بررسیهای «اعتماد» نشان میدهد که دستکم 2۲0 آهو، یوز، خرس و پلنگ تلف شدهاند
کشتار ۱۰ ساله حیات وحش
نیره خادمي
بررسيهاي «اعتماد» از اخبار منتشر شده درباره تلفات چهارگونه آهو، يوز ايراني، خرس قهوهاي و پلنگ نشان ميدهد كه در 10 سال گذشته دست كم 223 حيوان بر اثر شكار غيرمجاز، تصادفات جادهاي، اهمال دستگاههاي مسوول، خطاي انساني و ناآگاهي و آسيب از سوي مردم محلي ازبين رفتهاند.
88 راس آهويي كه مردند
تجميع آمار 10 ساله تلفات گونه كمياب آهو در مناطق مختلف ايران طي 10 سال گذشته به 88 راس ميرسد و تنها 30 مورد آن در كانال پاي پل در منطقه حفاظت شده ميشداغ طي كمتر از 6 سال ثبت شده است. محمد داسمه، حقوقدان حوزه محيطزيست به «اعتماد» ميگويد كه تلفات آهوان به علت نبود فنسكشي در محدوده كانال است درحالي كه پس از توقف اعلام آمار از سال 99 نيز قطعا تعداد تلفات بيشتر شده است.
كانال پاي پل براي آبياري زهكشي زمينهاي غرب كرخه از دهه 80 راهاندازي شد كه 15 تا 17 كيلومتر آن منطقه حفاظت شده ميشداغ عبور ميكند. به گفته عادل مولا، معاون طبيعي اداره كل حفاظت محيطزيست خوزستان در سال 94، اين كانال هيچگونه مجوزي ندارد و به دليل شيب تند كنارههاي آن، آهوها هنگام آب خوردن از آن ليز خورده و به داخل كانال ميافتند و خفه ميشوند.
از دهه 90 سازمان محيطزيست مكاتبات و جلسات متعددي با سازمان آب و برق خوزستان داشته و پيشنهاداتي نيز براي ايمنسازي اين كانال با توجه به رفتار آهوها و جلوگيري از سقوط آنها مطرح كرده است اما همگي بينتيجه مانده است درحالي كه عادل مولا گفته بود كه در صورت عملي نشدن طرحها و وظايف سازمان آب و برق خوزستان، اين سازمان را به مراجع قضايي معرفي خواهند كرد. محمد داسمه هم ميگويد 3 سال پيش به دنبال اعتراضات، معاون محيط طبيعي اداره محيطزيست خوزستان به منطقه آمد و از مكاتبات با اداره آب و برق خوزستان خبر داد و گفت كه در چند ماه آينده فنسكشي و ايمنسازي انجام ميشود اما هنوز وعدهها محقق نشده است: «هيچ شكايت جدي هم توسط سازمان محيطزيست استان در اين رابطه از سازمان آب و برق خوزستان ثبت نشده است.»
به گفته او، تهديدهاي ديگري ازجمله شكار غيرمجاز هم در اين منطقه براي آهوها وجود دارد اما اصليترين تهديد همين كانال روباز با عمق 4 تا 5 متر است كه در زمان ساخت، مجوز ارزيابي زيست محيطي نداشته و زيستگاه ميشداغ را عملا به دو قسمت تقسيم كرده است: «اين كانال عملا امكان تردد آهوها و ساير حيوانان را در منطقه از بين برده است و تا فنسكشي نشود مشكل رفع نميشود. از سوي ديگر آهوها هنگام شب وقتي قصد عبور از سمت شرق به سمت غرب زيستگاه را دارند متاسفانه به صورت گلهاي در اين كانال سقوط ميكنند. از سوي ديگر براي رفع تشنگي به آب كانال پناه ميبرند و چون ديواره كانال بتوني است و در طول زمان لجن به آن چسبيده است، ليز ميخورند. پيشنهاد كرديم كه دستكم آبشخورهايي در فواصل مختلف كانال ساخته شود تا مشكل تامين آب رفع شود. دو آبشخور كوچك هم ساخته شد ولي همچنان نياز آبي اين حيوانات را رفع نميكرد.»
منطقه حفاظت شده ميشداغ در كشور تنها محلي است كه آهوها به طور طبيعي در آن زندگي ميكنند. وسعت ميشداغ كه به زبان محلي مشداخ گفته ميشود 60 هزار هكتار و در غرب خوزستان بين شهرهاي بستان و عبدالخان است و از سال 90 به عنوان منطقه حفاظت شده شناخته شد. آبان 97 آهوي ميشداغ به عنوان يك زيرگونه جديد از گونههاي آهو قرار گرفت و در بانك ژن جهاني ثبت شد. براساس سرشماري سال 96 بين 60 تا 68 راس آهو در اين منطقه شمارش شده است.
