حاجيبابايي و مصري؛ روساي صوري و سنتي
عبدالرضا مصري و حميدرضا حاجيبابايي دو نماينده اصولگراي مجلس دهم از كرمانشاه و همدان كه هردو جواز حضور در دوره يازدهم را به دست آوردند، ازقضا ازجمله كسانياند كه در هردوي اين فهرستها - چه فهرست مجلسدهميها و چه نمايندگان دوره يازدهم كه سابقه وزارت دارند - قرار ميگيرند. آنها اما با افرادي همچون محمدمهدي زاهدي، نماينده فعلي و آتي كرمان كه شبيه به آنها اصولگراست و مثل هردو، سابقه وزارت در كارنامه دارد، تفاوت ديگري هم دارند. تفاوتي كه شايد ظاهرا ناچيز به نظر بيايد اما براي اينكه يكي را از فهرست گزينههاي بالقوه رياست مجلس يازدهم خط بزني و دو نفر ديگر را نگه داري، كفايت ميكند. حاجيبابايي كه سابقه وزارت آموزش و پرورش دولت احمدينژاد را داشته، از اين حيث بيش از مصري به زاهدي، وزير علوم احمدينژاد شبيه است. درواقع حوزه تخصصيشان شباهتشان را دوچندان ساخته، اما برتري حاجيبابايي بر زاهدي از دو منظر غيرقابل انكار است. او 4 سال مجلس دهم، رييس فراكسيون اصولگرايان يا همان نمايندگان ولايي بود و گزينه آنها براي رقابت هرچند صوري با علي لاريجاني براي كرسي رياست و اين يعني به مراتب بيش از زاهدي، فهم كار تشكيلاتي دارد. نكتهاي كه از قضا در اين موضوع خاص كه رياست مجلس باشد و لابيهاي پشتپرده، حتي شايد بيش از توان تخصصي و مديريتي حايز اهميت باشد. حاجيبابايي اما يك برتري ديگر هم نسبت به زاهدي دارد و آن اينكه اين 4 سال در كميسيون برنامه و بودجه مجلس عضويت داشت و اگرچه هرگز زورش نرسيد غلامرضا تاجگردون اصلاحطلب را از كرسي رياست اين كميسيون كنار بزند . عبدالرضا مصري هم فرق مهمي با زاهدي دارد. او حالا در شرايطي روزهاي پاياني مجلس دهم را پشت سر ميگذارد كه بالاخره توانسته نايبرييس مجلس بشود و مطهري را از اين كرسي كليدي پايين بكشد. نكتهاي كه باز نشاندهنده آن است كه مرد محجوب كرمانشاهي، آنگاه كه لازم باشد خوب به فنون لابيگربيهاي پارلماني واقف است و بلد است چطور از كفِ صحن براي خود راي جمع كند. يكي از آن، مصري هم همچون حاجيبابايي بهواسطه حضور 4 ساله در كميسيون برنامه و بودجه و البته سابقه حضور در راس وزارت كار احمدينژاد، از اقتصاد كه موضوع اين روزهاي كشور است، سردرميآورد يا دستكم بيش از زاهدي از اين امور باخبر است. يك نكته مهم درباره حاجيبابايي و مصري هم مطرح است و آن، اينكه هر دو به نحوي به بخشي خاص از بدنه جناح راست گرايش دارند. طيفي كه به سنتيهاي جناح راست معروف است و البته اگر قرار باشد بر سر كرسي رياست با نواصولگرايان و ياران قاليباف سر شاخ شود، مصطفي ميرسليم را به مراتب جديتر از حاجيبابايي و مصري مدنظر خواهد داشت. نكتهاي كه شايد علاوه بر وزنِ سياسي حاجيبابايي و مصري، مزيد بر علت خواهد بود تا اين دو چندان شانسي براي رياست مجلس نداشته باشند و در نتيجه ورودشان به اين رقابت درونپارلماني را با دلايلي به جز آنچه در ظاهر تصور ميشود، توجيه ميكند. دلايلي ازجمله اينكه رايشان را به قاليباف يا ديگر گزينههاي جدي بدهند و در ازاي آن، رياست كميسيوني شايد همين كميسيون برنامه و بودجه را به كف بياورند. اين را هم در پايان بگوييم كه ميان حاجيبابايي و مصري، بنابر شنيدههاي «اعتماد»، اولي جديتر وارد اين ميدان رقابت شده و اينطور كه پيداست حاجيبابايي، جدا ميخواهد انتقام شكستهاي پياپي از تاجگردون در انتخابات هياترييسه كميسيون برنامه و بودجه مجلس دهم را در دوره يازدهم از او بگيرد.