشور مبتلا به اين بيماري در جهان تبديل كرده است، در داخل امريكا به كار گيرد.
در فضاي مجازي واكنشها به تهديد ايران توسط رييسجمهور امريكا با چاشني باورناپذيري همراه بود. بسياري از تحليلگران مسائل امريكا اين توييت ترامپ را بحرانسازي مصنوعي براي فرار از بحران اصلي دانستند. در حال حاضر دونالد ترامپ با دو بحران در حوزه سلامت و اقتصاد در داخل امريكا آن هم در سال انتخابات روبهرو است. ترامپ در حالي براي فرار از نمره پايينتر در كارنامه اقتصادياش دستور به بازگشايي اقتصادي امريكا داده كه آمار تلفات ناشي از ويروس كرونا در اين كشور از تعداد كشتهشدگان امريكا در جنگ ويتنام هم بيشتر شده است. يك تحليلگر امريكايي در اين باره در توييترش نوشت: تهديد توييتري ايران توسط ترامپ و همچنين اجرايي شدن قانون موقت منع ورود مهاجر به امريكا را جدي نگيريد. ترامپ فعلا تحت فشار انتشار گزارش كنگره درباره تاييد دخالت روسيه در انتخابات 2016 و همچنين فشار افكار عمومي امريكا در نتيجه مديريت نادرست بحران كروناست، بنابراين او دست به اقدامهايي براي منحرف كردن افكار عمومي زده است. با اين همه برخي كارشناسان نگاه جديتري به موضوع داشته و هشدار دادهاند كه شايد ترامپ براي سرپوش گذاشتن بر ناكاميهاي داخلي خود دست به اقدام نظامي ولو محدود عليه ايران بزند.
گروه بينالمللي بحران با محوريت قرار دادن تنش اخير ميان نيروهاي دريايي ايران و امريكا در خليجفارس از نياز فوري به برقراري خط ارتباطي نظامي بين ايران و امريكا خبر داد. در بخشهايي از گزارش تفصيلي اين گروه نوشته شده است: «باتوجه به كانالهاي ارتباطي محدود بين تهران و واشنگتن، يك برخورد تصادفي يا سهوي بين دوطرف ميتواند به سرعت به درگيري گستردهتري تبديل شود. چنين خطري به ويژه در خليجفارس بسيار زياد است، چراكه در اين منطقه ناوگانهاي نظامي ايران و امريكا در نزديكي يكديگر مشغول به عمليات هستند. ايران و امريكا بايد كانالي براي ممانعت از برخورد نظامي ايجاد كنند كه در مواقع حساس و بحراني شكاف بين تقابلات غيرمترقبه دريايي و ديپلماسي در سطح مقامات عالي را پر كند. در مكانيسمي كه ارتباطات از كانال شخص ثالثي انجام شود، اين خطر وجود دارد كه بدفهمي پيامهاي ارسال شده و خطاهاي محاسباتي به وقوع يك درگيري بينجامد. ايجاد يك كانال ارتباطي كارآمد با كمك شخصي ثالث، نظير عمان، ميتواند ريسك وقوع چنين سناريويي را كاهش دهد. اگر چنين مكانيسمي موفق عمل كند ميتواند به عنوان يك الگو در ساير نقاط بحرانخيز نيز مورد استفاده قرار گيرد.
نور ماهواره ايراني بر قطعنامه 2231؟
موضوع ديگري كه در 48 ساعت گذشته به محل مناقشه ميان ايران و امريكا تبديل شد، پرتاب موفقيتآميز ماهواره نور به فضا بود. در حالي كه برخي مقامهاي امريكايي ابتدا به ساكن ترجيح دادند خبر پرتاب اين ماهواره به فضا را تاييد نكنند يا حتي رسانه دست راستي فاكسنيوز به نقل از برخي منابع نامعلوم ادعا كرد كه قرار گرفتن ماهواره نور در مدار زمين توسط ايران قابل تضمين نيست اما درنهايت واكنشهايي كه مقامهاي امريكايي به پرتاب اين ماهواره نشان دادند به نوعي صحهگذاري بر موفقيت ايران بود.
