ادامه از صفحه اول
نيازهاي گرم مردم و يخبندان اولويتها
خود را به دنياي كار و تلاش برساند و سري در ميان سرها بشود؟ وطن را چه بكند؟جوان ما خيلي زود ياد آقازادهها ميافتد كه همه اين اقيانوس پر تلاطم را در چند ساعت طي ميكنند و چون ميرسند پدر از پيش همه چيز را برايشان فراهم كرده است!او بايد صبر كند!ولي همواره اين فرياد گوشخراش از درونش فوران ميكند كه چگونه و تا كي؟ بيكاري غم كوچكي نيست، ديدن چانه زدن پدر براي كمتر شدن ازدياد كرايه خانه او را از درون ويران ميكند.جوان ما با هيچ كس دشمني ندارد كار ميخواهد و يك زندگي معمولي و هنگامي كه به بالاي شهر ميرود و ميبيند كه ويلاها و برجهاي افسانهاي زندگي معمولي را از او ربودهاند غمش توام با خشم ميشود و اين حكايت پسران است، دختران غريبترند.آنها هم درس خوانده و بيشتر از پسران تلاش كردهاند و افزونتر از آنها سيلي بيكاري گونههايشان را سرخ ميكند.هوا خيلي سرد است و سوز سرما از هر سو جان آدمي را ميلرزاند.اين روزها گراني هم گرمابر است و خانههاي كوچكمان را از شور و شوق و زندگي خالي ميكند.شنيدم روز مادر فلان پدر يك ليوان خريده آن را كادوپيچ كرده با شرمي به بلنداي يك داستان پرغصه تقديم همسر كرده است.مادر هم به روي خود نياورد و كلي شادي نشان داده است! سوز سرما همه جا سرك ميكشد و تا تابستان خشك هم خود را امتداد ميدهد.وقتي آب نباشد گرما هم مثل سرما زندگيها را خالي از بهجت ميكند.
اين سرماي سياست و اقتصاد و اجتماع است كه مشقت سرماي طبيعت را به جانها افكنده و تنها را ميلرزاند.
مردم دوست دارند وحق دارند كه در همه عرصههاي زندگي گرم وخودجوش و فعال و موثر باشند.نواقص را بزدايند و آنگونه كه ميخواهند كشور خود را آباد كنند و آزاد و آرام سرنوشت خويش را رقم زنند.باتمام دنيا رابطه داشته باشند و آرزوي سرماي آسيبزا براي هيچ مردمي نكنند.اروپا يا هر جاي ديگر كه سرد باشد باز اين مردم معمولي و محرومان و خيابانخوابها هستند كه با زجر ميلرزند و گاهي يخ ميزنند.اين سرماي كم سابقه نشان داد كه آدميان بيش از دشمني نياز به همدردي و همدلي دارند.اگر تدبيري در كار بود ايران ميتوانست قهرمان اخلاقي سرماي امسال شود و سود مادياش را هم ببرد.با خردمندي، با حساب و كتاب و با استفاده از مديران مجرب با جذب سرمايههاي داخلي و خارجي دومين دارنده ذخاير گاز جهان هم خويش را گرم كند و هم صلح گرم را به جهان عرضه بدارد.صدور گرما مثل صدور خوبي و صلح و محبت به جهان بود.از اين زاويه هم ميشود به عالم نگريست.نه از زاويه سادگي، نه چشم بستن بر رنديها و توسعهطلبيها و منفعتپرستيها، نه به قيمت ناديده گرفتن مظلومان و محرومان داخلي و خارجي.شايد مشكل ما همان نهال دشمني است كه رنج بيشمار ميآورد.ما هدف دشمني تحريمها قرار گرفتيم و حق خشم داريم ولي بايد بزرگواري و خردمنديمان از اين دشمني بزرگتر ميبود و آن نهال رنجزا را از بيخ برميكنديم. حالا با انبوهي از مشكلات دروني، خودخواهيها و انحصارطلبيها و عقب راندن افاضل و ميدانداري سطحي نگران و شعارپيشگان و دشمنيهاي بيروني غرق در سرما شدهايم.حالا آشتي گرماساز سخت و سردي نامهرباني و درشتي، جانها را به هم ميكوبد. بايد راهي يافت، راهي نو كه در آن اصل و اولويت رفاه و آسايش و آرامش و امنيت همه مردم باشد.اگر با شجاعت اين راه برگزيده شود ابتداي آبادي است.
