كشتيهاي جنگي 2 كشور در همكاري با يكديگر يك كشتي جنگي چين را رهگيري كردند
نخستين همكاري نظامي ژاپن و تايوان عليه چين
آرمين منتظري
برخي منابع خبري از همكاري نظامي مشترك تايوان و ژاپن در درياي چين شرقي خبر دادهاند. گفته ميشود اين همكاري بدون هيچ سر و صداي خبري انجام شده و نيروهاي ژاپني و تايواني يك كشتي جنگي چيني كه در آبهاي درياي چين شرقي در حال عبور بود را رهگيري كردهاند.
به گزارش نيوزويك، برخي تصاوير ماهوارهاي هم كه در رسانهها منتشر شده نشان ميدهد كشتيهاي ژاپني و تايواني در منطقه حضور دارند. تصاوير ماهوارهاي منتشر شده كشتي نظامي چيني را نشان ميدهد در حال حركت و دو كشتي ژاپني و تايواني كه در پي او حركت ميكنند.
اين نخستينبار است كه تايوان و ژاپن چنين همكاري نظامي مشتركي را به اجرا ميگذارند. در اين تصوير كشتي چيني 125 كيلومتر با كيلانگسيتي، 132 كيلومتر با جزيره پاژني ياناگوني و تنها 62 كيلومتر با جزاير مورد مناقشه ديايوتاي فاصله دارد. دقيقا همان روز، وزارت دفاع ژاپن برخورد با كشتي چيني را اعلام كرده و عكسهايش را نيز منتشر كرد. وزارت دفاع ژاپن اعلام كرده از آنجاييكه كشتي چيني بيش از اندازه به جزاير ديايوتاي نزديك شده، نيروي درياي ژاپن نه تنها يك ناوچه جنگي را به منطقه اعزام كرد بلكه از يك جنگنده لاكهيد رهگير P3 و يك هواپيماي گشتزني نيز استفاده كرده است تا كشتي چيني را تحت نظر داشته باشد.
وزير دفاع تايوان نيز روز يكشنبه اعلام كرد نيروي دريايي تايوان از مواضع نيروهاي دشمن كاملا آگاه است و آنها را تحت نظر دارد. او گفت: «تا زماني كه آنها تحت نظارت و رصد ما قرار دارند و در حيطه مسووليت ما هستند، ما كشتيهايمان را براي تحت نظر گرفتن آنها اعزام خواهيم كرد. او همچنين اعلام كرد كه كشورش قصد ندارد اعلام كند كه به هنگام دفاع از خود با كدام كشورها همكاري ميكند».
اهميت نقش تايوان در منطقه
اهميت تايوان براي امريكا و متحدانش، در چارچوب استراتژيهاي رويارويي با چين در حال ظهور، بسيار ويژه و ممتاز است. از يك سو تايوان يك دموكراسي ليبرال است كه بزرگترين توليدكننده تراشههاي كامپيوتري در جهان محسوب ميشود. از سوي ديگر اهميت استراتژيك تايوان به لحاظ نظامي آنقدر زياد است كه استراتژيستهاي نظامي از آن با عنوان «اولين حلقه از زنجيره جزاير» ياد ميكنند كه از ژاپن در شمال آغاز شده و تا فيليپين در جنوب كشيده ميشود. بنابراين اهميت استراتژيك تايوان انكارناپذير است.
ايالات متحده امريكا در سال 1979 اعلام كرد رويكردش در قبال چين براساس سياست «چين واحد» تنظيم خواهد شد بنابراين انتظار چنداني نميرود كه حمايت نظامي امنيتي امريكا از تايوان بيحد و حصر باشد. البته طي سالهاي اخير و با در نظر گرفتن رويارويي آشكار چين با امريكا، نظرسنجيها نشان ميدهند كه افكار عمومي امريكا با اتخاذ سياست حمايت بيشتر واشنگتن از تايوان موافق هستند. تا بدينجاي كار، امريكا رويكردي مبهم را در خصوص تايوان در پيش گرفته است و اتفاقا اين رويكرد تاكنون در راستاي منافع امريكا بوده و نتيجه داده است. به اين صورت كه در برخي حوزهها، تضمينهاي امنيتي به تايوان ارايه كرده است. البته اين تضمينها صرفا آنقدري بوده است كه جلوي حمله چين به تايوان را بگيرند.