«مورگان اورتگاس»، سخنگوي وزارت خارجه امريكا در گفتوگو با بيبيسي در اقدامي طنزآميز براي محكوم كردن پرتاب ماهواره توسط ايران ادعا كرد كه اين اقدام تهران در تناقض با قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد بوده است. همان قطعنامهاي كه توافق هستهاي ايران با 1+5 وقت را مورد تاييد قرار ميدهد اما دولت ترامپ با بيتوجهي به آن از برجام خارج شد.
فرانسه و آلمان نيز در واكنش به پرتاب موفقيتآميز ماهواره «نور» از برنامه موشكي ايران ابراز نگراني كردند. در بيانيه وزارت خارجه فرانسه كه همسويي آشكار با سياستهاي ضدايراني دولت امريكا محسوب ميشود، آمده است: «ايران ادعا ميكند يك ماهواره نظامي را در مدار قرار داده است. فرانسه بهشدت پرتاب اين ماهواره كه در تناقض با قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت قرار دارد را محكوم كند. برنامه موشك بالستيك ايران منشا نگرانيهاي عمده براي امنيت منطقهاي و بينالمللي است. اين برنامه باعث بيثباتسازي منطقه و دامن زدن به تنشها ميشود.»
در بيانيه وزارت خارجه آلمان نيز نوشته شده: «ما درباره گزارشات ايران مبني بر پرتاب ظاهرا موفقيتآميز يك ماهواره نظامي نگران هستيم. رويكرد ما كاملا مشخص است؛ برنامه موشكي ايران، تاثير ثباتزدايي بر منطقه دارد و از نقطه نظر منافع امنيت اروپا نيز غيرقابل پذيرش است.»
ساعتي پس از موضعگيري امريكا، سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان در واكنش به مواضع اخير ايالاتمتحده امريكا درخصوص پرتاب موفق و غرورانگيز ماهواره نور به فضا، ضمن رد و تقبيح دخالت آن رژيم در امور داخلي ايران، پيشرفتهاي علمي و فناوري به ويژه در حوزه هوا-فضا را حق ملت ايران خواند و گفت: قطعا اينگونه دخالتها در عزم ملت ايران براي پيشرفت خللي ايجاد نخواهد كرد. هيچ قطعنامهاي ايران را از پرتاب ماهواره به فضا منع نميكند و استناد امريكا به قطعنامه ۲۲۳۱ قطعا بيجا و خلاف واقعيات است؛ طُرفه آنكه قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت قطعنامهاي است كه رژيم امريكا با خروج خود از برجام آن را نقض كرده و همچنان ديگر كشورهاي مستقل را براي نقض آن آشكارا تحت فشار قرار ميدهد.
ترامپ ايران را قويتر كرد
دو حادثهاي كه در چند روز گذشته تنش ميان ايران و امريكا را به راس اخبار بينالمللي بازگردانده هر دو نشاندهنده شكست سياست فشار حداكثري امريكا عليه ايران است كه عملا برخلاف انتظار تيم ترامپ با مقاومت حداكثري از سوي ايران روبهرو شده است. پس از انتشار خبر پرتاب موفقيتآميز ماهواره نور توسط ايران بسياري از كارشناسان و تحليلگران مسائل ايران و امريكا دلايل تيم ترامپ براي تعريف سياست فشار حداكثري عليه ايران را يادآوري و تاكيد كردند كه سياست فشار حداكثري امريكا كوچكترين تاثيري بر سياستهاي منطقهاي ايران و همچنين توانمندي موشكي اين كشور نگذاشته است.
«جان بولتون»، مشاور امنيت ملي سابق كاخ سفيد در واكنش به پرتاب موفقيتآميز ماهواره نور به شكست سياستهاي «دونالد ترامپ»، عليه ايران اعتراف كرد. بولتون در توييترش با تكرار ادعاهاي پيشين نوشت: «اقدام ايران در پرتاب يك ماهواره نظامي تاييدي است بر اينكه ما هنوز به اندازه كافي فشار روي ايران اعمال نميكنيم، بازدارندگي را برنگرداندهايم و كرونا ويروس باعث كوتاه آمدن آنها نشده است. ايران به دنبال دستيابي به موشكهاي قارهپيمايي است كه قادر به حمل سلاحهاي هستهاي هستند. نميتوان به آنها اعتماد كرد.»