در سرشماري سال گذشته حيات وحش خوزستان كه با كمك انواع دوربينها و تلسكوپ پيشرفته و پهپاد تصويربرداري در مناطق حفاظت شده چهل پا، ديمه، ميشداغ، كرايي، شيمبار (گزير) و مناطق شكار ممنوع بديل، قلعه شاداب، هفت تنان و شوو لندر انجام شد حدود ۷۰ راس آهو در خارج از سايت منطقه ديمه به ثبت رسيد. نماد اين غزال 2 حفره بزرگ روي صورت يا اصطلاحا «چال روي گونه» است. اين آهو بومي منطقه بينالنهرين است و قلمرو آن از ميشداغ و بستان تا دشت عباس و عراق است. پس از جنگ هشت ساله عراق با ايران، طرحهاي توسعه در منطقه اعم از احداث كانال پاي پل، اراضي كشاورزي، ايجاد بازارچه مرزي چذابه كه محور ترانزيتي ايران و عراق است به همراه طرحهايي چون طرح خط لوله آب غدير به عنوان مهمترين تهديدات آهوي ميشداغ مطرح است. همزمان با انتشار اخبار تلف شدن سريالي آهوها در كانال ميشداغ طي سال 94، حضور شكارچيان و دامداران در اين منطقه بيشتر شد در حالي كه شكار و حضور دام و چراي دام در آن ممنوع است. ناصر عبيات، فعال محيطزيست همان زمان در گفتوگو با فارس از فرار آهوان به سمت مرز ايران و عراق و درنهايت منطقه طيب عراق خبر داد.
آخرين بار تير ماه سال 97، خبر تلف شدن آهو در كانال ميشداغ در رسانهها منتشر شد. امير سرخه، فعال محيطزيست خوزستان به تسنيم گفته بود كه در يك ماه گذشته 4 آهو در اين كانال تلف شده است.
تلفات آهوها در ساير زيستگاههاي طبيعي هم چندان كم نيست و بررسيهاي «اعتماد» نشان ميدهد كه در ده سال گذشته 58 آهو، جز در منطقه ميشداغ تلف شدهاند؛ 7 مورد بر اثر تصادف يا تعقيب و گريز و 13 مورد بياحتياطي و بقيه موارد هم به دليل شكار غيرمجاز.
مرگ 44 قلاده يوز در نزديك به سه دهه
شرايط در زمينه گونههاي ديگر اما حتي به مرز بحران هم رسيده است. يوز ايراني، پلنگ و خرس قهوهاي يا در جادهها جان ميبازد يا ترس و بيتوجهي مردم محلي بلاي جان اين حيوانات است. مرداد 1401 خبرگزاري ايرنا از كشته شدن ۴۳ قلاده يوزپلنگ در ايران طي ۲۸ سال نوشت كه بايد به آن يوز كشته شده در جاده ميامي- سبزوار در ايام نوروز را هم اضافه كرد. جمعيت اين گونه در معرض انقراض در سال 98، 40 فرد بود و در سال 1400 «حسن اكبري»، معاون سازمان محيطزيست از وجود ۱۲ فرد يوز ايراني خبر داد كه تنها سه فرد از آنها ماده بالغ هستند. «يوزپلنگ آسيايي» در رتبه دوم گونههاي در خطر انقراض ايران قرار دارد. در سه سال اخير تعداد يوزهاي بالغ و جدا از مادر به ۱۳ فرد رسيده است كه يك يوز در خراسان جنوبي، سه يوز در يزد و ۹ يوز در توران سمنان زندگي ميكنند. يوزپلنگ آسيايي در كشورهاي همسايه ايران منقرض شده و حضور آن در ايران هم در بخشهايي از استانهاي يزد، خراسان جنوبي، كرمان و سمنان محدود شده و جمعيت آن در سه استان يزد، خراسان جنوبي و كرمان بسيار ناچيز است. بررسيهاي «اعتماد» هم نشان ميدهد در ده سال گذشته بيش از ده يوز ايراني بر اثر تصادف در جاده ميامي-سبزوار از بين رفتهاند. حالا پس از گذشت حدود يك دهه از ارائه طرح ايمنسازي اين جاده، علي سلاجقه، رييس سازمان محيطزيست گفته است كه اقدامات لازم براي فنسكشي اين جاده به طول 34 تا 36 كيلومتر آغاز شده است.
