روز معلم؛ تكرار شعارها، تكرار انتقادها
تجليل مسوولان، فرياد معلمان
گروه اجتماعي
وزير آموزش و پرورش صحبت از معلمي در دوران كرونا كرد: «در اين دوران، هنرنمايي، مسووليتپذيري، سختكوشي و خلاقيت معلمان مثالزدني شد و باوجود تمام مشكلات به همت معلمان،«ايران سراسر مدرسه شد». ما توانستيم با كمك صداوسيما و در پرتو تلاش همكاران فرهنگي، مدرسه تلويزيوني و شبكه شاد را توليد كنيم و همه اينها دست به دست هم دادند تا آموزش تعطيل نشود و هيچ دانشآموزي از مسير آموزش باز نماند.» اين بخشي بود از صحبتهاي محسن حاجيميرزايي با حضور در ويژهبرنامه «سپاس معلم» كه به مناسبت گراميداشت «هفته بزرگداشت مقام معلم» و در شبكه آموزش سيما برگزار شد. يك روز قبلتر هم رييسجمهور گفته بود:«اين دولت افزايش بودجه آموزش و پرورش و توجه ويژه به حل مشكلات معلمان و ارتقاي معيشت اين قشر تاثيرگذار در فرهنگ جامعه را با جديت دنبال كرده و در اين راه از هيچ تلاش و اقدامي دريغ نكرده است.» حمد و ثناي معلمان همزمان با رسيدن روز و هفته معلم خودش را در متن سخنراني مسوولان كشورگنجانده است و صحبت از «مقام معلم» را ميشود در جابهجاي خبرها پيدا كرد. همزمان تريبون كه به دست خود معلمان ميرسد خستگي از آنچه شرايط كار و روزگار بر آنها تحميل كرده را ميتوان در كلامشان ديد؛ از معلمان غيررسمي آموزش و پرورش گرفته كه دولت و وزارتخانه مسووليت چنداني در قبالشان نميپذيرد تا معلمان رسمي و نهادهايشان كه در بيانيهها حرفشان را ميزنند:«مسوولان در ردههاي مختلف نه تنها سرشان بالا نيست و حرفي براي گفتن ندارند؛ بلكه بايد سرافكندهتر از هميشه پاسخگوي اين پرسش تكراري باشند كه چه زماني معلم در صدر مينشيند و قدر ميبيند؟»
سازمان معلمان ايران به مناسبت روز معلم بيانيهاي داده كه در آن مانند وزير آموزش و پرورش به نقش پررنگ معلمان در تعطيل نشدن آموزش در دوران شيوع كرونا اشاره شده است با اين تفاوت كه از نظر آنها اين نقش وقتي صحبت از شأن و جايگاه معلم باشد، ناديده گرفته ميشود. در بخشي از اين بيانيه آمده است:«در سال تحصيلي كرونايي، معلمان آنقدر خوش درخشيدند كه مسوولان مجبور به تسليم در برابر خلاقيتهاي معلمان و مدارس شدند و معلم محوري و مدرسه محوري كه سالها توسط كارشناسان و منتقدان فرياد ميشد، چشمههايي از اعجاز خود را نمايان كرد. تعدادي از معلمان در آتش عشق معلمي سوختند و تا دقايق پاياني زندگي خود، روي تخت بيمارستان و در بستر بيماري هم گوشي و تبلت به دست از نشاندن بذر اميد و دانش در دل و ذهن دانشآموزان خود غافل نبودند. در زير غبار محروميتها و مظلوميتهاي دانشآموزان به دور از اينترنت و محروم از موبايل و تبلت، اين معلمان عاشق و فداكار بودند كه آموزش حضوري را به بهاي جان خود برقرار كرده و اجازه ندادند تا كرونا فرصت دانستن و توانستن را از كودكان و نوجوانان اين مرز و بوم بگيرد. اما روز معلم فرا ميرسد و باز هم مثل همه سالهاي گذشته و شايد بدتر، بيشتر مسوولان در ردههاي مختلف، نه تنها سرشان بالا نيست و حرفي براي گفتن ندارند؛ بلكه بايد سرافكندهتر از هميشه پاسخگوي اين پرسش تكراري باشند كه چه زماني معلم در صدر مينشيند و قدر ميبيند؟ آري روز معلم فرا ميرسد و روزگار معلمي همچنان غبارآلود بيتدبيريها، اولويت ندادنها، شعارها و وعدههاست؛ غبارهايي كه بيش از همه بر چشم نسل امروز و فردا فرو ميرود و راه ايراني آباد و توسعه يافته را پرسنگلاخ ميكند.»
