از انقلاب تا آزادي
سيدعلي ميرفتاح
گفت «از اين طرف كه منم راه كاروان باز است». يعني اين مردم، بندگان خدا چيزي كم نگذاشتهاند و طي اين چهل سال، همه رقمه با شما مسوولان و مديران راه آمدهاند و پايتان ايستادهاند. گفتهايد بياييد راي بدهيد، آمدهاند و راي دادهاند. گفتهايد بالاي بام برويد و اللهاكبر بگوييد و براي توفيق و سلامتي ما دعا كنيد، رفتهاند و اللهاكبر گفتهاند و دعا كردهاند به جان بزرگ و كوچكتان. گفتهايد شرايط، شرايط حساس كنوني است و نياز است كه به خيابان بياييد و شعار بدهيد و از ما همهجانبه حمايت كنيد، بندگان خدا در سرما و گرما آمدهاند و حمايت كردهاند و از انقلاب تا آزادي را پاي پياده پيمودهاند و شعارهاي دشمنشكن دادهاند و تا آنجا كه زورشان رسيده، عملي و نظري تو دهان ياوهگويان شرق و غرب زدهاند... نمونهاش همين امروز. قطعا وقتي فيلم راهپيمايي بيست و دوم بهمن امسال را در شبكههاي ماهوارهاي نشان دهند و سايتها خبرش را منتشر كنند، بيش از هر كسي اين شما مسوولان بزرگواريد كه حالتان خوش ميشود و قلبتان اطمينان پيدا ميكند و راحتتر از قبل نفس ميكشيد. ولو فرض –خدايي نكرده- اگر مردم به هر دليلي امروز به راهپيمايي نميآمدند و خبرنگاران بينالمللي در عكسها و گزارشهايشان خيابانهاي خلوت را مخابره ميكردند و در صفوف مردم، كچليها و خلوتيها را گزارش ميدادند، شك نكنيد كه قبل از هركسي شما عاليمقامان حالتان گرفته ميشد و سرخورده ميشديد و در تاريكي و تنهايي زانوي غم بغل ميگرفتيد. دليري شما مستظهر به حمايتهاي مردمي است. همين مشتهاي گرهكرده مردم و شعارهاي انقلابي ايشان است كه شما را در بين همردههاي خارجيتان سربلند كرده. وفا و صفاي مردم بزرگوار ايران است كه به حسابتان اعتماد به نفس واريز كرده و در مواقع حساس نگذاشته كاسه چهكنم چهكنم دست بگيريد. هركدام از اين راهپيماييها چك سفيدي است كه زن و مرد ايراني پشت و رويش را امضا كردهاند و در وجهتان صادر كردهاند. دمشان گرم. احتمالا وقتي با مسوولان كشورهاي ديگر دور هم جمع ميشويد، شما كه نماينده ايرانيد حال و روز بهتري داريد و سرافرازتريد. بيجهت نبود كه سياستمداران كهنهكار به جوانترها سفارش ميكردند قدر اين مردم خوب را بدانيد و چيزي را از ايشان دريغ مداريد. حالا كه اين مردم اينچنين مخلصانه و بزرگوارانه پاي شما ايستادهاند و به دلتان راه آمدهاند و در هر مقطعي پشتيبانيتان كردهاند، انصاف حكم ميكند كه شما هم جواب خوبي را با خوبي بدهيد، گلايههايشان را بشنويد، به آرا و نظرياتشان احترام بگذاريد، آنها را در تصميمگيريهايتان داخل كنيد، نگذاريد موقع گفتن حرف حق به لكنت بيفتند و وقتي ميخواهند احقاق حق كنند سرشان به ديوار سفت و سيماني بخورد يا بر انتقاداتشان خط بطلان كشيده شود. حالا كه شما معتقديد اينها بالغ و بزرگوار و بينظيرند، پس مثل صغيرها با آنها رفتار نكنيد. يك طوري با آنها رفتار نكنيد كه انگار مصلحت خود را تشخيص نميدهند و احتياج به قيم دارند. قديميها ميگفتند كاسه جايي رود كه بازآيد قدح. حالا كه اينها طفليها اين همه قدح از اين طرف پر كردهاند و دودستي تقديمتان كردهاند شما هم جاي دوري نميرود كه كاسهاي، ولو نيمكاسهاي جواب در خور دهيد. ملتي كه چنين شعور سياسي دارند و انقلاب و نظامشان را تنها نميگذارند، باور كنيد شعورهاي ديگر هم دارند و نيازي نيست براي لباس و غذا و زندگي، بالاسرشان مفتش بگماريد و براي سادهترين كارهاي دنيا سينجيمشان كنيد. رييسجمهور امروز(ديروز) حرف خوبي زد. يكجاهايي كه تصميمگيري سخت است، بار عقل و اختيار را روي دوش مردم بگذاريد تا به بهترين نحو تصميم بگيرند و كارتان را راه بيندازند. رفراندوم به يك اعتبار همان است كه فرمود جماعت به راه خطا نميروند. براي جماعتي كه به راه خطا نميروند پارازيت و فيلتر تعبيه نميكنند و دم در دانشگاه و اداره و وسط خيابان ابتداييترين امور را تذكرشان نميدهند و جلوي ديگران خوار و خفيفشان نميكنند.
گفت با همچو مني، همچو فني؟ با اين مردم آيا شايسته است كه به تبعيض رفتار كنند؟ در برابر چنين مردم وفاداري آيا سزاوار است كه فساد را اجازه دهيد تا افسار پاره كند و تا هرجا كه خواست برود و همهچيز و همهكس را آلوده كند؟ با چنين امت غيور و فداكاري آيا انصاف است كه به دزدان شرور ميدان دهيد كه ميليارد ميليارد از پول اين مردم را بردارند و بخورند و دربروند و يك آب هم روش به حندق بلا بفرستند؟ دلتان ميآيد فكري براي معيشت و اقتصاد آنها نكنيد؟ فردا روز سرافكنده و شرمنده نخواهيد شد اگر در مواقع حساس به نظر و رايشان اهميت ندهيد؟ بد و زشت و غير عادلانه نيست كه فاميلبازي دربياوريد و گروهي را بر گروهي –بيدليل- ترجيح دهيد؟ بدتر از اين هم شوربختانه ديده شده كه يكي كه پسرخاله دسته ديزي يكي ديگر بوده، بالا بالا نشسته و مردم را پايين پايش نشاندهاند؟... عرضم را خلاصه كنم. ميگويم حالا كه راه كاروان از آنطرف باز است، خوب و خداپسندانه و معقول و منطقي است كه شما هم راه را باز كنيد و مردم را كه در شعار ولينعمتند در عمل هم، ولو نمادين بر صدر بنشانيد تا قدر ببينند و دلهاي خسته و آزردهشان را مرهمي بفرستيد. خيلي سخت نيست. باور كنيد همين كه حرف و راي آنها را هم بپرسيد نصف راه را بلكه همه راه را رفتهايد.