تحولات جديد برجامي به چه معناست؟
مذاكره صريح اما غيرمستقيم
سارا معصومي
پرونده توافق هستهاي ايران با 1+4 به علاوه ايالات متحده امريكا به عنوان عضو خارج شده از اين توافق وارد مرحله جديدي شده است. پايان تعطيلات نوروز 1400 در ايران با تحولات جديد در برجام و البته موج تازهاي از موضعگيريها از سوي مقامهاي امريكايي همراه شد. در حالي كه تيم جو بايدن، چهلوششمين رييسجمهور ايالات متحده از روز 21 ژانويه عنان امور در كاخ سفيد را در اختيار دارد اما به نظر ميرسد كه تصميمگيريهاي دولت جديد درباره پرونده ايران تازه به سرانجام رسيده و شايد واقعبيني بيشتر جاي روياپردازيهاي تيم بايدن براي امتياز گرفتن از تهران را گرفته باشد.
چرا حالا ؟
دولت دموكرات جو بايدن در حالي در راس امور در كاخ سفيد قرار گرفت كه يكي از وعدههاي انتخاباتي او در سياست خارجي، بازگشت به برجام بود و شايد به دليل همين وعده بود كه انتصاب افرادي مانند آنتوني بلينكن، جيك ساليوان، وندي شرمن، ويليام برنز و رابرت مالي كه هر كدام دستي در پرونده ايران در دولت باراك اوباما داشتند، خواه و ناخواه به نشانههاي مثبت در مواجهه بايدن با پرونده ايران تعبير شد. هر چند جو بايدن تا مدتها پس از پيروزي و راهيابي به كاخ سفيد تلاش كرد كه موضعگيري درباره پرونده ايران نداشته باشد و اين امر را به اعضاي كابينه محول كرد اما همه ميدانستند كه «ايران» يكي از اولويتهاي پنهان دولت بايدن در حوزه سياست خارجي است اما حساسيتهاي داخلي و خارجي نسبت به آن، موضعگيري سريع و شفاف درباره آن را سخت كرده است. در اين بازه زماني چند عامل منجر به عدم تحرك كافي تيم بايدن در پرونده ايران شد:
1- تاثير تهديدسازي از تهران: هر چند كه خروج دونالد ترامپ از توافق هستهاي با ايران و به تبع آن تشديد تنش سياسي، نظامي و امنيتي با تهران مخالفان بسياري در ساختار سياست داخلي امريكا داشت اما فضايي كه ترامپ با استفاده از انواع لابيهاي ضدايراني در واشنگتن در 4 سال رياستجمهوري ساخت به سهولت قابل شكستن نبود.
2- اهرمسازي از تحريم: سياست فشار حداكثري دونالد ترامپ عليه ايران هر چند نه به امنيت بيشتر براي امريكا منتهي شد و نه از حجم فعاليتهاي منطقهاي و توان هستهاي و موشكي ايران كاست اما به اهرم فشاري تبديل شد كه از ترامپ به بايدن به ارث رسيد و همه از رييسجمهور جديد انتظار داشتند كه اين اهرم فشار را به برگ امتيازي در هر گونه مذاكره با ايران تبديل كند. همزمان دموكراتها نيز به استفاده از اين اهرم فشار بيميل نيستند. 3- اعضاي كابينه در انتظار راي اعتماد: دو ماه نخست حضور بايدن در كاخ سفيد همراه بود با حضور اعضاي كابينه او در مجلس سنا و طي پروسه دريافت راي اعتماد. در آن فضا همان طور كه شاهد بوديم كوچكترين نشانهاي از نرمش اعضاي كابينه در برابر ايران ميتوانست به عدم راي اعتماد منتهي شود.