لايحه بودجه و كوچكتر شدن بيست درصدي مجدد سفره مردم
حوادث سال گذشته ناكارآمدي آنان را اثبات كرد، همين افزايش درصدها شامل حالشان شده است. سوال ميكنيم دليل اين بودجههاي غيرضروري در شرايطي كه حقوق بازنشستگان با علم به تورم حداقل چهل درصدي سال آينده و چهل و پنج درصدي امروز، تنها بين حدود بيست درصد افزايشيافته است چيست؟ با افزايش كمتر از بيست درصد حقوقها به معني كوچكتر شدن حداقل بيست درصدي سفره مردم با توجه به تورم انتظاري نيست و آيا دستگاههايي كه به اين شكل افزايش بودجه داشتهاند، كارآمدي و ميزان تاثيرشان مورد ارزيابي قرارگرفته شده است؟
از همه مهمتر با وجود نبود رشد اقتصادي و ركود شديد كسبوكارها دولت قرار است سال آينده حدود نزديك شصت درصد بيش از امسال ماليات مستقيم از كسب و كارها دريافت كند و اين به معناي خداحافظي با كارآفريني و تعطيلي و ورشكستگي بيشتر شركتها و بنگاههاي عمدتا بخش خصوصي در هنگامه تورم بالاي چهلدرصد و افزايش سنگين همه اقلام هزينهاي است .
كشور ايران داراي اقتصاددانان برجسته داخلي و خارجي، اساتيدي به روز در حوزه توسعه و كارآفرينان خبره در صنعت است. شايسته نيست كشوري كه داراي اينهمه چهرههاي نخبه در حوزههاي اقتصاد و كارآفريني است، از اين ظرفيت ارزشمند در تصميمگيريهاي كلان اقتصادي استفاده نكند و از نمايندگان راهيافته به مجلس شوراي اسلامي كه اين لايحه پرايراد اكنون در دست بررسي ايشان است انتظار ميرود از ظرفيت نخبگان اقتصادي كشور براي تنظيم مجدد بودجه سال آينده با هدف رسيدن به بودجه براي مردم استفاده كنند.
رسانه و اهل رسانه ميخواهيم يا نه؟
7. به تجربه ميگويم اگر قرار است جذب حداكثري صورت گيرد اين اقدام در حوزه رسانه بسيار زودتر پاسخ ميدهد. حذف عناصر رسانهاي حتي اگر تعدادش زياد نباشد باعث تاراندن و ساكت شدن و محافظهكار شدن بقيه ميشود. رسانههايي كه همه از دست روي همديگر بنويسند و دقيقا همان چيزي را منتشر كنند كه دولت حاكم يا مجلس مستقر يا نهادهاي نظارتي خوششان بيايد، مسوولان جامعه را دچار خماري و كرختي ميكند و برايشان توهم «شهر در امن و امان است» ميآفريند.
8. ممنون از اينكه دستگاه قضايي اكثر روزنامهنگاران بازداشتي را ولو با قيد وثيقه آزاد كرده. نميخواهم بگويم اهالي رسانه تافته جدا بافتهاند و بايد قانون دربارهشان اجرا نشود يا ارفاقات غيرمنطقي معمول گردد، اما اگر اين نكته خوب درك شود كه مجرمترين! روزنامهنگارهاي ما، از همه آنها كه در اينترنشنال، بيبيسي و منوتو و... مشغولند، با فاصله زياد شريفتر، خوديتر، قابل جذبتر و حرفهايترند پنجرهاي باز ميشود كه هوايي تازه را بشارت ميدهد.