34 قلاده خرس در 10 سال تلف شدند
خرس قهوهاي ايران گونه ديگري است كه در اثر عوامل طبيعي در خطر انقراض قرار گرفته ولي آمار رسمي درباره آن وجود ندارد. آخرين برآوردها نشان از وجود هزار تا هزار و 300 خرس در سال 99 است. بررسيهاي «اعتماد» درباره خرس قهوهاي نشان ميدهد كه در ده سال گذشته، 34 قلاده خرس قهوهاي از بين رفتهاند كه 13 مورد آن به دليل شكار غيرمجاز، 10 مورد به دليل ترس يا ناآگاهي توسط مردم و بقيه به دليل تصادف يا عوامل محيطي از بين رفتهاند. يكي از تلخترين موارد درباره كشتار خرس ارديبهشت سال گذشته ثبت شد. اهالي روستاي كنازق محدوده شهرستان نمين اردبيل پيش از رسيدن ماموران محيطزيست، پس از تعقيب و گريز و ضرب و جرح حيوان و از پا انداختن آن، با استفاده از ادواتي چون تراكتور، خرس قهوهاي را مهار كرده و آسيب جدي به اين حيوان وارد كردند و اين اقدام باعث شكستگي استخوان پا، لگن و آسيب ستون فقرات و درنهايت مرگ خرس شد. پس از اين ماجرا اداره كل حفاظت محيطزيست استان اردبيل به مردم و روستاييان توصيه كرد چنانچه به هر نحو ممكن با حضور حيات وحش در روستا و اطراف آن مواجه شدند، بدون آسيب به حيوان يا حمله و رفتار غيرحرفهاي با آن، مراتب را به نزديكترين پاسگاه محيطباني يا اداره محيطزيست يا شمار تلفن ۱۵۴۰ اطلاع دهند تا همكاران اداره كل حفاظت محيطزيست استان اردبيل، مراتب را با رعايت اصول فني و ايمني لازم رسيدگي كنند.
91 قلاده پلنگ در ده سال كشته شدند
با گذشت كمتر از 20روز از آغاز سال دو توله پلنگ يكي در خراسان شمالي و ديگري در كهگيلويه و بويراحمد كشته شدند، درباره پلنگ خراسان شمالي هيچ دليلي اعلام نشد ولي گويا علت مرگ توله يوز گچساران ابتلا به بيماري «هاري» است. بررسيهاي «اعتماد» از اخبار منتشر شده از كشته شدن پلنگ در نقاط مختلف ايران نيز نشان ميدهد كه دستكم 91 قلاده پلنگ در ده سال گذشته به دليل شكار غيرمجاز، تصادف يا ترس و ناآگاهي مردم و روستاييان از بين رفتهاند. پيش از آن هم شرايط چندان خوب نبود. دي ماه سال 98 مهرداد فتحيبيرانوند، مديركل وقت حفاظت محيطزيست استان لرستان اعلام كرد كه چند از سال ١٣٨٧ تا ١٣٩٠ حدود ٧٠ قلاده پلنگ در كشور تلف شده است و بررسيها نشان ميدهد كه ٧١درصد اين تلفات ناشي از شكار، ١٨درصد تصادفات جادهاي و بقيه عوامل طبيعي بوده است. «از آنجا كه زيستگاه پلنگ بسيار وسيع است، از اين رو همواره با جوامع محلي و بومي نقاط مختلف تعارض دارد و به همين جهت بالا بردن آگاهي اهالي بومي به حيات پلنگ كمك ميكند.» همچنين گزارشهاي ديگري از كشته شدن 150 پلنگ از سال 90 تا 97 حكايت دارد. در هر صورت كارشناسان سالهاست هشدار ميدهند كه در صورت ادامه بيتوجهيها پلنگ ايراني هم به سرنوشت يوز ايراني دچار ميشود. فرشيد ساعي، كارشناس محيطزيست در همين باره به ركنا گفت كه مداخلات انساني در زيستگاههاي اين گونه باعث خواهد شد تا پلنگ نيز تا يك دهه آينده به سرنوشت يوز دچار شود و اين قطعا مايه تاسف آيندگان خواهد بود زيرا ما در نيم قرن اخير كه مساله حفاظت به يكي از مسائل مهم دولتها در عرصه طبيعي تبديل شده است هيچ اقدام برنامهريزي شده و مهمي براي حفاظت از زيستگاهها و گونههاي شاخص خود انجام ندادهايم. در حال حاضر آمار رسمي از تعداد پلنگها در ايران وجود ندارد اما آمارهاي غيررسمي از وجود دستكم 1000 قلاده در مناطق مختلف ايران حكايت دارد، آماري كه اصلا بعيد نيست كه تا سالهاي آينده، سه رقمي و حتي دو رقمي شود.
حدود ۱۲۸ گونه جانوري و مهرهدار در ايران در معرض خطر انقراض قرار دارند و در اين ميان پستانداران، خزندگان، دوزيستان، ماهيان و پرندگان ايران هيچ كدام از اين قاعده مستثني نيستند. تغيير اقليم و خشكساليهاي طولاني مدت، تخريب و تبديل زيستگاهها، جادهسازي، معدن، دام مازاد بر ظرفيت، خطوط انتقال نيرو، زمينهاي كشاورزي و ديمكاريها كه هر مكاني را با شخم زدن به زمين كشاورزي و ديمي تبديل ميكنند، شكار غيرمجاز و نبود آگاهي از جمله تهديدهايي است كه حياتوحش ايران با آن مواجه است.