راهبرد ريشهكني تحريمها
دخالت نظامي در مفهوم كلاسيك آن كاربرد زيادي نخواهد داشت. اما زيادهروي دولتهاي مختلف امريكا در تحريم، سلاحسازي دلار و سوءاستفاده سياسي از جايگاه اقتصادي باعث شده است كه اعتماد اوليه جهان به اين كشور به تدريج تضعيف شود. تقريبا همه به اين نتيجه رسيدهاند كه در صورت عدم چارهانديشي براي اين معضل همواره ناچار خواهند بود كه سلطه، زورگويي، رفتارهاي يكجانبه و خودسرانه امريكا را تحمل كنند لذا بايد چارهاي انديشيد.
با اينحال بسياري هنوز سعي ميكنند متعرض سيستم بينالمللي موجود نشده و با راهحلهاي موقت يا بده بستان سياسي با امريكا منافع كوتاهمدت خود را حفظ كنند. در حالي كه طبعا مهار سلطهگري و هژموني جهاني امريكا با بازي در ميدان و قواعد بازي كه خود براي حفظ اين شكل گرفته است نتيجهبخش نخواهد بود. تغيير در وضعيت فعلي نيازمند عزم و اراده جدي سياسي كشورهاي پيشرو است.
قدرتهاي اقتصادهاي بزرگ و نوظهور جهاني مانند چين با همكاري ساير كشورها در صورت عزم سياسي ميتوانند به تدريج زمينه تضعيف سلطه ظالمانه امريكا بر نظام بينالمللي را ايجاد كنند. به نظر نگارنده قدم اول در اين راه تقويت همكاريها و ايجاد سازوكارهاي منطقهاي است.
سازمان همكاري شانگهاي با توجه به وزن اقتصادي و جمعيتي آن ميتواند بستر مناسبي براي اين كار باشد. ايجاد كانالهاي موازي تبادلات ارزي و تجاري همچنين تاسيس بانكهايي كه بدون وابستگي به نظام بينالمللي بانكي فعلي كارگزاري تبادلات اقتصادي و تجاري را به عهده بگيرند و در عين حال جانشيني ارز يا ايجاد يك ارز جديد با سبدي از پول ملي همه كشورهاي عضو به عنوان معيار سنجش ارزش معاملات و تبادلات تجاري منطقهاي راهي امن براي خروج تدريجي از سلطه جهاني امريكا ايجاد خواهد كرد.
جهان در حال گذار به سوي چندقطبي شدن است و چارهانديشي براي اين كار نه تنها از نظر اقتصادي امري ناچار است بلكه از نظر سياست و امنيت بينالمللي تغيير ساختار تجاري و اقتصادي بينالمللي لازمه جهان نو خواهد بود.
ايران به عنوان كشوري پيشرو كه متحمل زيان بسياري از قِبل تحريمهاي ظالمانه شده است بايد ابتكار عمل را در دست بگيرد و بخشي از راهبرد درازمدت ديپلماسي اقتصادي را معطوف به اين موضوع كرده و فروپاشي ريشهاي رژيم تحريمهاي ظالمانه را سرلوحه ابتكارات ملي و منطقهاي خود قرار بدهد.