در آن سو ژاپن نيز به دقت به رفتار امريكا با تايوان مينگرد. در واقع تضمينهاي امنيتي امريكا به تايوان براي ژاپن نيز حايز اهميت است. ژاپن نيز با توجه به موقعيت جغرافياي خاص خود در اقيانوس آرام و نگرانيهاي گاه به گاهش درباره تضمينهاي امنيتي امريكا، به دقت سياست امريكا در قبال تايوان را زير نظر دارد.
چالشهاي رو به رشد و مداومي كه نيروهاي چيني ايجاد كردهاند موجب شده تايوان در كنترل آبهاي سرزميني و آسمان خود ناتوان باشد. از سوي ديگر پكن همچنان به ساخت ناوگاني كه بتواند با استفاده از آن به تايوان حمله كند، ادامه ميدهد. تحليلگران امريكايي نيز ديگر چندان مطمئن نيستند امريكا بتواند در يك رويارويي مستقيم با چين بر سر تايوان پيروز شود. برخي از مقامات ارشد نظامي امريكا نيز معتقدند چنانچه جنگي اينچنيني در منطقه دربگيرد، احتمالا شش سال به طول خواهد انجاميد.
تايوان به غير از امريكا متحد ديگري در منطقه ندارد اما ژاپن در خصوص تبعات شكست احتمالي امريكا در دفاع از تايوان بيمناك است. اگر چين بتواند تايوان را تصرف كند، تواناييهاي نظارتي ژاپن و همچنين امكانات دفاعياش در سواحل اقيانوس كاملا در تيررس مستقيم چينيها قرار خواهد گرفت. اما قانون اساسي ژاپن اين كشور را از مشاركت در هر جنگي در دفاع از تايوان منع كرده است.
البته امريكا ميتواند با ارجاع به پيمان امنيتي نظامي آزنوس از استراليا درخواست كند در حمايت از تايوان وارد عمل شود. البته در اين پيمان كه ميان امريكا، استراليا و نيوزيلند منعقد شده، بند مشخصي وجود ندارد كه بتوان با استناد به آن يكي از طرفين را مجبور به دخالت در جنگ كرد.
اما واقعيت اين است كه اگر امريكا از استراليا چنين درخواستي را مطرح كند و استراليا اين درخواست را رد كند، احتمالا تبعات اين رد درخواست براي استراليا بسيار زياد خواهد بود. با توجه به اينكه شيپور جنگ در منطقه اقيانوس آرام هر روز بيشتر از روز ديگر به گوش ميرسد، كانبرا نيز دريافته كه امريكا ديگر تنها ابرقدرت جهان نيست و معنايش اين است كه استراليا بايد خود را براي ورود به جهاني جديدتر و خطرناكتر آماده كند.
واقعيت اين است كه استراليا ديگر نميتواند بهطور كامل صرفا به امريكا تكيه كند و مجبور خواهد شد تواناييهاي نظامي مختص به خودش را تقويت كند. در عين حال مجبور است با تقويت روابط خود با بازيگران ديگر منطقه جنوب شرق آسيا نظير اندونزي، ژاپن، هند و كره جنوبي، تلاش كند تا آنجا كه ممكن است از خطر افزايش تنشها و درگرفتن جنگ در اين منطقه بكاهد.
با در نظر گرفتن اين تصوير كلي، كاملا قابل فهم است كه چرا يك همكاري نظامي به ظاهر كماهميت ميان ژاپن و تايوان بر سر رهگيري يك كشتي جنگي چيني، آنقدرها هم كماهميت نيست و ميتواند نشاندهنده آماده شدن كشورهاي منطقه براي وقوع جنگي احتمالي باشد. شايد هم كشورها در حال آزمودن همكاري نظامي موردي با يكديگر هستند تا در ميانه جنگ هر زمان كه ممكن بود بار ديگر آن را تكرار كنند.