بنفشه سامگيس
سبد غذايي جديد وزارت بهداشت، كاهش قدرت خريد خانوار ايراني طي دو سال اخير به دليل ناتواني دولت در كنترل تورم و جلوگيري از افزايش قيمت خوراكيها را تاييد كرد. «سبد غذايي مطلوب براي جامعه ايراني» گزارش جديد وزارت بهداشت است كه در سال 1402 نهايي شده و نسخهاي از آن به دست خبرنگار «اعتماد» رسيده است.
اين گزارش، شرحي آماري بر سرانه نياز روزانه به مصرف 13 قلم ماده خوراكي (نان، برنج، لبنيات، روغنهاي گياهي، گوشت قرمز، گوشت سفيد، حبوبات و مغزها، ماكاروني، سيبزميني، ميوهها، سبزيها، قند و شكر و تخممرغ) با نگاهي به ميزان تامين كالري و ريزمغذيها از طريق اين مواد غذايي است و در اين گزارش اعلام شده كه «تدوين و طراحي سبد مطلوب غذايي كشور طبق ماده 205 برنامه سوم توسعه، يكي از اولويتهاي اجرايي وزارت بهداشت است.... وظيفه طراحي و تدوين سبد غذايي مطلوب ملي، به عهده انيستيتو تحقيقات تغذيهاي و صنايع غذايي كشور گذاشته شده.... در سال 1392 سبد مطلوب غذايي براي اولينبار براي گروههاي سني، جنسيتي مختلف و خانوار نمونه تدوين شد.»
در اين گزارش، دو سبد غذايي معرفي شده است؛ سبد غذايي مطلوب و سبد غذايي مقرون بهصرفه. در هر دو سبد، تعداد اقلام غذايي يكسان و 13 قلم است اما علاوه بر اينكه در گزارش 1402، ميزان وزني سرانه روزانه مصرف نان، برنج، ميوهها، گوشت قرمز، گوشت سفيد و قند و شكر نسبت به سبد پيشنهادي 1392 كاهش يافته، در سبد مقرون بهصرفه هم نسبت به سبد مطلوب، تغييرات مضاعف كاهش وزن مقادير نياز روزانه اين اقلام غذايي اعمال شده تا تامين اين سبد همچنان كه از نامش برميآيد، براي خانوار امكانپذيرتر باشد. در سبد «مطلوب 1402» ميزان نياز روزانه نان براي هر نفر به 290 گرم (30 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) ميزان نياز روزانه برنج به 70 گرم (25 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) ميزان نياز روزانه ميوهها به 200 گرم (80 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) ميزان نياز روزانه گوشت قرمز به 30 گرم (8 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) ميزان نياز روزانه گوشت سفيد به 60 گرم (4 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) ميزان نياز روزانه قند و شكر به 35 گرم (5 گرم كاهش نسبت به سبد سال 1392) كاهش يافته اما سرانه نياز روزانه سيبزميني، سبزيجات و روغنهاي نباتي مثل سبد سال 1392 و ثابت مانده و سرانه نياز ماكاروني، حبوبات، لبنيات و تخممرغ نسبت به سبد سال 1392 افزايش يافته است. در سبد «مقرون بهصرفه» كه در گزارش 1402 وزارت بهداشت معرفي شده، ميزان وزني سرانه روزانه نان، ماكاروني، تخممرغ و روغن نسبت به سبد «مطلوب»، افزايش يافته درحالي كه اين اقلام نسبت به گوشتهاي قرمز و سفيد، قيمت ارزانتري دارند و احساس سيري بيشتري ايجاد ميكند اما در عوض، از ميزان وزني سرانه روزانه برنج، گوشت قرمز و گوشت سفيد (كه اقلام گرانقيمت اين سبد غذايي محسوب ميشوند) نسبت به سبد مطلوب كاسته شده و البته نتيجه نهايي اين كاهش در ميزان كالري تامين شده خود را نشان ميدهد به گونهاي كه اقلام موجود در سبد غذايي «مطلوب» با وزن 1480 گرم، 2401 كيلو كالري براي هر فرد تامين ميكند اما وزن اقلام خوراكي در سبد «مقرون بهصرفه» 1465 گرم و كالري تامين شده با اقلام غذايي اين سبد، براي هر نفر در روز 2386 كيلو كالري است كه البته هر دو سبد نسبت به ميانگين كالري موردنياز گروه سني 19 تا 60 سال كه جمعيت مولد محسوب ميشوند، انرژيزايي كمتري دارند چنانكه در اين گزارش اعلام شده كه هر فرد در گروه سني 18 تا 29 سال، براي حفظ پويايي جسمي و ذهني، روزانه به 2690 كيلو كالري و در گروه سني 30 تا 60 سال روزانه به 2549 كيلو كالري نياز دارد در حالي كه ميزان كالري تامين شده از سبدهاي مطلوب و مقرون بهصرفه 1402، حتي كمتر از ميزان كالري موردنياز جمعيت جوان و ميانسال كشور است.
