محمدرضا بهشتي:
اتهامزني در يك جامعه مايه اضمحلال آن است
گروه سياسي
گروه سياسي| فرزند شهيد بهشتي گفت: اين چه ميل و شهوت و هوس افشاگري است كه در لواي خدمت به جامعه از سوي عدهاي اتفاق ميافتد؟ اتهامزني و برچسب زدن در يك جامعه مايه فتور و اضمحلال است. به گزارش ايسنا، جملههاي كليدي اظهارات محمدرضا بهشتي در مراسم شب قدر «مجمع ديني احياي فضيلت» به شرح زير است:
وحدت افراد در جامعه يكي از ويژگيهاي مهم آن است، منظور از وحدت در جامعه وحدت عددي نيست بلكه نوعي از وحدت است كه در موجود زنده و ارگانيك وجود دارد كه در اينجا افراد به منزله افراد به مثابه يك كل نيستند بلكه پيوند ميان افراد در جامعه مورد نظر است.
اگر ما جامعه را به مثابه يك موجود انداموار و ارگانيك ديديم، آن وقت به پيوندها و همبستگيهاي اجتماعي اهميت ميدهيم كه يكي از اين موارد پيوند، آموزههاي ديني است كه شايد دوسوم اين دستورالعملهاي ديني مربوط به پيوندها و همبستگيها و محكم كردن آن است كه اگر به مشكل بربخورد، ما با گسست جامعه رو به رو خواهيم شد.
از ميان رفتن همبستگيها موجب اضمحلال جامعه ميشود، آموزههاي ديني ميكوشند افراد را طوري تربيت كنند كه خود را عضوي از يك جامعه ببينند نه صرف يك فرد و آنقدر اين موضوع مهم است كه پيامبر ميفرمايد اگر كسي اهتمام به زندگي ساير مسلمانان نداشته باشد پا را از اسلام بيرون نهاده است.
صلابت جامعه و كارهاي بزرگي كه از يك جامعه برميآيد، بايد با پيوند و همبستگي همراه باشد، در ماجراي برگزاري نماز عيد فطر در سال ۵۷، جامعهاي كه در آن افراد نسبت به همديگر فاصله و حتي واهمه داشتند، يخهايش باز شد و افراد به هم نزديكتر شدند و همان افرادي كه نسبت به هم واهمه داشتند و از يكديگر دور بودند، با يك همبستگي كه در جريان برگزاري نماز پيش آمد، در كنار هم قرار گرفتند.
جامعه ما در يك همبستگي چيزهايي را ميپذيرد و چيزهايي را نه، نميدانم چرا عدهاي به دنبال سست كردن همان چيزهايي هستند كه جامعه ما را به هم متصل ميكرد؟ اين كار با هر نيتي كه انجام شود، نادرست است. جامعه ما ميخواهد خود را با ارزشهايي كه دارد، به افرادش متصل و همبسته نگه دارد، پس اين مفصلبندي اجتماعي از سوي هر كس يا چيزي كه بخواهد نفي شود، غلط است. از هر نردباني نميتوان به هر پشت بامي رسيد.
كساني كه به دنبال دور كردن افراد و جدا كردن آنان در جامعه از يكديگر هستند، با هر نيتي اين كار را ميكنند و در واقع افرادياند كه با ايجاد كشمكشهاي بيفايده و بيسود و مضر به حال جامعه كه دور از حقايق دين است، مردم را به سمت شكلگيري خصومتها در جامعه راهي ميكنند كه اين بسيار ناپسند و غلط است.
پردهدري و ولنگاري اگر در جامعهاي رشد كرد و پا گرفت و مقبول واقع شد، هيچگاه روي سعادت را نخواهد ديد، چه جامعهاي مذهبي باشد چه نباشد. سعي كنيم جلوي پيشرفت اين خلقيات را در جامعه بگيريم و يكي از فرصتها براي اين كار همين ماه رمضان است.
اگر ما به دنبال اين افتاديم كه به جاي كمك كردن و دست كسي را گرفتن به دنبال مچگيري برويم، كي روي سعادت را خواهد ديد؟ وقتي كسي در جستوجوي عيب برادر مومن خود باشد، تمام پردههاي ستر عيب از روي خودش برداشته خواهد شد.
اين چه ميل و شهوت و هوس افشاگري است كه در لواي خدمت به جامعه از سوي عدهاي اتفاق ميافتد؟ اتهامزني و برچسب زدن در يك جامعه مايه فتور و اضمحلال است. اگر به دنبال مبارزه هستيم، ادب اين مبارزه كجاست؟ اگر به دنبال استفاده از سلاح زبان در انتقادات و مبارزههاي خود هستيم، وقتي آن با بدزباني و بددهاني همراه شود، دور از ارزشهاي ديني است. ميشود كسي مومن باشد و بدخواه ديگران باشد؟ ميشود كه كسي با هر نيتي به دنبال جا انداختن موضوعي در جامعه باشد اما بخواهد به هر قيمتي و با چرخاندن زبان به هر كلامي به خودمان اجازه بدهيم بيانش كنيم، ديگر جامعهمان را جامعه ديني نميتوان دانست.
اين كلام اميرالمومنين است كه كسي كه كوشش كند زشتي و بدي ديگران را افشا كند تا او را در جامعه خوار سازد، از ولايت خدا خارج شده است. اگر كسي يا كساني بخواهند از مردم پيشي بگيرند در حالي كه در جامعه از آنان شايستهتر هستند و اين كار را با عيبجويي از ديگران انجام دهند، پا روي حقوق آنان گذاشتهاند. كجا ما ميتوانيم با پاي نهادن بر حق، آن چه را فكر ميكنيم حق است اجرا كنيم؟
اين خطكشيهاي مدام كه تا امروز يك نفر خودي و ديگري ناخودي است، كجا با آموزههاي ديني ما سازگار است؟ خداوند نماز را قرار داد كه ما را از كبر دور كند. حال جالب نيست كه گاهي اين نماز خواندن براي برخي عاملي جهت فخرفروشي ميشود؟