4- مديريت پروندهها در غرب آسيا: تغيير در رفتار با عربستان سعودي و مديريت متفاوت رابطه با اسراييل نسبت به دوره ترامپ يكي از اولويتهاي بايدن در حوزه سياست خارجي بود اما اين دو تغيير بايد به گونهاي صورت ميگرفت كه منجر به تنش بيشتر در منطقه غرب آسيا آن هم در ابتداي دولت جو بايدن نشود. هر چند جو بايدن تماس تلفني با پادشاه عربستان سعودي و نخستوزير رژيم اسراييل را به تعويق انداخته و با انتشار اسناد طبقهبندي شده درباره نقش محمد بن سلمان، وليعهد عربستان و نزديكانش در قتل جمال خاشقجي به علاوه توقف همكاريهاي تسليحاتي با عربستان در جنگ يمن، سيگنالهاي كافي درباره پايان دوره ترامپ را به تلاويو و رياض فرستاد اما همزمان با ترساندن آنها از بهبود رابطه واشنگتن با تهران پرهيز كرد. تيم بايدن با توجه به تجربه كارشكنيهاي اسراييل و عربستان در مذاكرات منتهي به برجام در دوره باراك اوباما ميدانستند كه اگر تغيير رويه در برابر تلآويو و رياض را با تنشزدايي سريع از رابطه با تهران همراه كنند، نتانياهو و محمد بنسلمان دست به ماجراجوييهاي جديدي خواهند زد كه مديريت تنش ناشي از آن براي دولت نوپاي بايدن نه ضروري بود و نه به سهولت ممكن.
5- ترميم رابطه با اروپا و اجماعسازي: دونالد ترامپ در 4سال رياستجمهوري از هيچ تلاشي براي تحقير و تهديد متحدان اروپايياش دريغ نكرد و در نتيجه همين سياست بود كه اخراج او از كاخ سفيد در انتخابات با استقبال سريع رهبران كشورهاي اروپايي همراه شد. جو بايدن ترميم رابطه با اروپا از طريق بازگشت به توافقنامهها و قراردادهاي چندجانبه و تشكيل تيمهاي مشورتي براي تصميمگيري مشترك در پروندههاي متفاوت از جمله ايران را در دستور كار قرار داد. بر همين اساس در همان نخستين هفتههاي حضور بلينكن در وزارت خارجه بود كه وزراي خارجه تروييكاي اروپايي حاضر در برجام در نشستي مجازي با او شركت كرده و درباره چند و چون احياي برجام مذاكره كردند. بايدن نه فقط در مواجهه با ايران بلكه در بيشمار پروندههاي مشترك با اروپا در حوزه سياست خارجي از مهار چين تا برخورد با روسيه، از نحوه مديريت حضور نظامي در افغانستان تا مبارزه با تروريسم به همراهي با اروپا نياز دارد لذا ترجيح داد نمايش بازگشت اتحاد ميان امريكا و اروپا را به برگ امتيازي در پروندههايي چون برجام تبديل كند.
زورآزمايي ايران – 1+3
در دو ماه و نيم گذشته از تغيير دولت در ايالات متحده شاهد فراز و فرود در پرونده برجام بوديم. با روي كار آمدن دولت بايدن، ايران تلاش كرد رفع تحريمها و احياي برجام را به اولويتهاي بايدن تبديل كند. در شرايط فقدان لابي ايراني در واشنگتن در حالي كه لابيهاي اسراييلي و سعودي به شدت فعال هستند، دولت ايران از تريبونهاي رسمي و علني براي رساندن پيام به واشنگتن استفاده كرد: 1- گذر زمان به ضرر برجام و كاسه صبر تهران در حال لبريز شدن است. 2- ايران آمادگي بازگشت به تعهدات هستهاي در صورت اجراي تعهدات از سوي ساير حاضران در توافق را دارد. 3- در صورت تداوم سياست فشار حداكثري، ايران نيز از انواع ابزارهاي در اختيار براي مقابله استفاده خواهد كرد و مسووليت اين تنشآفريني بر عهده واشنگتن است. در اين بازه زماني 3 كشور اروپايي حاضر در برجام در كنار ايالات متحده امريكا قرار گرفته و به جاي تلاش براي هموار كردن مسير بازگشت اعضاي اوليه برجام به توافق، مسائلي چون توسعه دامنه برجام به فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشكي ايران يا تغيير در حد و حدود تعهدات هستهاي ايران در قالب توافقي جديد را مطرح كردند. زيادهخواهي اروپا در حالي صورت گرفت كه جواد ظريف، وزير خارجه ايران پيشنهاد فعال شدن جوزپ بورل، مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا در مسير احياي برجام را داده بود. در نتيجه سياستهاي 3 كشور اروپايي به علاوه امريكا(1+3) دولت ايران مصوبه مجلس شوراي اسلامي درباره پايان دادن به اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي را عملي كرد اما به منظور باز نگاه داشتن پنجره ديپلماسي در قالب تفاهم 3 ماهه با آژانس بينالمللي انرژي اتمي، فرصت براي بازگشت به برجام را هم زنده نگاه داشت. 3 كشور اروپايي در مقابل اين اقدام ايران، برگ فشار ديگري رو كرده و پيشنويس تصويب قطعنامهاي عليه ايران در شوراي حكام آژانس بينالمللي انرژي اتمي را تدوين و توزيع كردند. جدال ميان تهران و تروييكاي اروپايي به عقبنشيني تروييكا از تعقيب تصويب قطعنامه منتهي شد. همزمان تهران موضع نهايي خود درباره درخواستهاي جديد 1+3 را اعلام كرد: 1- برجام قابل مذاكره مجدد نيست. 2- مذاكرهاي درباره فعاليتهاي منطقهاي و موشكي با غرب نخواهيم داشت. 3- ايران زماني به اجراي تعهدات هستهاي بازميگردد كه تمام تحريمهاي وضع شده در دوره ترامپ لغو شده و طرفهاي مقابل ايران در برجام به تعهدات خود عمل كنند. مواضع ايران و 1+3 عملا پرونده برجام را در بنبست قرار داد و اين در حالي بود كه ساعت شني پايان برجام به راه افتاده بود.
