درباره كاهش 50 درصدي هزينههاي جشنواره فيلم فجر
قناعت بيحمايت!
سيد رضا صائمي
سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس از كاهش 50 درصدي هزينههاي برگزاري جشنواره فيلم فجر نسبت به سال گذشته سخن گفت. در ظاهر با توجه به شرايط نابسامان اقتصادي و بحرانهاي برساخته آن بهويژه در حوزه فرهنگ به نظر ميرسد كه اين كاهش هزينهها اقدامي مثبت و نوعي صرفهجويي عقلاني بهحساب ميآيد.
اما چند نكته در پس اين تصميمگيري وجود دارد كه بهجاي آنكه اهل سينما و فرهنگ را اقناع كند بيشتر به طرح پرسشهايي تازه واميدارد! ازجمله اينكه بودجه برگزاري جشنواره فيلم فجر به عنوان بزرگترين رخداد سينمايي كشور در برابر بودجههاي كلاني كه به بخشهاي فرهنگي ديگر بهويژه موسسات و نهادهايي كه ماهيت دولتي دارند يا پسامد و پيامد فرهنگي آنها و دستاوردي كه ميتوانند براي ارتقاي فرهنگي جامعه ايران ايجاد كنند رقم قابلملاحظهاي نيست. آيا اين صرفهجوييها در اين نهادها هم صورت ميگيرد؟ اصلا نهادهاي فرهنگي ديگر كه بسياري از همين سياستگذاران فرهنگي متولي آن هستند را كنار بگذاريم در درون همين سينما و مناسبات آن آيا براي تامين كمبود و كسري بودجه و امكانات به همين ميزان كه براي كاهش هزينه، همت وجود دارد ارادهاي وجود دارد تا به حمايت و پشتيباني پرداخته و به افزايش بودجه هم بينديشد؟
چطور براي كاهش هزينههاي يك جشنواره مهم، استقبال ميشود اما براي جبران و تامين هزينههاي بخشهاي ديگر سينما كه نيازمند حمايت مالي هستند، سياستهاي حمايتي اتخاذ نميشود؟ اگر قرار است نصف هزينه جشنواره فجر كاسته شود اين صرفهجويي قرار است در كجا هزينه شود و چرا در بخشهاي ديگر سينما كه با مشكل مالي مواجه هستند هزينه نميشوند؟ چرا از هزينههاي مربوط به برگزاري همايش و جشنواره و نمايشگاه و سمينارهاي پرخرجي كه در نهادهاي فرهنگي ديگر صورت ميگيرد كاسته نميشود؟ چه كسي از ريختوپاشهاي مالي كه در برخي نهادهاي فرهنگي كه دستاورد و خروجي قابلتوجهي هم براي فرهنگ ندارد جلوگيري ميكند؟
جالب اينكه احد آزاديخواه، سخنگوي كميسيون فرهنگي مجلس گفته: بساط فرش قرمز كه در دورههاي قبل حواشي به همراه داشت و جنجالآفرين بود در اين دوره از جشنواره برچيده شده است! و آن را از نقاط مثبت جشنواره دانسته است. درحالي كه در همه جشنوارههاي معتبر دنيا برگزاري همين مراسمهاي نمادين و آييني مثل فرش قرمز كه بخشي از پروتكل و هويت جشنوارههاست موجب رونق بخشيدن به آن شده و بر شور و حال جشنوارهها ميافزايد. از سوي ديگر در جلسهاي كه رضا داد به عنوان رابط فرهنگي سازمان سينمايي با كميسون فرهنگي مجلس صورت گرفته در خصوص اينكه فيلمهاي كمدي بيشازحد خطوط قرمز را رد ميكنند، صحبت كردند كه اين موضوع موردقبول رييس سازمان سينمايي قرار گرفت.
آيا تمام دغدغههاي فرهنگي كميسيون فرهنگي مربوط به همين مسائل ميشود و آيا دردهاي سينما همينهاست؟ آيا مشكل اصلي سينماي ما خط قرمزها و فرش قرمزهاست و هيچ چراغقرمز ديگري كه خطرات و تهديدهاي اين سينماي نحيف را نشان ميدهد در كميسيون فرهنگي مجلس ديده نميشود؟! كميسيوني كه به نظر ميرسد نگاه سلبي به سينما دارد نه ايجابي. دغدغه آنها از چيزهايي است كه در سينما وجود دارد و نبايد باشد نه آن چيزهايي كه در سينما نيست و بايد وجود داشته باشد.
آيا خود اين نگاه و رويكرد و سياستگذاري مبتني بر آن، نگاه حاشيهاي به سينما نيست؟ متن و مديريت سينما هيچ چالش ديگري بهجز خط قرمزهاي فيلم كمدي و فرش قرمزهاي جشنواره ندارد كه نيازمند حمايت و سياستهاي مالي و معنوي باشد؟! كمبود سالنهاي سينما، تامين تجهيزات سينمايي، بيمه سينماگران و بيكاري آنها و صدها مشكل ريزودرشت صنفي و معيشتي كه در سينما وجود دارد براي اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس مهم نيست؟! آيا با كاهش 50 درصدي هزينههاي جشنواره ميتوان مشكلات سينما را حل كرد؟ تازه اين صرفهجويي هم كه توسط خود مديريت سينمايي صورت گرفته! كميسيون فرهنگي مجلس اين وسط چه اقدام مثبتي براي حل مشكلات سينما انجام داده است؟ توقيف فيلمهاي مجوز دار، ورشكستگي و ضرر مالي تهيهكنندگان و عوامل فيلم، مساله مهمي نيست تا درباره آن تصميمگيري راهگشا صورت بگيرد؟! چطور از كاهش هزينهها استقبال ميشود اما از كاهش مشكلات سينماگران و سينما در بخشهاي ديگر حرف و سخني به ميان نميآيد! سياستهاي سلبي چاره كار سينما و مرهم زخمهاي آن نيست، شايد تنها مسكني براي تسكين درد باشد. سياستگذاريهاي ايجابي كه به حمايت و تقويت سينما و حل مشكلات آن بپردازد چه سهم و وزني در كميسيون فرهنگي مجلس دارد! چرا همواره سياستهايي اتخاذ ميشود كه از درد سياستگذاران بكاهد، در اين ميان دردهاي خود سينما كه دردهاي واقعي هستند چه ميشود؟ هر وقت پاي سليقه و خط قرمزها به ميان ميآيد متوليان فرهنگي درد سينما پيدا ميكنند اما هر جا كه صداي سينماگران از اوضاع نابسامان سينما درآمده كسي به صداي آنها پاسخ نميدهد يا سياستهايي در جهت خاموش كردن اين صداها، اتخاذ ميشود؟
جيب سينما آنقدر پر نيست كه براي كم كردنش چارهاي بينديشيم، اگر درد سينما داريد براي درمان آن هزينه كنيد. اگر در جايي صرفهجويي ميكنيد در جاي ديگر هزينه نكنيد آن را به خود سينما سرريز كنيد. سياستهاي سلبي در كنار حمايتهاي ايجابي ميتواند نتيجهبخش باشد. قناعت كردن هنر نيست، بر حمايت كردن بايد افزود!