وقتي داور به خاطر دريبل رنگينكماني كارت زرد ميدهد
مراقب نظام اخلاقي تحميلي به فوتبال باشيم
علي ولياللهي
بدون وارد شدن به مباحث پيچيده نظريههاي اخلاقي و براساس آنچه در جامعه به عنوان «اخلاق» معرفي ميشود، ميتوان گفت بين اخلاقيات در فوتبال و اخلاقيات در خارج از مستطيل سبز تضادهايي به وجود آمده. نمونههاي اين تضاد روز به روز در حال افزايش است. آخرين مورد آن هم برميگردد به كارت زردي كه لوكاس پاكتا بازيكن برزيلي ليون در بازي تيمش مقابل تروا از داور گرفت.
در دقيقه ۹۳ آن بازي پاكتاي برزيلي در حالي كه تيمش سه بر يك جلو بود خواست با دريبل رنگينكماني مدافع مقابلش را پشت سر بگذارد. داور بازي خانم استفاني فراپارت مسابقه را متوقف كرد و به پاكتا بابت انجام دريبل هشدار داد. داور معتقد بود كه حركت پاكتا براي تحقير حريف انجام شده است. با بيتوجهي و ناراحتي پاكتا، فراپارت به او يك كارت زرد داد. بعد از بازي نيمار بازيكن پاريسنژرمن كه سال گذشته دقيقا به خاطر چنين حركتي در بازي پياسجي و مونپليه از داور كارت زرد گرفته بود در صفحه شخصياش در فضاي مجازي با اشاره به اينكه فوتبال زيبا مرده است تاكيد كرد كه اين فقط يك دريبل است و در فوتبال مساله مهمي به حساب نميآيد. نيمار نوشت: «اين صحنه بسيار غمانگيز بود؛ دادن كارت زرد به خاطر يك دريبل. مهم نيست چه زماني و در چه زميني دريبل ميزنيد. فصل قبل به من براي چنين حركتي كارت دادند و امسال نوبت پاكتا بود. صادقانه بگويم كه دليل اين اخطار را درك نميكنم. ژوگو بونيتو (اصطلاح برزيلي فوتبال زيبا) را ميكشند در حالي كه تا زماني كه ميتوانيد، بايد از فوتبالتان لذت ببريد.»
بحثها پيرامون اين ماجرا دوباره آتش زير خاكستر تفاوت ديدگاههاي فوتبالي با زندگي خارج از مستطيل سبز را شعلهور كرد. به اين معنا كه گرچه اين دو ساحت كاملا از هم جدا نيستند اما در برخي مصاديق كاملا با هم متفاوت هستند و تجزيه تحليلي يكي از دريچه ديگري به نتايج اشتباهي ميرسد. مثلا وقتي يك تيم خيلي قويتر از تيم ديگر است و پشت سر هم دروازه حريف را باز ميكند بعضيها كه درك درستي از فوتبال ندارند، كار تيم قويتر را تقبيح كرده و از لفظ «ضعيفكشي» ياد ميكنند. اين افراد ميگويند شما با ۴ يا ۵ گل هم برنده ميشويد و نيازي نيست با زدن ۲۰ گل حريف را تحقير كنيد. در حالي كه فوتباليها ميدانند اتفاقا شل بازي كردن مقابل حريف و جدي نگرفتن مسابقه تحقير حريف به حساب ميآيد. اگر بازيكنان حريف احساس كنند از سوي رقيب جدي گرفته نميشوند احساس حقارت به آنها دست ميدهد. نمونه ديگري كه شايد بيربط به نظر برسد اما آن هم ناشي از عدم اطلاع از دنياي فوتبال دارد برميگردد به اظهارنظر «علي مطهري» درباره بازيكنان الهلال عربستان. در اسفند ۹۶ و بعد از فاجعه سقوط هواپيماي ياسوج، قرار بر اين شد كه در ابتداي بازي استقلال و الهلال بازيكنان يك دقيقه سكوت كنند. بازيكنان الهلال اين يك دقيقه سكوت را نه با ايستادن در دور دايره زمين كه با ايستادن در زمين خودشان انجام دادند و علي مطهري نماينده وقت مجلس اين كار را نوعي بياحترامي تلقي كرد.
