درباره آييننامه ممنوعيت استفاده از زبانهاي محلي
محمدعلي بهمني قاجار
سخناني در مورد بخشنامه وزارت ارشاد درباره ممنوعيت استفاده از نامهاي غيرفارسي براي اماكن موجبات تعجب و البته تاثر است، در وهله نخست براساس اصول كلي حقوقي و نيز قواعد مسلم فقهي اصل بر مباح بودن و آزاد بودن هر عمل است مگر اينكه براساس فلسفهاي، قانونگذار با حكمي حكيمانه ممنوعيتي ايجاد نمايد، بنابراين ايجاد ممنوعيت نامگذاري آنهم از طريق يك بخشنامه خلاف آزادي و اصول كلي حقوقي و فقهي است، در وهله بعدي در قانون اساسي و در اصل پانزدهم آن استفاده از زبان فارسي به عنوان زبان رسمي و در مكاتبات اداري و دولتي و زبان آموزشي مورد تاكيد قرار گرفته است و تعميم دادن اين اصل به نامگذاري اماكن تجاري يا واحدهاي صنفي تعميم ناروا است، ضمنا اين ممنوعيت با اصول متعدد قانون اساسي از جمله بندهاي هفتم و نهم اصل سوم در مورد تامين آزاديهاي سياسي و اجتماعي و حذف تبعيضات ناروا و اصل هشتم در مورد آزادي و استقلال و تماميت ارضي و اصل نوزدهم درباره برابري همه اتباع ايران و اصل بيست و دوم در مورد مصونيت حيثيت و شغل اشخاص از هرگونه تعرض در تناقض است، حق شهروندان ايران براي استفاده از زبانهاي محلي خودشان را كه جزيي از ذخاير فرهنگي و مدني ايران است را بيهوده ممنوع و در شغل و كاسبي آنان خلل بيجا ايجاد مينمايد. اينچنين فرضي منتفي نيست كه فردي با نامي محلي، كاسبي پررونق ايجاد كرده و حال منع استفاده از اين نام بر معيشت وي نيز ضربهاي وارد مينمايد، بنابراين چنين ممنوعيت بلاوجه و مندرآوردي و خلقالساعهاي زياني است بر شغل و حيثيت و آزادي اشخاص، از سويي ديگر چنين ممنوعيتي آن هم در تهران ارايه تصوير نادرست تكقومي از پايتختي است كه مركز تكثر قومي در ايران بوده و شهري فرا قومي است.
از سويي ديگر چنين ممنوعيتي، ستمي بيجا بر زبان فارسي نيز هست زيرا زبان فارسي زبان ملي همه ايرانيان بوده و زباني قومي و قبيلهاي نيست و رمز پويايي و ماندگاري آن نيز در سازگاري با ساير زبانهاي رايج در ايران و تاثيرگيري از آنان و تاثر بر آنان بوده است، چنين محدوديتي مغاير وحدت ملي و تماميت ارضي و پاس گلي نابخشودني به قومگرايان ايرانستيز و تجزيهطلب جهت اثبات مدعاهاي آنان نيز به شمار ميرود. در پايان در جهت تكريم زبانهاي محلي به نقل قولي از مرحوم سيدحسن مدرس پارلمانترين معروف ايران بسنده ميكنم: «بيجهت لغت اقوام خودمان (طرد نكنيم) (لغت خودمان) كه كردي باشد (آقاي اجاق اوقاتش تلخ نشود) كردي لغت خودمان است، عربي هم لغت خودمان است لري هم سي خودمان است، بايد اينها را نگاه داشتن، (حفظ) آنان براي مانافع است نه ازدست دادنش.»