مطبوعات؛ آنسو فرياد اينسو سكوت
كنار اظهارات فعالان سياسي و رسانهاي، نامه موسويخوئينيها كه ظهر شنبه منتشر شد؛ واكنشهايي را در رسانههاي منتهياليه راست و چپ سياست ايران برانگيخت، واكنشهايي كه بيشتر به رسانههاي جريان اصولگرا و فرياد اعتراض آنان از اين نامه انتقادي اختصاص داشت؛ چراكه دستكم روز گذشته رسانههاي جريان سياسي اصلاحطلب، از خبرگزاريهاي معتبر اين جريان گرفته تا روزنامههايشان، خواسته يا ناخواسته در قبال اين نامه به سكوت محض اكتفا كنند؛ هرچند در اين ميان برخي پايگاههاي خبري نزديك به اين جريان سياسي، به انتشار نامه موسويخوئينيها پرداختند. اعتراض اصولگرايان به اين نامه از همان روز شنبه و با گزارش پايگاه خبري «مشرق» آغاز شد. اين پايگاه خبري به نوعي نگارش نامه به رهبري را «جرم» تلقي كرده و نوشته كه «فرماندهان فتنه جديد» فضا را «مساعد» ديده و «حتي به نامهنگاري علني به رهبر انقلاب روي آوردهاند.»
برخلاف «مشرق»، خبرگزاري تسنيم، «انتقاد» از شيوه «مديريت كلان» كشور را بلامانع دانسته ولي درباره نامه موسويخوئينيها نوشته است: «از فردي همچون موسويخوئينيها و اصلاحطلباني كه استخوانبندي و شاكله تسخير لانه جاسوسي امريكا را برعهده داشتند، ورود به نقد مديريت كلان كشور، آن هم در شرايطي كه مهمترين نقدشان در اين حوزه است، مصداق يك تناقض و پررويي است.»
نقطه اوج اين واكنشها اما احتمالا به روزنامه «كيهان» و يادداشت حسين شريعتمداري، اختصاص داشت؛ آنجا كه اين روزنامهنگار اصولگرا نهتنها مواضع سياسي موسويخوئينيها، بلكه مواضع اعتقادي او را به شديدترين شكل ممكن به باد انتقاد گرفت و در حالي نوشته كه «نگارنده قصد داشت به آقاي خوئينيها بگويد قسم حضرت عباست را باور كنيم يا دم خروس را ولي پشيمان شدم زيرا احترام ايشان براي حضرت عباس عليهالسلام به جِد مورد ترديد است!» كه نميتوان به سادگي از ياد برد كه آيتالله موسويخوئينيها از جمله روحانيون مورد وثوق بنيانگذار جمهوري اسلامي بود.