يكي ديگر از جدولهاي اين گزارش، يافتههاي مهمي درباره كاهش قدرت خريد اقلام غذايي طي 2 سال اخير دارد كه اين يافتهها از بررسي گزارش مصرف سالهاي 1397 تا 1398 و گزارش مركز آمار از خريد شهري و روستايي سال 1400 در مقايسه با سبد مطلوب پيشنهادي سال 1392 به دست آمده و نشان ميدهد كه در سال 1397 – 1398 غير از برنج، حبوبات و ميوهها، مصرف 10 قلم ماده خوراكي كاهش داشته درحالي كه در گزارش مركز آمار، روند كاهش خريد 12 قلم از فهرست مشابه در شهر و روستا در سال 1400 نسبت به ميزان مصرف توصيه شده در سبد پيشنهادي سال 1392 شيب تندتري پيدا كرده كه باتوجه به تداوم تورم قيمت مواد خوراكي و استمرار كاهش قدرت خريد خانوارها طي دو سال اخير و تا سال جاري، اقلام موجود و توصيه شده در «سبد مطلوب غذايي براي جامعه ايراني» با همان مقادير وزني توصيه شده هم براي تعداد زيادي از هموطنان قابل دسترسي نخواهد بود.
يافتههاي گزارش «سبد مطلوب غذايي براي جامعه ايراني» كه كاهش قدرت خريد در 2 سال اخير را تاييد ميكند
ميزان سرانه روزانه مصرف نان: سبد پيشنهادي 1392: 310 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 252 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 313 (شهري) تا 353 (روستايي) گرم / سبد مطلوب 1402: 290 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 300 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف ماكاروني: سبد پيشنهادي 1392: 20 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 19 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 14.4 تا 12.3 گرم / سبد مطلوب 1402: 25 گرم / سبد مقرون به صرفه 1402: 30 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف برنج: سبد پيشنهادي 1392: 95 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 113 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 75 تا 71 گرم / سبد مطلوب 1402: 70 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 50 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف حبوبات و مغزها: سبد پيشنهادي 1392: 26 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 32 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 16.2 تا 15.2 گرم / سبد مطلوب 1402: 30 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 30گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف سيبزميني: سبد پيشنهادي 1392: 70 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 40 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 20 تا 19 گرم / سبد مطلوب 1402: 70 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 70 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف سبزيها: سبد پيشنهادي 1392: 300 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 271 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 300 تا 251 گرم / سبد مطلوب 1402: 300 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 300 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف ميوهها: سبد پيشنهادي 1392: 280 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 314 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 152 تا 114 گرم / سبد مطلوب 1402: 200 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 200 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف گوشت قرمز: سبد پيشنهادي 1392: 38 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 35 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 19.3 تا 19.7 گرم / سبد مطلوب 1402: 30 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 20 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف گوشت سفيد (مرغ و ماهي): سبد پيشنهادي 1392: 64 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 48 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 51 تا 47 گرم / سبد مطلوب 1402: 60 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 50 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف تخممرغ: سبد پيشنهادي 1392: 35 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 25 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 18.5 تا 16 گرم / سبد مطلوب 1402: 40 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 45 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف لبنيات: سبد پيشنهادي 1392: 250 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 231 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 97 تا 88 گرم / سبد مطلوب 1402: 300 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 300 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف روغنهاي گياهي مايع: سبد پيشنهادي 1392: 35 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 32 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: 32 گرم / سبد مطلوب 1402: 35 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 40 گرم.