همه در جست و جوي يك نقشه راه
تحركات پيرامون برجام در دو هفته اخير نشان ميدهد كه اراده سياسي در اعضاي اوليه برجام براي پايان دادن به اصرار بيشتر بر درخواستهاي حداكثري و فرابرجامي به قيمت تخريب برجام موجود شكل گرفته است. هيات ايراني با هياتهاي 3 كشور اروپايي در فرانكفورت آلمان ديدار داشته و گفته ميشود كه در اين ديدار هر كدام از طرفين طرحهايي را براي احياي برجام ارايه كردهاند. هر چند كه برخي منابع خبري ميگويند 3 كشور اروپايي همچنان موضع قابل پذيرشي از سوي ايران اتخاذ نكردهاند اما روند رو به جلو تحولات نشان ميدهد كه ميتوان به پويايي شكل گرفته اميدوار بود.
همزمان نميتوان تفاوت موضعگيريهاي چهرههاي دولت بايدن را ناديده گرفت. به عنوان نمونه سخنان شامگاه جمعه «رابرت مالي» نماينده دولت امريكا در امور ايران درباره آگاهي واشنگتن به لزوم لغو تحريمهاي ايران براي بازگشت به برجام بازتاب گستردهاي داشت.
مالي در مصاحبه با شبكه «پيبياس» گفت:«ما ميخواهيم ايران به پايبندي كامل به توافق برگردد. ايالات متحده ميداند براي اينكه [ايران] به پايبندي برگردد، واشنگتن بايد آن تحريمهايي كه با برجام ناسازگار هستند را رفع كند.» رابرت مالي در بخش ديگري از اين مصاحبه با اشاره به افزايش ميزان اورانيوم غني شده ايران گفت:«امريكا در مقايسه با زمان خروج از برجام در وضعيت به مراتب بدتري در ارتباط با برنامه هستهاي ايران قرار دارد. من اين را يادآوري ميكنم كه آنها امروز نسبت به سال ۲۰۱۷، ده برابر اورانيوم غني شده بيشتري دارند. بنابراين به استناد همين آزمون ساده كه آيا ما در موقعيت بهتري قرار داريم بايد گفت كه خير در وضعيت بدتري قرار داريم.» پس از پايان نشست مجازي كميسيون مشترك برجام ميان ايران و 1+4 كه روز سهشنبه در وين به شكل حضوري ادامه پيدا خواهد كرد، موافقت ايران و امريكا با مذاكره غيرمستقيم براي بازگشت به برجام به تيتر رسانههاي متفاوت تبديل شد.
