فكرش را بكنيد صدتا برادر داشته باشيد
اسدالله امرايي
«هيچ قصد ندارم در بدبختي و فلاكت يك آدم ديگر چون و چرا كنم؛ ولي با اين حال بگذاريد همين الان - در آغاز شبي كه كنار هم سپري ميكنيم- بگويم كه در اين خانواده يا هر خانواده ديگري، روحيات يا خلقوخوي خاصي به حدي غالب و مزمن ميشود كه ديگر كسي اسم روحيه رويش نميگذارد و جزو خصايص عادي شخصيتي و خصايل مشترك در نظر گرفته ميشود -همان اختلالهاي شخصيتي كه- چون اختلال است - معناي عضويت در جمع خانواده
به خود ميگيرد.
شخصيت جمعي اين خانواده را ميشود با دليل و منطق اينگونه توصيف كرد: عصبي، رمانتيك، خمود، اهل نيش و كنايه، ترسو، كلافه، ملنگ، دعوايي، بيعفت، سنگدل، بخور تا خورده نشي، مبتلا به اختلال شخصيت مرزي و خودشيفتگي، مضطربانه كوتهنظر و كم و بيش تن داده به نوميدي اگرچه گهگاه در مستي اهلِ بزم و سرور. اين ميتواند مشكلساز باشد. اينكه ما همگي به افسردگي مبتلا باشيم از رنج يك دردمند تكافتاده و گمشده در ميان جمعِ پايكوبانِ پرهياهو نميكاهد.» صد برادر رماني از دانلد آنتريم است كه با ترجمه خانم طهورا آيتي در نشر برج منتشر
شده است.
شروع كتاب با ذكر اسامي، نودونه برادر راوي آغاز ميشود كه همگي از يك پدر هستند و حالا زير سقف خانه اشرافي رو به زوال در كتابخانهاي غريب گردهم آمدهاند تا خاكي بر سر خاكستر در كوزه مانده بقاياي پدرشان بريزند. در اين رمان هيچ زني حضور ندارد و راوي كه يكي از همين صد برادر است فقط يكبار اسم زني را ميبرد و بس. يكي از صد برادر غايب است و پي زني به نام جين رفته كه او را گم كرده است. درست از ساعت ظهر تا صبح فردا نود و نه مرد توي هم ميلولند، همهچيز رسمي و مودبانه است و هر چه به سمت نيمهشب ميرويم از پس آن شكل و شمايل معقول و شغلهاي اتوكشيده خوي وحشي است كه بيرون ميزند و ميبينيم كه راوي وقتي ميگفت رگ و ريشه خانوادهشان به جنوني در اعصار قبل برميگردد پربيراه نگفته، تباري كه وقتي كار بالا ميگيرد از پس پرده بيرون ميپرد و خودش را نشان ميدهد هيچ عنصر مردانه منفوري نيست كه يكي از اين نودونه برادر خوني بروز ندهد و اين تبار انگار دستمايه تاريخ مردسالار و مذكر امريكايي است كه آنتريم به شلاق نقد گرفته و در رمانش از خجالت آن درآمده و به ريشش خنديد و از هرزگي مردسالاري و قلدرياش گفته است. داگ، راوي رمان، منحصربهفردترين پسر در ميان پسران پدرش است و در عين حال پسري است كه آرزوها و حسرتها و اختلالات رواني نودونه برادرش را از همه عميقتر بروز ميدهد. ناشر حق ترجمه اين رمان را طي قراردادي از نويسنده و كارگزارش خريداري كرده است هر چند كشور تابع كپيرايت نيست.