ميزان سرانه روزانه مصرف قند و شكر: سبد پيشنهادي 1392: 40 گرم / گزارش بررسي مصرف 1397: 27 گرم / خريد شهري و روستايي 1400: بين 36 تا 32 گرم / سبد مطلوب 1402: 30 گرم / سبد مقرون بهصرفه 1402: 30 گرم.
يافته نهايي: جمع وزن اقلام خوراكي مصرفي روزانه در سبد مطلوب 1392: 1563 گرم، جمع كالري دريافتي روزانه از اقلام خوراكي اين سبد: 2573 كيلو كالري / جمع وزن اقلام خوراكي مصرفي روزانه در سبد مطلوب 1402: 1480 گرم، جمع كالري دريافتي روزانه از اقلام خوراكي اين سبد: 2401 كيلو كالري / جمع وزن اقلام خوراكي مصرفي روزانه در سبد مقرون بهصرفه 1402: 1465 گرم، جمع كالري دريافتي روزانه از اقلام خوراكي اين سبد: 2386 كيلو كالري / ميانگين انرژي موردنياز روزانه جمعيت كشور براي گروه سني 18 تا 29 سال: 2690 كيلو كالري، براي گروه سني 30 تا 60 سال: 2549 كيلو كالري.
نگاهي به نتيجهگيري گزارش «سبد مطلوب غذايي براي جامعه ايراني»
در اين گزارش، ضمن مرور افت و خيز مصرف اقلام توصيه شده در سبد 1392 در سالهاي پس از آن و ذكر آمارهايي از گزارشهاي رسمي مبني بر كاهش وزني مصرف اقلام خوراكي مفيد در سفره خانوار (به دليل گراني قيمت) در بخش پاياني و در سرفصل «اجزاي سبدهاي غذايي مطلوب» اعلام شده است: «در تدوين سبد غذايي مطلوب سعي شده تا ضمن تامين بهينه ريزمغذيها، تفاوت مقادير پيشنهادي سبد غذايي مطلوب بازنگري شده سال 1402 نسبت به سبد غذايي مطلوب قبل (1392) و الگوي مصرف معمول جامعه بيشتر از 30درصد نباشد. به اين ترتيب در گروه نان و غلات، مقادير نان و برنج كه بيشترين درصد وزني را به خود اختصاص ميدهند، در سبد بازنگري شده نسبت به سبد غذايي مطلوب سال 1392 كاهش و ماكاروني افزايش يافته است و براي تامين فيبر پيشنهاد شده كه حداقل 40درصد (نان) از انواع غلات سبوسدار تامين شود .... با لحاظ كردن عامل قيمت در مدل، مقدار ميوه، گوشت قرمز و سفيد نسبت به سبد غذايي مطلوب قبلي كاهش يافت كه ناشي از تورم و قيمت بالاي اين مواد غذايي در سالهاي اخير و كاهش آنها در سبد غذايي مصرفي معمول جامعه است. در مقابل، مقدار پيشنهادي لبنيات، تخممرغ و حبوبات افزايش يافته كه در نتيجه، مقدار پروتئين تامين شده سبد غذايي مطلوب نسبت به نياز نزديك به 150درصد است ..... تخممرغ منبع خوبي براي پروتئين و آهن است، در بين منابع پروتئيني قيمت مناسبتري دارد و در سالهاي اخير به دليل اينكه راحتتر در دسترس اقشار مختلف قرار ميگيرد، جايگزين بخشي از گوشت قرمز در برنامه غذايي ايرانيان شده است...»