در حالي كه ايران پيش از اين اعلام كرده بود كه طرح گام به گام براي احياي برجام را نميپذيرد و اين امريكاست كه بايد لغو تحريمها را كليد بزند، يك مقام ارشد ايراني در گفتوگو با امواج مديا، با ترسيم مسير پيشرو، پيشنهاد ايران را مبني بر اينكه «احتمالا همه طرفها بايد مستقيما به مرحله نهايي بروند» افشا كرد همچنين به احتمال اتفاق افتادن پيشرفتي سريع و رو به جلو اشاره كرد. اين مقام ايراني تاكيد كرده كه ايالات متحده بايد «اول» اقدام كند و ايران «پس از تأييد» متقابلا پاسخ خواهد داد و لازم نيست كه اين پروسه طولاني شود. پس از پايان نشست مجازي كميسيون مشترك، نماينده اتحاديه اروپا گفتوگوها را مثبت خواند و در توضيحات ايران و اتحاديه اروپا درباره جزييات مورد بحث گفته شد كه نحوه بازگشت امريكا به برجام محور اصلي بوده، علياكبر صالحي، رييس سازمان انرژي اتمي نيز شامگاه گذشته با حضور در پلتفرم «كلاب هاوس» كه سايت تحليلي انتخاب مديريت آن را برعهده داشت، تاييد كرد كه برجام فعلا از بنبست خارج شده است. صالحي با اشاره به اينكه در جلسه نشست كميسيون مشترك در وين، بحثهاي فني روي ميز قرار خواهد داشت، گفت: در نشست كميسيون مشترك برجام، بستر سياسي و حقوقي مرور شده و فعلا چند قدمي جلو رفتيم. فعلا هر دو طرف از بحث غيرقابل توجيه كه آنها اول شروع كنند يا ما اول شروع كنيم، عبور كرديم كه اين مساله نويدبخش است. رييس سازمان انرژي اتمي در بخش ديگري از سخنانش گفت: هيچ عاقل منصف و عدالتجويي نميپذيرد كه بنبست بر سر برجام به نفع منطقه، امريكا يا ايران است؛ قطعا به نفع ايران هم نيست. ايران كليد طلايي منطقه است؛ اگر قفل منطقه را ميخواهند باز كنند؛ كليد، ايران است. فكر ميكنم امريكا به اين درك رسيده كه حاكميت ملي ايران را به رسميت بشناسد. در حالي كه مهمترين مساله اين است كه نقشه راه بازگشت اعضا به تعهدات برجامي بايد از چه مختصاتي برخوردار باشد، علياكبر صالحي در بخشهايي از سخنانش اعلام كرد كه بازگشت كامل ايران به تعهدات برجامي، زمانبر است اما ميتوانيم همان لحظه «فيريز»(متوقف) كنيم. صالحي در ادامه افزود: برگشتن به تعهداتمان مثل برچيدن بعضي سانتريفيوژها 2 تا 3 ماه طول ميكشد.
از سوي ديگر سخنان سعيد خطيبزاده، سخنگوي وزارت خارجه در گفتوگو با پرس تيوي نشان داد كه ايران همچنان با طرح گام به گام مخالف است. خطيبزاده در اين باره گفت: همانطور كه بارها به وضوح تصريح شده است، هيچگونه طرح گام به گامي مورد بررسي قرار نميگيرد. سياست قطعي جمهوري اسلامي ايران، لغو تمامي تحريمهاست؛ خواه آن دسته(تحريمهايي) كه ترامپ پس از خروج از برجام مجددا وضع كرد خواه آن دسته(تحريمهايي) كه وي آغازگر آن بوده همچنين تحريمهايي كه تحت هر عنوان ديگري تحميل شده است».
چشمها به وين دوخته شد
حضور همزمان نمايندگان ايران و امريكا در وين براي نخستين بار از زمان روي كار آمدن دولت جو بايدن حتي اگر به گفته مقامهاي ايراني به ديدار مستقيم ميان دو طرف هم منتهي نشود از حيث خبري حائز اهميت و نشانه پيشرفت است. هر چند كه چهرهاي مانند رابرت مالي ميگويد مسير پيش رو آسان نيست و تيم ايراني نشست وين را ادامه مذاكره ميان ايران و 1+4 ميداند اما ميتوان اميدوار بود كه در وين، پيامرساني ساير اعضاي برجام ميان ايران و امريكا دو طرف را درباره كلياتي از نقشه راه بازگشت به برجام به تفاهمي نسبي برساند. جن ساكي، سخنگوي كاخ سفيد شامگاه جمعه در سخناني در اين باره گفت:«گفتوگوهاي غيرمستقيم با ايران در وين به طور بالقوهاي سازنده است. امريكا آماده گفتوگوهاي مستقيم با ايران بوده اما در حال حاضر انتظار نداريم كه اين گفتوگوها