در 4 سال گذشته، مشكلاتي كه بر انبان مشكلات معلمان غيررسمي آموزش و پرورش افزوده شدند صدها بار جاي خود را ميان تيترهاي اجتماعي رسانههاي مختلف باز كردند. همين روز گذشته بود كه ايلنا روايتي از سرباز معلماني ارايه داد كه از «حقوق ۴۰۰ تا ۹۰۰ هزار توماني براي سرباز معلمان با مدرك فوقليسانس» ميگفت. منصور حميدي، سربازمعلم منطقه باوي استان خوزستان كه از اهواز، شهر محل سكونتش تا باوي 134 كيلومتر راه طي ميكند، گفته است:«گاهي اوقات زنگ آخر كه ميشود، نگراني اين را داريم كه با اين كرايههاي سنگين و حقوقهاي اندك، چطور با اين مسافتهاي طولاني از مدرسه به خانه برگرديم. به تازگي اعلام كردند كه حقوق همه معلمان افزايش يافته، ولي اين افزايش حقوق هيچ تاثيري در ميزان حقوق سرباز معلمان نداشته است. من در حال حاضر دقيقا ۴۲۹ هزار تومان حقوق دريافت ميكنم. در همين گزارش كه وصف حقوق اندك و حتي نبود آموزشهاي كافي معلمي پيش از آغاز به كار سرباز معلمان رفته است، ناصر سيلمانزاده، رييس مركز برنامهريزي نيروي انساني و امور اداري وزارت آموزش و پرورش در واكنش به مشكلات سرباز معلمان در خصوص ميزان دريافتيها گفته است:«ميزان پرداختي سرباز معلمان بر اساس قانون مديريت خدمات كشوري بوده و با كاركنان دولتي كاملا متفاوت است. حقوق سرباز معلمان توسط ستاد مشترك نيروهاي مسلح مشخص ميشود و سال گذشته دو يا سه مرتبه افزايش حقوق داشتند، البته اين افزايش به ميزان كاركنان دولت نبوده است. ميزان افزايش حقوق سرباز معلمان به ما هم اعلام نشده و به محض اينكه افزايش آن هم به ما اعلام شود، صدور احكام و پرداخت آن را آغاز خواهيم كرد.»
نزديك به يك ميليون معلم و كادر فرهنگي رسما در مجموعه آموزش و پرورش هستند و هزاران نفر با نامهاي رنگ به رنگ از خريد خدمتي گرفته تا حقالتدريسي و سرباز معلم و نيروهاي قراردادي مربوط به هنرستانها و آموزشكدههاي فني و حرفهاي با قراردادهاي ناقص و گاه قراردادهاي سفيد مشغول به كار هستند. رابطه آنها با آموزش و پرورش اغلب در قراردادي با يك پيمانكار و واسطه خلاصه شده و در عمل مسووليت مستقيمي را متوجه آموزش و پرورش نميكند. درگزارشهاي مفصلي در دو سال گذشته «اعتماد» به مسائل معلمان با قراردادهاي مختلف پرداخته است،كساني كه معمولا در نقاط دور از مركز يا مناطق حاشيهاي شهرها مشغول به كار با شرايط سخت هستند و هنوز هم به سوداي معلمي و به سوداي اينكه روزي قرار است در صف استخدام آموزش و پرورش قرار بگيرند، به كارشان ادامه ميدهد،كساني كه گاه حتي نامشان هم در فهرست معلمان مدارسي كه در آن تدريس ميكنند، ذكر نميشود. كساني كه از سوختبري تا رانندگي تاكسي را به فهرست كارهاي روزانهشان ميافزايند تا آن پولي كه از معلمي درنميآيد از محل ديگري جبران كنند.