تراژدي ترانههاي كميك
غلامرضا طريقي
«بس كه دل بردي ازم/ دلبر ناز دلم/ دل دل دل ديوونه من» يا «دلمو دزديدي/ داري باهاش پز ميدي» يا «كه الكل نگاه تو يواش داره ميپره» يا «اگه دلت بخواد دلت نخواد قلب من اينجاست» يا «هي ميرقصيدم نفس نفس به دور تو ميپيچيدم» يا «كام اين ديوانه را هر شب تو باز ميكني» يا «شوخيه مگه بذاري بري نموني» و... اينها را از «نوارهاي مستهجن لسآنجلسنشينها» نياوردهام. همانهايي كه به خاطر خواندن يك چندم موارد ابتذالي كه در اين شعرها و آهنگها موج ميزند منفور و مطرود شدند. همانهايي كه اگر نوار يكي از آنها را در پخش ماشين كسي گير ميآوردند بيآبرو ميشد. مثل دايي جوان من كه يك روز به خاطر داشتن يك نوار از فريدون فروغي به كميته رفت و بعد از دو روز توانست پيكان خستهاش را پس بگيرد. يادم نميرود كه همكلاسيام اميرحسين به خاطر خواندن «اي پادشه خوبان» سه چهار روز دم دفتر مدرسه ايستاد و تعهد داد چون مدير مدرسه فكر ميكرد شاعر اين شعر آن خانم خواننده بيحياي لسآنجلسي است نه حافظ و وقتي لسآنجلس را تلفظ ميكرد انگار داشت درباره جهنم حرف ميزد.
اما حالا وضع فرق كرده. تكههايي كه در ابتداي متن نوشتم بخشي از ترانههايي است كه من در راديو و تلويزيون خودمان شنيدهام. خوانندههاي آنها هم در همين تهران خودمان با عزت و احترام زندگي ميكنند و گاهي براي اجراي كنسرت به لسآنجلس ميروند چون كاسبي آن بينواهاي متواريشده را هم كساد كردهاند و ايرانيهاي خارجنشين هم ترقص با اين آهنگها را به رقصيدن با آهنگهاي نهچندان بهروز آن ور آبيها ترجيح ميدهند. بله همه اين آهنگها را تلويزيون خودمان پخش ميكند. همان تلويزيوني كه معتقد بود «ديگه اين قوزك پا ياري رفتن نداره»ي فريدون فروغي و «سرم روي تن من نباشه گر كه بيگانه بشه هموطن من» مازيار يا «با اينا زمستونو سر ميكنم» فرهاد نماد و نشانه ابتذال است. تلويزيوني كه معتقد بود آنهايي كه از مملكتشان رفتهاند كار بدي كردهاند و البته آنهايي هم كه ماندهاند تا در مملكت خودشان آهنگ درست و درمان بخوانند و البته بازهم كار خوبي نكردهاند. چند دقيقه كنترل تلويزيون را به دست بگير و كانالها را جابهجا كن تا ببيني همين خوانندههاي مورد قبول و اعتماد چطور دارند با ريتم ششوهشت درباره شكوه وطن آواز مصنوعي ميخوانند.
آن افراط لابد اين تفريط را هم به دنبال داشت. ما مازيار و فريدون فروغي و فرهاد را دقمرگ كرديم تا از سرمايهگذاران اين خوانندهها كه حتي زنده خواندن در تلويزيون را بلد نيستند پولي بگيريم و به قول خوانندهاش خطاب به خداوند بخوانيم: «شوخيه مگه بذاري بري نموني.»