انجام شود. درباره گامهاي كه ايران بايد براي پايبندي به توافق هستهاي اتخاذ كند همچنين كاهش تحريمها از سوي ما، بحث خواهيم كرد». علي واعظ، تحليلگر ارشد مسائل ايران نيز در توييترش در اين باره نوشت:«نشست اخير كميسيون مشترك برجام راه را براي گفتوگوهاي حضوري در سطح كارشناسان(در وين) هموار كرد و البته اين گام مهمي است و نشان ميدهد كه ايران و امريكا هر دو براي خروج از اين بنبست مصمم هستند اما نبايد درباره مسير پيش رو هم زياده از حد متوهم بود. واعظ در ادامه با اشاره به بحثهاي مطرح ميان ايران و امريكا در 3 ماه اخير اشاره ميكند كه بهترين راه گامهاي موازي است و البته در همين نقطه است كه سختي كار آغاز ميشود. اين كارشناس ارشد مسائل ايران در نهايت نتيجهگيري ميكند كه در اين مرحله بحثهاي فني بسيار ريزي وجود خواهد داشت كه به تفاهم رسيدن درباره آنها آسان نخواهد بود. نكات مدنظر علي واعظ درباره سختي مسير پيش روي ايران و ساير اعضاي برجام براي بازگشت كامل به آن مورد تاييد ساير كارشناسان اين حوزه نيز است. هر چند كه ايران، 1+4 و امريكا يك نقشه راه كلان به نام برجام را در اختيار دارند و ميدانند كه نقطه صفر هر كدام از آنها بايد چه مختصاتي داشته باشد اما بازگشت ايران به تمام تعهدات هستهاي مندرج در برجام حداقل 3 ماه زمان خواهد برد و اين در حالي است كه طرف مقابل معتقد است در برخي حوزهها مانند تحقيق و توسعه بازگشت به عقب معناي چنداني ندارد چراكه ايران به تكنولوژي لازم در اين خصوص دست يافته است. همزمان پايان دادن به 1500 نوع تحريمي كه دونالد ترامپ در 4 سال گذشته عليه ايران وضع كرد، كار سادهاي براي دولت بايدن نخواهد بود و حتي اگر سد جمهوريخواهان مخالف احياي برجام را هم ناديده بگيريم، اجرايي كردن لغو اين تحريمها زمانبر است و از سوي ديگر ايران زماني ميتواند از پايان يافتن تحريم و فضاي ناشي از آن مطمئن شود كه رابطه مالي و تجاري ايران با جامعه جهاني عادي شده، پولهاي بلوكه شده ايران در اختيارش قرار بگيرد و علاوه بر آن ترس كمپانيها و شركتهاي خصوصي براي كار با تهران هم در ميدان عمل پايان يافته و سرمايهگذاري در ايران آغاز شود. اين پروسه قيد شده نيز زمانبر است و شايد حتي به بازه زماني بيش از 3 ماه مورد نياز تهران براي اجراي تعهداتش هم نياز داشته باشد.
ايران سال پرترافيكي را در حوزه ديپلماسي آغاز كرده و علاوه بر حصول سند برنامه همكاري جامع ميان ايران و چين به نظر ميرسد كه چين با عدم مخالفت امريكا در خريد نفت از ايران مواجه شده و از اين شرايط استفاده هم كرده است. همزمان در هفته جاري شاهد سفر نخستوزير كره جنوبي به ايران خواهيم بود كه به نظر ميرسد ميتواند با دو تحول گرهگشايي از وضعيت اموال مسدود شده ايران در سئول و آزادسازي نفتكش اين كشور از سوي ايران همراه باشد. همزمان تهران ميزبان سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه خواهد بود و به نظر ميرسد كه مسكو نيز بر احياي برجام تمركز بيشتري كرده باشد.
در چنين شرايطي مهمترين مساله حفظ انسجام داخلي در ايران و شنيده شدن يك صداي واحد از تهران درباره چند و چون پيشبرد مذاكرات است. همزمان خوشبيني مفرط يا نگاه بدبينانه به تحولات صورت گرفته مانع از حركت كشور در مسير واقعبيني خواهد شد. در حال حاضر به همان اندازه كه تحريم به اهرم فشار امريكا در برابر ايران تبديل شده، تهران نيز برگ امتيازهاي قابل قبولي براي ارايه در اختيار دارد كه فعاليتهاي هستهاي تنها يكي از آنهاست. زمان استفاده از كارتها فرا رسيده و بايد ديد كه دو طرف در وين كدام كارت را نخست روي ميز مذاكره غيرمستقيم خواهند گذاشت.