از اين سوءبرداشتها در چند سال گذشته زياد ديده شده است. از برخي شاديهاي پس از گل يا استفاده از اصطلاحات گرفته تا همين دريبلي كه پاكتا زد و كارت گرفت. رسيدن به يك ديدگاه واحد در اين زمينه بسيار سخت به نظر ميرسد، چراكه مصاديق پيچيده و متفاوت هستند. به عنوان مثال ده سال پيش در اردوي پيش فصل منچسترسيتي در امريكا و حين انجام يك بازي دوستانه ماريو بالوتلي در موقعيت تك به تك با دروازهبان حريف اقدام به انجام يك حركت نمايشي كرد و توپ را از دست داد. مانچيني بلافاصله بالوتلي را تعويض كرد و اين دو با هم به مشاجره پرداختند. مانچو بعد از بازي با انتقاد از رفتار بچگانه بالوتلي آن حركت را ناشايست و نشانه بياحترامي دانست. در آن مقطع كسي تصميم مانچيني را زير سوال نبرد.
اينجاست كه ميتوان پرسيد «احترام» در فوتبال به چه معناست. اين كلمه كه روي لباس بازيكنان درج شده و خيلي وقتها بازيكنان با انگشت به آن اشاره ميكنند دقيقا شامل چه مصاديقي ميشود؟ آيا با پشت پا پنالتي زدن بياحترامي است؟ يا انجام دريبل رنگينكماني اهانت به حريف است؟ آيا زانو نزدن هنگام شروع بازي براي مبارزه با نژادپرستي عملي «اشتباه» است؟ يا نگه داشتن توپ روي خط دروازه و بعد خوابيدن و با سر غلطاندن آن به درون دروازه تحقير حريف به حساب ميآيد؟ حتي ميتوان در مورد اعتراف بازيكنان به انجام نشدن خطا روي خودشان هم اين بحث را مطرح كرد. اينكه وقتي بازيكني ميداند داور به اشتباه به سود او اعلام خطا كرده، اعتراف كند و منافع تيم را از بين ببرد عمل درستي انجام داده؟ گرچه اين مساله با آمدن كمكداور ويديويي عملا ديگر اتفاق نميافتد اما همچنان به عنوان يك دوراهي اخلاقي قابل بحث است.
در تمام اين بحثها اما بايد در نظر داشت نظام اخلاقي داخل مستطيل سبز، نوع روابط تماشاگران، وظايف داور و مواجهه بازيكنان با هم با خارج از فوتبال تفاوتهايي دارد. اگر چنين چيزي مدنظر قرار نگيرد آن وقت ميتوان حتي پيروزي در مسابقه فوتبال را بابت اينكه بازيكنان حريف و مخصوصا تماشاچيان منتسب به آن تيم «ناراحت» ميشوند و احساس «تحقير» و «شكستخوردگي» ميكنند مذمت كرد. چند سال پيش برخي در يك مقاله مدعي شده بودند شكست دادن رقيب مصداق نوعي تجاوز به حساب ميآيد. ديدگاه آنها اگرچه راديكال و غيرقابل پذيرش مينمود اما از لحاظ فرمي شباهتهايي با كارت زردي كه فراپارت به لوكاس پاكتا داد، دارد. پس اگر اين مساله به صورت جدي بررسي نشود و فيفا مانع از چارچوبتراشي اخلاقي غيرمرتبط با فوتبال براي فوتبال نشود دير نيست زماني كه بازيكنان مجبور شوند براي گل زدن از رقيب اجازه بگيرند!