روياي اتحاد ملل اسلامي تا كشف حزب ملل اسلامي
محمود فاضلي
حزب ملل اسلامي در سال 1340 به رهبري محمدكاظم موسوي بجنوردي تشكيل شد. اعضاي گروه عمدتا دانشآموز، دانشجو، معلم، مهندس و يك روحاني (محمدجواد حجتي كرماني) بودند. اين حزب مرامنامه 65 مادهاي داشت و نشريهاي به نام «خلق» در 13 شماره منتشر كرد. سن بيشتر اعضاي آن به 25 سال نميرسيد. اعضاي اين حزب جوانان متديني بودند كه با انگيزههاي ديني به مبارزه مسلحانه با حكومت پهلوي پرداختند. هدف گروه، براندازي رژيم سلطنتي از طريق مبارزه مسلحانه و استقرار حكومت اسلامي بود. آنها آرمان برقراري حكومتي واحد ميان تمام كشورهاي اسلامي را در سر داشتند.
به گفته حجتي كرماني، حزب ملل اسلامي اعتقاد به اتحاد همه كشورهاي اسلامي داشت. يعني با الهام از تئوري حزب، اسم آن انتخاب شده بود. انترناسيوناليسم اسلامي در واقع از اعتقادات عمده و اوليه حزب به شمار ميرفت. ما معتقد بوديم كه اگر همه كشورهاي اسلامي متحد و يكپارچه نشوند و سياست واحد نداشته باشند، نميتوانند در برابر دشمنان ايستادگي كنند و به پيروزي برسند. بنابراين معتقد بوديم اگر در ايران يك دولت اسلامي تشكيل شود، بايد سرآغاز اتحاد ملل اسلامي باشد.»
حزب ملل اسلامي براي حكومت اسلامي مدنظر خود، تحقق صلح جهاني، پشتيباني از حقوق ضعفا، نجات ملتها از يوغ استعمار، پارهكردن زنجير بردگي تودههاي كارگر و نيز عدم دخالت در امور داخلي ديگر كشورها را به عنوان مولفههاي سياست خارجي مورد تاكيد قرار ميداد.
در سال 1344 در حالي كه گروه در مرحله نخست اقدامات خود و آغاز فعاليتهاي نظامي و مبارزاتي مسلحانه بود، شناسايي شد. محمدباقر صنوبري يكي از اعضاي حزب، در ماموريتي كه براي عضوگيري به شهر ري رفته بود، هنگام بازگشت در اواخر شب مورد سوءظن ماموران شهرباني قرار گرفت و دستگير شد. موسوي بجنوردي خود اين مرحله را چنين توضيح ميدهد: «بياحتياطي صنوبري اين بوده كه كيفي پر از اوراق و نشريات مربوط به حزب را با خود داشت كه ميخواست به يك نفر بدهد. بياحتياطي ديگر ايشان اين بوده كه وقتي ميبيند منطقه در كنترل پليس است بازهم سر قرار ميايستد و با چند بار رفت وآمد، سوءظن ماموران را تحريك ميكند.او براثر شكنجههاي فراوان و سيستماتيك مجبور به اعتراف ميشود.»
با كشف دفتر مركزي، كليد كدها و رموز تشكيلاتي نام افراد و ديگر اطلاعات محرمانه حزب لو رفت. رهبر و ديگر اعضاي حزب پس از اطلاع از موضوع به كوههاي دارآباد در شمال تهران رفته، مخفي شدند. اما مخفيگاه آنها نيز كشف شد و اعضاي آنكه در كوه پناه گرفته بودند، دستگير شدند. بجنوردي نحوه دستگيري در كوههاي دارآباد را چنين به ياد ميآورد: «صداي تيراندازي بلند شد و بلافاصله بعد از آن صداي رگبار طولاني آمد، بلافاصله همه دراز كشيديم و با خاك آتش را خاموش كرديم. تيراندازي قطع شد و يك نفر خطاب به ما گفت: «تكان نخوريد، كشته ميشويد!» بلافاصله رگبار دوباره شروع شد. پشت يك صخره سنگر گرفته و شروع به تيراندازي كردم، در تاريكي جايي را نميديدم و كوركورانه چند تا تير به اطراف شليك كردم. تيراندازي به طرف من خيلي شديد بود. هوا داشت روشن ميشد، احساس كردم چند نفر از پايين به من نزديك ميشوند. نگاه كردم سه نفر را ديدم. ماموران با روشن شدن هوا، داد ميزدند: تسليم شو! و گهگاه هم يك رگبار به طرف من خالي ميكردند. با كنار گذاشتن فكر خودكشي، تسليم را بهترين كار دانستم، داد زدم: «تسليم ميشوم، تيراندازي نكنيد!»
حكومت پهلوي خبر كشف حزب ملل اسلامي را براي انجام تحقيقات بيشتر سه ماه مسكوت گذاشت. اخبار و جزييات كشف و دستگيري اعضاي اين حزب در اواخر دي در روزنامهها منتشر شد و بازتاب وسيعي داشت. 30 در 1344 روزنامهها با تيتر بزرگ و جنجال زياد موضوع كشف حزب و دستگيري اعضا را همراه با عكس منتشر كردند. خبرگزاريها و راديوهاي خارجي بر جنبه اسلامي و جوان بودن اعضا تاكيد بيشتري داشتند. بعضيها اين گروه را منتسب به مصر و عبدالناصر يا منتسب به شوروي و كمونيستها، ولي در لباس اسلامي و برخيها آنها را از جمعيت فداييان اسلام و خلاصه هر گروهي براساس اطلاعات خود تحليلي داشت. حزب ملل كه هنوز در مراحل اوليه شكلگيري بود، متلاشي شد.
اعضاي حزب ملل اسلامي شامل 55 نفر محاكمه شدند. موسوي بجنوردي رهبر گروه و فرزند آيتالله ميرزا حسن بجنوردي ابتدا به اعدام محكوم شد. با تلاشهاي برخي روحانيون مانند آيتالله سيدمحسن حكيم كه نامهاي براي شاه فرستاد، كنفدراسيون دانشجويان خارج از كشور و نامه ژان پل سارتر رييس كميته دفاع از زندانيان سياسي رژيم پهلوي به ناچار حكم اعدام بجنوردي رهبر حزب را به حبس ابد تغيير كرد. تعداد ديگري از اعضاي حزب به حبس ابد يا از 10 سال و بقيه بين سه سال تا هشت ماه محكوم شدند. برخي از اعضاي حزب ملل پس از آزادي از زندان، فعاليتهاي خود را از سر گرفتند و با تشكيل گروه «حزبالله» و با همان مواضع حزب ملل، مبارزات خود را ادامه دادند. برخي ديگر از آنها تا سال 57 در زندان بودند.