... تا توافقنامه جامع
جلال خوشچهره
اين سطور درحالي نوشته ميشود كه هنوز نتيجهروشني از گفتوگوي نمايندگان ديپلماسي ايران و كشورهاي عضو گروه 1+5 در ضربالاجل 24نوامبر (سوم آذر) اعلام نشده است. طرفها از استمرار گفتوگوها تا تيرماه آينده سخن گفتهاند. اما آنچه اهميت دارد اجازه ندادن به شكست ديپلماسي در اين بزنگاه است. شكست ديپلماسي به مفهوم استراتژي ناقص گفتوگوكنندگاني است كهدر حداقل يكسال گذشته كوشيدهاند ديدگاههاي متعارض ميان خود را در تعاملي سازنده و براي برونرفت از بنبست پرونده هستهيي بههم نزديك كنند.
آخرين روز از مذاكرات فشرده هفته اخير در وين بنا بر اخبار رسمي همچنان در گرو حل دو موضوع اختلافي بوده است؛ ظرفيت غنيسازي و توافق درباره زمان لغو تحريمها. تجربه ديپلماسي موفق در چنين وضعي توصيه ميكند كه همه طرفها در مواضع خود انعطاف لازم و برابر را اجرا كنند. تنها در اينصورت است كه ميتوان راهحل منطقي را براي ازميان بردن تضادها به دست آورد. تصميم نگرفتن مانند زمينگير شدن است و اصالت بخشيدن به تضادها، هميشه وسيلهيي براي فلج كردن ديپلماسي است.
گفتوگوكنندگان هستهيي نبايد موقعيت طلايي توافق را به فرصتهايي واگذارند كه ممكن است در آينده عليه آن عمل كند. اعضاي گروه 1+5 و به ويژه امريكا و انگليس اذعان كردهاند كه تهران براساس توافق «ژنو يك» كه 24 نوامبر2013 (سوم آذر 92) انجام شد، تاكنون به همه تعهدات خود عمل كرده است، درحالي كه هيچ توافق جامعي در اين باره از سوي طرفها امضا نشده بود. طرف مقابل نيز با وجود كجخلقيهاي برخي اعضاي گروه ياد شده، كم وبيش به تعهدات خود عمل كرد. در اين مدت اما اتفاقات كم بديلي از دل ديپلماسي بيرون آمد كه تا پيش از اين وقوع آن اتفاقي دور و گاه ناممكن مينمود. براي نخستينبار تهران توانست از تريبون ديپلماسي به تبيين ديدگاههاي خود پرداخته و نمايندگان جامعهجهاني نيز در گفتوگويي مستقيم و بيواسطه بگويند، بپرسندوبشنوند.
همچنين مذاكرات مستقيم وزيران امورخارجه ايران و امريكا، به مفهوم بهرسميت شناختن متقابل دو قدرت منطقهيي و جهاني بود كه در پي ديپلماسي فعال، توانستند درباره موضوعات كليدي گفتوگو كنند. اين وضع به انزواي بازيگراني انجاميد كه در همه سالهاي گذشته خواستار انزواي ايران نهتنها در منطقه بلكه جامعهجهاني بودند. رژيم اسراييل و عربستانسعودي اصليترين بازندگاني هستند كه ديپلماسي گفتوگو، آنان را در انزوا قرار داد. اكنون جامعهجهاني در برابر غرولند اسراييليها و سنگاندازي مخالفان منطقهيي ايران كمحوصله شده است. توافق هستهيي بيگمان چشماندازي را در منطقه ايجاد ميكند كه ساختار سهدهه گذشته منطقه را دگرگون خواهد كرد و خواهد توانست كليدي باشد براي برونرفت از بحران پيچيده منطقه. همه اعضاي گروه 1+5 اكنون براين باورند كه ظرفيت ديپلماسي در تعامل منطقي ميتواند براي شراكت با تهران در عرصههاي مختلف سياسي و اقتصادي موثر باشد. تهران نيز در منفعتي متقابل دريافته است كه گفتوگو و تعامل دستاوردهاي به مراتب بيشتري را در اعتمادسازي براي توانمندي هستهيي خود نزد جامعهجهاني دارد. اكنون كه اين سطور نوشته ميشود، اميد به «توافقجامع» هنوز به اتفاقي غيرمنتظره در مذاكرات پاياني بستگي دارد ولي اگر همچنين نشد، لازم است همه طرفها برايكسب «توافقكلي» اقدام كنند. اگرچه اين اتفاق، ايدهآل نيست ولي فرصت را از ديپلماسي نميگيرد. در اينحال وعده دستيابي به توافقجامع در آيندهيي كه هزار اتفاق غيرمنتظره براي آن ممكن است رخ دهد، تهديدي است كه همه دستاوردهاي تلاش براي «توافقجامع» را ميتواند دستخوش آسيب كند.