كشمكش سياسي
مشكلي را حل نميكند
عبدالحميد انصاري
رييس پيشين بانك ملي ايران
دامن زدن به سياسي كاري در شرايط امروز نميتواند به باز كردن گرهها منجر شود. نمايندگان مجلس هر چند چارهاي ندارند جز آنكه رييسجمهوري را با سوال به صحن علني بياورند، اما بايد اين را بدانند كه گره كار دست حسن روحاني نيست. مشكلات امروز حاصل انباشت تخلفات متعدد در سالهاي گذشته است كه امروز خودنمايي ميكند و راهكار اين است كه كارشناسان توانمند بانك مركزي، مديران اين نهاد را متقاعد كنند به جاي كارهاي سياسي، مشكلات را با يك سناريوي منطقي و در يك زمان معقول حل كنند. در كشور دستگاههاي گوناگوني وجود دارند كه برخي از آنها به مجلس پاسخگو نيستند، مانند بانك مركزي. در نتيجه نمايندگان مجلس نميتوانند مشكلات اين بخشها را با مراجعه به خود اين نهادها بررسي كنند. اگر مشكلي در وزارتخانهاي به وجود آيد، از آنجاييكه وزرا راي اعتماد خود را از مجلس ميگيرند نمايندگان با مراجعه مستقيم آنها را به بهارستان ميآورند و مورد بازخواست قرار ميدهند. در مورد مشكلاتي كه موسسات مالي و اعتباري غيرمجاز براي مردم و اقتصاد كشور ايجاد كردند، نمايندگان امكان رايزني مستقيم با رييس بانك مركزي را ندارند به همين دليل پرسيدن سوال از رييسجمهوري در مورد اقدامات بانك مركزي تنها چاره نمايندگان مجلس است. بانك مركزي طي سالهاي طولاني ضعفهاي متعدد مديريتي داشته و همين امر سبب شده مشكلات روي يكديگر انباشت شوند و كشور به وضعيت كنوني برسد. عدم نظارت بانك مركزي سبب شده تا نرخهاي بالاي سود بانكي بخشي از مردم را به سمت اين بخشها سوق داده و همين امر سبب تزلزل نظام پولي كشور شده است. متاسفانه امروز كار بانك مركزي به جايي رسيده كه در مورد موسساتي مانند كاسپين مشكلات بسيار زياد هستند و ديگر امكان تسويه حساب با سپردهگذاران هم وجود ندارد. بانك مركزي از اشتباهاتي كه از گذشته تاكنون ادامه داشته، آسيب ميبيند ولي در اين روزها هم كار جدي انجام نداده است و همين موجب شده مسائل در طول زمان تشديد شوند و بحرانها تعميق. نمايندگان مجلس قصد دارند بانك مركزي را از طريق سوال از رييسجمهوري زير فشار ببرند اما اين كار هرچند قابل احترام است اما مشكل را برطرف نميكند و تنها انعكاس سياسي دارد. نمايندگان پس از اين سوال ميتوانند به رايدهندگان خود بگويند ما تلاش كرديم ولي مشكل حل نشد. تنها راهحل مشكلاتي كه امروز مشهود شدند، اين است كه كارشناسان خبره بانك مركزي كه در اين نهاد مشغول به كار هستند، مديران را متقاعد كنند دست از سياسي كاري برداشته و مشكلات را از راه منطقي و علمي در زماني مشخص و معقول حل كنند. تجربه مديريتي سالهاي گذشته كه بيشتر بر مبناي منافع جناحي بوده و به جاي حل هر مساله با فرمولهاي مرسوم به شكل كشمكش سياسي درآمده بار مشكلات را سنگينتر ميكند. درنتيجه بايد گفت اين رويه راه به جايي نميبرد و كار را بايد به كاربلد سپرد، كاربلدي كه به جاي تمايلات سياسي، منافع ملي را ارجحتر از هر چيز بداند.