ارتباط مزد كارگران و سبد غذايي وزارت بهداشت چيست؟
روز يكشنبه 20 اسفند 1402، به دنبال انتشار گزارش «اعتماد» از ارايه سبد غذايي جديد وزارت بهداشت در جلسات دو هفته اخير كميته دستمزد شوراي عالي كار و تاثيرپذيري مستقيم تقليل مزد كارگران از اين سبد كه تغييرات كاهشي در ميزان مصرف اقلام غذايي پرهزينه داشت، وزارت بهداشت در واكنش به اين گزارش، در جوابيه ارسالي براي «اعتماد» ضمن تكذيب تدوين هرگونه سبد غذايي جديد اعلام كرد: «سبد غذايي مورد استناد مربوط به سالهاي آغازين دهه ۹۰ بوده و ارتباطي با دولت سيزدهم و تصميمات دو سال و نيم گذشته وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ندارد، سبد غذايي هيچگاه مبناي تعيين دستمزد هيچ يك از مشاغل ازجمله قشر خدوم كارگر قرار نداشته و هيچگاه از وزارت بهداشت درخصوص سبد غذايي كارگران به عنوان مبناي تعيين دستمزد يا به هر عنوان ديگر استعلامي صورت نگرفته است. تدوين سبد غذايي جديد در حال طي مراحل نهايي است كه در سال آينده رونمايي ميشود.»
گزارش 64 صفحهاي «سبد غذايي مطلوب براي جامعه ايراني» زيرنظر دفتر بهبود تغذيه جامعه در معاونت بهداشت وزارت بهداشت، به سفارش دبيرخانه شوراي عالي سلامت و امنيت غذايي وزارت بهداشت و توسط انيستيتو تحقيقات تغذيهاي و صنايع غذايي كشور (وابسته به دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي) در سال 1402 تهيه شده و پيشگفتار گزارش هم توسط حسين فرشيدي؛ معاون بهداشتي وزارت بهداشت نوشته شده است. در بخش «بحث و نتيجهگيري» اين گزارش آمده است: «سبد غذايي مطلوب، بيشتر به عنوان ابزار سياستگذاري و برنامهريزي غذا و تغذيه، به ويژه ايجاد هماهنگي ميان الگوي توليد، عرضه و مصرف مواد غذايي در راستاي تامين نيازهاي تغذيهاي و حفظ سلامت در سطح كلان، تعيين خط فقر و حداقل حقوق و درآمد تدوين ميشود.»
فرامرز توفيقي؛ عضو سابق كميته دستمزد در شوراي عالي كار در گفتوگو با «اعتماد» ضمن رد ادعاي وزارت بهداشت درباره بيتاثير بودن سبد غذايي در تعيين مزد كارگران ميگويد: «طبق تاكيد قانون كار، دستمزد كارگران بايد برمبناي نرخ تورم و سبد معيشت تعيين شود اما سبد معيشت چيست؟ سبد معيشت، بسته هزينههاي زندگي شامل خوراكي و آشاميدني، مسكن، آموزش، ارتباطات، اوقات فراغت، حمل و نقل و درمان است و هزينه اين بسته، مبناي مهمي در تعيين مزد كارگران محسوب ميشود اما سادهترين بخش از هزينههاي قابل محاسبه در سبد معيشت، سبد خوراكيها و مواد غذايي است چون ميانگين و حداقل و حداكثر قيمت كشوري خوراكيها هر ماه از سوي مركز آمار اعلام ميشود. سهم مصرف كربوهيدرات و چربيها و پروتئينها را هم ميتوان از جدول وزارت بهداشت استخراج كرد كه با محاسبه اين اعداد به ازاي بعد 3.3 نفري خانوار، سهم هزينه غذاي خانوار كارگري در سبد معيشت معلوم ميشود درحالي كه استحصال هزينه باقي مولفههاي سبد معيشت به اين سادگي نيست. به عنوان مثال، هنوز آمايش كامل كشوري درباره نرخ مسكن نداريم و به همين دليل نميدانيم كه ميانگين اجارهبهاي مسكن در تهران با همدان يا اصفهان يا شيراز چه تفاوتي دارد و بنابراين، نميدانيم كه سهم هزينه مسكن، چه درصدي از سبد معيشت است. نامعلوم بودن هزينه مولفههاي سبد معيشت، همان محل مناقشه گروه كارگري و كارفرمايي و دولت در شوراي عالي كار است چون تقسيمبندي دهكهاي خانوار كارگري و ميزان افزايش مزد، براساس درآمد است و گروه كارفرمايي و دولت، اصرار دارند كه كارگران در دهك درآمدي چهارم هستند اما گروه كارگري ميگويد كه جامعه كارگران در دهكهاي درآمدي پنجم و ششم هستند و علت مناقشه اين است كه در دهك درآمدي چهارم، سهم هزينه خوراكي و آشاميدني حدود 39درصد و بسيار بيشتر از دهكهاي درآمدي پنجم و ششم است و بنابراين، سهم باقي مولفهها براي دهك چهارم، به مراتب كمتر از دهكهاي پنجم و ششم است و بنابراين، نتيجه نهايي پذيرش تعلق كارگران به دهك درآمدي چهارم، كمترين افزايش مزد براي گروه كارگري است.»
