فكر اصلاحطلبي انقلاب اسلامي را پديد آورد
سعيد ليلاز
اصلاحطلبي يك تفكر است و امكان دارد در بين اصلاحطلبان گروههايي باشند كه نظرات متفاوتي در مورد موضوعات مختلف داشته باشند. اما آنچه مشخص است اين است كه حضرت امام رهبر بيبديل در تاريخ ايران بوده است و من معتقدم شايد هر هزار سال يك نفر در صحنه سياسي حضور يابد و به تنهايي يك نظام سياسي كاملا فرتوت و از پا افتاده را كنار گذاشته و نظام سياسي جديدي را جايگزين كند. من يقين دارم اگر امام بودند يك اصلاحطلب بود چنان كه در تمام دوران عمرشان از جرياني كه الان اصلاحطلبان پرچمداريشان را ميكنند حمايت كرد. با وجود اينكه به يكجانبهگرايي معتقد نبودند و هميشه تاكيد داشتند همه جناحها بايد اظهارنظر كنند اما طرز تفكرشان كاملا اصلاحطلبانه بود و اصولا فكر اصلاحطلبي بود كه انقلاب اسلامي را پديد آورد. از نظر فقهي در فقه پويايي كه امام مطرح كرد ميبينيد كه انقلاب در تمام عرصهها با رويكرد اصلاحي به وجود آورد. در جريان اصلاحطلبي هم تا زماني كه امام زنده بودند هرگز نه قدرت اجرايي نه قوه قضاييه و نه هيچ يك از قوا از حوزه اصلاحطلبان بيرون نرفت و حتي در جايي كه برخي فكر ميكردند در ظاهر قانوني برخي فكر ميكردند ميتوانند به دولت حمله كنند و مواضع اصلاحطلبانه دولت را زير سوال ببرند امام محكم ايستادند و حمايت كردند. درحوزههاي فرهنگي، سياسي و... نگاه پوياي امام بود كه كشور و انقلاب را پيش برد. ما سختترين دوران 35 سال گذشته را در 10 سال اول انقلاب تجربه كرديم و همين طور هيچگاه انسجام و اقتدار 10 سال اول تكرار نشد دليلش هم اين بود كه قاطبه مردم از ايشان حمايت ميكردند و اين جز از طريق بازتاب دادن نظرات اصلاحي امام امكان پذير نبود. مترادف كردن اصلاحات با جريانات ضد نظام و برانداز نقض غرض است. انقلاب اسلامي عمدتا انقلاب اصلاحگرايانه است. در واقع يك انحراف بزرگ در ساختار سياسي و اجتماعي ايران با انقلاب و تفكر اصلاحگرايانه به مسير درست بازگردانديم. كشور در چند سال آخر رژيم گذشته كشور دچار اعوجاجات شديدي شده بود كه با روندي اصلاحطلبانه ترميم شد. مترادف دانستن جريان اصلاحات با جريان برانداز مترادف دانستن انقلاب اسلامي به جريان براندازي است. اين تلاشهاي جريان راست در افكار عمومي تاثير چنداني ندارد.