«كريس مورفي»، سناتور امريكايي نيز در رشته پيامهاي توييتري تاكيد كرد كه پرتاب نخستين ماهواره نظامي ايران دليل بيشتري بر اين موضوع است كه سياست دولت «دونالد ترامپ» در قبال ايران تنها به تقويت اين كشور منجر شده است. براساس ترجمه خبرگزاري فارس از اين رشته توييت، اين سناتور دموكرات نوشت: «تقريبا از هر طريق و در مقايسه با ۴ سال گذشته، ايران امروز در خاورميانه قدرتمندتر و امريكا ضعيفتر است. نخست، زماني كه ترامپ قدرت را در دست گرفت ايران نيروهاي امريكايي را در عراق هدف قرار نميداد. اوباما ايران را متقاعد كرده بود تا نيروهاي نيابتي خود را به همراه ما و در جنگ عليه داعش بفرستد. هماكنون، ايران و نيروهاي نيابتياش بهطور منظم در حال هدف قرار دادن نيروهاي امريكايي هستند و اگرچه ترامپ به ما گفت كه كشتن (ترور سردار سپهبد شهيد) سليماني باعث بازدارندگي ايران ميشود اما از زمان ضربه به سليماني حملات به نيروهاي امريكا افزايش و نه كاهش يافته است. ترامپ توافق هستهاي را متلاشي كرد و به ما قول داد تا يك سيستم جديدي از فشار بينالمللي براي مجبور كردن ايران براي توافق جديد بهتري، ايجاد كند. آشكار اين موضوع بدبختانه با شكست مواجه شد. هيچ كسي تحريمهاي جديدي را تاييد نكرد و ايران برنامه هستهاي خود را از سر گرفت و هيچ توافق جديد بهتري هم به وجود نيامد. ايران تقريبا در هر جايي كه نيروهاي نيابتي دارد قدرتمندتر است. خروج ترامپ از سوريه باعث قدرتمند شدن اسد شد. ايران و حوثيهاي يمن بيش از هر زمان ديگري نزديكتر شدهاند. حزبالله كنترل لبنان را در دست گرفته و تهران بيش از گذشته در بغداد نفوذ دارد. سياست ترامپ در خروج سياسي، تحريمهاي اقتصادي يكجانبه و تشديد نظامي غيرراهبردي كوركورانه هيچ دستاوردي جز بازي كردن در زمين ايران نداشته است. آنها قدرتمندتر شده و ما ضعيفتر شدهايم و پرتاب اين ماهواره تاييد بيشتري بر اين موضوع است.»
محمدجواد ظريف، وزير خارجه كشورمان در 48 ساعت گذشته با انتشار دو توييت به ماجراجويي نظامي امريكا در خليجفارس و طرح ادعاي بيپايه و اساس درباره پرتاب ماهواره نور از سوي مقامهاي امريكايي و برخي مقامهاي اروپايي واكنش نشان داد:
«ارتش ايالاتمتحده گرفتار بيش از پنج هزار ابتلا به كوويد۱۹ است. دونالد ترامپ بايد به نيازهاي آنها توجه داشته باشد نه اينكه مشغول انجام تهديداتي باشد كه تروريستهاي صدامي براي آن هورا ميكشند. به علاوه، نيروهاي امريكايي هيچ كاري با هفت هزار مايل دورتر از كشور خود ندارند كه سبب شوند نيروي دريايي ما از ساحل خودمان در خليجفارس سراغ آنها بروند.»
«ايالاتمتحده برخلاف قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت، از سال ۲۰۱۷ مشغول زورگويي به همه بوده است. اروپا به جاي تبعيت از قطعنامه ۲۲۳۱، از ايالاتمتحده اطاعت كرده است. هيچ كدام آنها نميتوانند بر پايه تفسير اشتباه و بيمبنا از قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت، ايران را موعظه كنند. ايران نه سلاح هستهاي دارد و نه موشكي كه براي حمل چنين سلاحهاي دهشتناكي، طراحي شده باشد. حدس بزنيد چه كسي دارد؟»