توفيقي طي روزهاي گذشته با محاسباتي برمبناي هزينه همين سبد غذايي اعلام شده از سوي وزارت بهداشت در جلسات كميته دستمزد شوراي عالي كار اعلام كرد: «هزينه يك ماه غذاي يك خانوار كارگري ۳.۳ نفره با استناد به دادههاي تورمي بهمن ماهِ ۱۴۰۲ رقم ۹ ميليون و ۱۵۹ هزار تومان و رقمِ سبد معيشت بسيار حداقلي خانوارهاي كارگري، ۲۳ ميليون و ۵۴۵ هزار تومان است و با اين سبد معيشت، به ۲۸۰درصد افزايش دستمزد كارگران نيازمنديم.»
توفيقي در ادامه صحبتهايش با «اعتماد» ميگويد: «محاسباتي كه ما انجام داديم نشان داد كه با توجه به افزايش قيمتها، سهم هزينه خوراكيها و آشاميدنيها در سبد معيشت براي دهكهاي چهارم تا ششم، نزديك 40درصد است. وزارت بهداشت در سبد غذايي جديد، به دليل گراني قيمت گوشت قرمز و گوشت سفيد، سهم پروتئين را كم و در عوض، وزن مصرفي روغن و قند و شكر را اضافه كرده تا هزينه سبد غذايي را كاهش دهد و ما به اين تغييرات معترضيم چون وزارت بهداشت در حالي وزن مصرف گوشت قرمز كيلويي 700 هزار تومان و مرغ كيلويي 100 هزار تومان را كاهش داده كه خيلي بهتر از ما از تعداد مبتلايان ديابت و تعداد مبتلايان چربي خون در كشور با خبر است اما با اين حال، به اسم تنظيم سبد مقرون بهصرفه، از سهم پروتئينها در سبد غذايي كم ميكند و به چربيها و قندها اضافه ميكند. چرا اصرار داريم كه سبد غذايي وزارت بهداشت تاثير مستقيم در تقليل مزد كارگران دارد؟ چون وزارت بهداشت، سبدي برمبناي ميزان كالري موردنياز فردي با كمترين ميزان تحرك روزمره تدوين كرده درحالي كه در كميته دستمزد شوراي عالي كار، همين سبد غذايي مبناي تعيين سبد معيشت و تعيين مزد كارگر قرار ميگيرد. آيا براي كارگر ساختماني و كارگر آهنگر و كارگر معدن و كارگر صنايع بستهبندي كه دو برابر يك فرد عادي، فعاليت روزانه جسمي دارند هم همين سبد غذايي وزارت بهداشت كفايت ميكند؟»
علي خدايي؛ نايبرييس كانون عالي شوراهاي كشور هم در گفتوگو با «اعتماد» ادعاي وزارت بهداشت مبني بر بيارتباط بودن سبد غذايي با تعيين مزد كارگران را مردود ميداند.
در جلسات اخير كميته دستمزد شوراي عالي كار، گروه كارگري به اعداد سبد غذايي ارايه شده توسط وزارت بهداشت در اين جلسات معترض بود و ميگفت با ارقام حداقلي تعيين شده در اين سبد كه نسبت به سبد غذايي سال 1392، كاهش قابل توجهي دارد، سبد معيشت و مزد سال جديد هم با رقم پاييني تعيين خواهد شد، اما وزارت بهداشت مدعي است كه سبد غذايي تعيين شده براي جمعيت عمومي، هيچ تاثيري در تعيين مزد كارگران ندارد. با توجه به سابقه حضورتان در جلسات شوراي عالي كار توضيح بدهيد كه سبد غذايي تدوين شده توسط وزارت بهداشت اگر ارتباطي با سبد معيشت و مزد كارگران ندارد چرا بايد در جلسات كميته دستمزد مطرح شود؟
بند 2 ماده 41 قانون كار اين تكليف را موكد كرده كه مزد كارگران بايد به اندازهاي تعيين شود كه بدون در نظر گرفتن ويژگيهاي جسمي و روحي و شغلي كارگر، هزينههاي يك خانوار با بعد 3.3 نفر را تامين كند، اما براي محاسبه حداقلهاي زندگي اين خانوار، استاندارد مشخصي در دست نيست. در رديفهاي هزينهاي خانوار شامل خوراكيها و آشاميدنيها، مسكن، آموزش، بهداشت، حمل و نقل و ارتباطات، مهمترين و مدونترين هزينه مربوط به خوراكيها و آشاميدنيهاست. نتايج مطالعات جهاني و ملي هم درباره ميزان كالري مورد نياز بدن و سهم ويتامين و پروتئين و كربوهيدرات در خوراك روزانه مشخص است و همه شنيدهاند كه هر فرد بزرگسال بايد روزانه حداقل 2300 كالري دريافت كند. با توجه به اين يافتهها، سبد غذايي، پايه محاسبه هزينههاي خانوار قرار ميگيرد كه اعضاي شوراي عالي كار هم در توافقي پذيرفتند كه وزارت بهداشت و انيستيتو تحقيقات تغذيه، جدول سبد غذايي را به شورا اعلام كنند تا هزينههاي حداقلي خوراكيها و آشاميدنيهاي خانوار كارگري، بر اساس اين جدول استخراج و سپس ساير هزينههاي زندگي با توجه به دهك درآمدي و مطالعات مركز آمار محاسبه شود.
بنابراين اگر سبد غذايي يا هزينه خوراكيها و آشاميدنيها در كميته دستمزد اعلام نشود، تعيين سبد معيشت به درستي امكانپذير نيست؟
اگر سبد غذايي محاسبه نشود، هزينههاي خانوار قابل محاسبه نخواهد بود و تقريبا غيرممكن است.
و آيا تعيين هزينههاي خوراكي براي شوراي عالي كار يك الزام است؟
مطالبه كارگران همواره اين بوده كه براي واقعيتر شدن دستمزد، سبد هزينه غذايي محاسبه تا طبق تكليف قانون، مزد بر مبناي سبد معيشت تعيين شود. سال 1395 هم طبق توافقي كه به امضاي تمام اعضاي شوراي عالي كار رسيد، مقرر شد كه جدول هزينه خانوار محاسبه شود تا مزد تعيين شده مطابق با هزينههاي زندگي باشد كه البته در اجرا، هيچگاه دستمزد كارگران به اندازه سبد معيشت افزايش پيدا نكرد.
آيا تاكنون مطالعهاي درباره سهم هزينه خوراكيها و آشاميدنيها از سبد معيشت خانوار كارگري انجام شده؟
مركز آمار اين مطالعات را انجام داده و اگر كارگران را در دهك ميانه تصور كنيم، حدود 30 درصد هزينه خانوار كارگري، مربوط به خوراكي و آشاميدني است، اما هر چه سطح درآمدي و سبد معيشت خانوار، به سمت دهكهاي پايينتر (كمدرآمدتر) برود، عدد هزينه غذا درشتتر و هر چه به سمت دهكهاي بالاتر (پردرآمدتر) برود، عدد هزينه غذا كوچكتر ميشود. بنابراين اگر گروه كارفرمايي اصرار دارد كه كارگران را در دهك درآمدي چهارم ببيند، به اين دليل است كه حدود 35 درصد سبد معيشت اين دهك درآمدي، هزينه غذاست، اما در دهكهاي بالاتر و مثلا در دهك هفتم، اين عدد به 25 درصد تقليل پيدا ميكند. وقتي 25 درصد از كل سبد هزينه خانوار، هزينه غذا باشد، عدد نهايي هزينههاي خانوار عدد بزرگتري خواهد شد و مزد بايد بيشتر افزايش پيدا كند و به همين دليل، دولت و گروه كارفرمايي همواره سعي دارند كارگران را در دهك درآمدي پايينتر ببينند، چون در اين دهك سهم خوراكي و آشاميدني بيشتر و هزينه زندگي ارزانتر است و در نهايت، عدد نهايي هزينه سبد، كوچكتر و ميزان افزايش مزد، كمتر خواهد بود.