• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5183 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۲ فروردين

محسن روحي‌صفت در گفت‌وگو با «اعتماد»:

الگوبرداري از اردوغان كار دست عمران‌خان داد

شهاب شهسواري| پس از هفته‌ها كشمكش سياسي در اسلام‌آباد، عاقبت بامداد يكشنبه پارلمان پاكستان در راي‌گيري طرح عدم كفايت سياسي نخست‌وزير، ۱۷۴ نماينده پارلمان راي به بركناري عمران‌خان از مقام نخست‌وزيري دادند. راي‌گيري براي بركناري عمران‌خان در حالي انجام شد كه هواداران او مجلس را ترك كرده ‌بودند، اما مخالفان با ۲ راي بيشتر از حدنصاب لازم براي عزل نخست‌وزير با ۱۷۴ راي از ۳۴۲ راي ممكن، عمران‌خان را از كار بركنار كردند. عمران‌خان نخستين نخست‌وزير پاكستان است كه با راي عدم اعتماد پارلمان از كار بركنار مي‌شود، هر چند در تاريخ پر از كودتا و كشمكش‌هاي سياسي پاكستان تاكنون هيچ نخست‌وزير غيرنظامي يك دوره كامل در قدرت نمانده است. به گفته اياز صديق، رييس پارلمان، امروز راي‌گيري براي تعيين نخست‌وزير جديد پاكستان برگزار خواهد شد. در حالي كه عمران‌خان از حاميانش خواسته عليه اين اقدام مخالفان به خيابان‌ها بريزند، پيش‌بيني مي‌شود كه امروز، شهباز شريف، رهبر حزب مسلم ليگ شاخه نواز و رهبر اپوزيسيون پارلمان به عنوان نخست‌وزير جديد پاكستان برگزيده شود. براي بررسي دلايل بركناري عمران‌خان از قدرت و تحليل شرايط آينده پاكستان با محسن روحي‌صفت، تحليلگر مسائل جنوب آسيا گفت‌وگو كرديم. در ادامه متن كامل اين گفت‌وگو را مطالعه مي‌كنيد.

   فكر مي‌كنيد چه دليلي داشت كه عمران‌خان نتوانست دوره نخست‌وزيري خود را در پاكستان تمام كند و نهايتا يك‌سال و نيم مانده به انتخابات توسط پارلمان از كار بركنار شد؟
ساختار سياسي پاكستان به‌‌رغم اينكه داراي ميراثي از دموكراسي و بروكراسي باقيمانده از دوران امپراتوري بريتانياست، اما زير سلطه ارتش است. ارتش نقش يك متوازن‌كننده را در سياست پاكستان بازي مي‌كند و نقش مهمي در امور داخلي و خارجي اسلام‌آباد دارد. در نتيجه چنين تحولاتي در عرصه سياست غيرنظامي پاكستان به دليل نفوذ ارتش دور از انتظار نيست. در طول حيات پاكستان، نظاميان اين كشور نيمي از دوران حيات مستقل اين كشور به صورت مستقيم حاكم بوده‌اند و نيمي ديگر را نيز پشت‌پرده با حمايت از احزاب اعمال نفوذ كرده‌اند. در هر دوره كه حكومت غيرنظامي در پاكستان حاكم بود، نظاميان مي‌توانستند با حمايت از يك حزب يا شوراندن حزبي عليه ديگري، سياست‌هاي خودشان را پيش ببرند. در طول چهار سال گذشته شاهد هماهنگي كافي بين ارتش و حزب تحريك انصاف شاهد بوديم و اين اعتقاد وجود داشت كه عمران‌خان و حزب او، تحريك انصاف با حمايت ارتش روي كار آمده است. دو حزب اصلي پاكستان، يعني حزب مردم و حزب مسلم ليگ شاخه نواز از ابتداي تاسيس پاكستان در قدرت بودند و حزب تحريك انصاف به عنوان يك حزب تازه‌تاسيس و سوم وارد سياست شده ‌بود. حتي ريشه‌هاي حزب مسلم ليگ به قبل از تاسيس پاكستان مي‌رسيد. در تمام طول دوران حكومت غيرنظاميان در پاكستان، يكي از اين دو حزب قدرت را در اختيار داشتند و در هر مقطع، ارتش دخالت مي‌كرد و يكي از اين دو حزب را كنار مي‌زد و ديگري را جاي آن مي‌گذاشت. حتي در يك دوران ارتش هزينه دخالت در سياست را با تجزيه كشور داد و در دوراني كه حزبي كه مورد علاقه ارتش نبود روي كار آمد، ارتش تا پاي جدا شدن پاكستان شرقي يا بنگلادش از پاكستان پيش رفت. 
   همان‌گونه كه فرموديد، عمران‌خان و حزب تحريك انصاف از پشتيباني ارتش برخوردار بود، چه چيز باعث شد كه ميان ارتش و عمران‌خان شكاف ايجاد شود و اين پشتيباني و همراهي از بين برود؟
عوامل اين مساله را در سه سطح مي‌توان تحليل كرد؛ سطح تحليل نخست در سطح بين‌المللي است كه شاهديم يك قطب‌بندي متسلب ايجاد شده است. مدتي پيش بين روسيه و چين يك قرارداد همكاري ايجاد شد و به نسبت گذشته به هم نزديك‌تر شده‌اند. از سوي ديگر پس از تهاجم روسيه به اوكراين، قطب‌بندي ميان شرق و غرب تحت عنوان جنگ سرد دو در محافل غربي شناخته مي‌شود. قطب‌بندي جديد در شرايط فعلي متسلب شده است و هر طرفي سعي مي‌كند كه كشورهاي وفادار به خودش را عليه قطب و بلوك مقابل به موضع‌گيري وادار كند. در چنين شرايطي شاهد بوديم كه درست بلافاصله پس از آغاز تهاجم نظامي روسيه به اوكراين، نخستين رييس دولتي كه از روسيه بازديد و با ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه ديدار كرد، عمران‌خان بود. او در اين مسير توصيه‌هاي فرمانده ارتش و كشورهاي غربي را ناديده گرفت و سفر خود به مسكو را عملي كرد. اينجا دلخوري شديدي از سوي بلوك غرب ايجاد شد، چراكه غربي‌ها پاكستان را جزو بلوك خودشان مي‌دانستند. از زمان تاسيس پاكستان تاكنون، ارتباط‌هاي عميقي ميان ارتش ايالات متحده امريكا و ارتش پاكستان وجود دارد و كمك‌هاي زيادي هم واشنگتن در طول دهه‌هاي گذشته به ارتش پاكستان كرده است. اين كمك‌ها در سال‌هاي اخير قطع شده‌اند و ارتش پاكستان بسيار اميدوار است كه دوباره بتواند از اين كمك‌ها بهره‌مند شود، چراكه از يك سو خيلي در قدرت ارتش پاكستان موثر است و از سوي ديگر امرا و فرماندهان ارتش هم از اين كمك‌ها اندكي به جيب خود مي‌زنند و بهره‌مند مي‌شوند. در نتيجه گرايشات سياست خارجي عمران‌خان، به ويژه ديدار او از مسكو، باعث نگراني در ارتش براي دورتر شدن از غرب و به ويژه امريكا شده است. سطح تحليل دوم، در سياست داخلي پاكستان و در عرصه سياست خارجي است. عمران‌خان تمايل داشت با الگوبرداري از رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه نوعي توازن در سياست خارجي خود ايجاد كند. اردوغان در طول سال‌هاي گذشته توانسته ‌بود به‌‌رغم عضويت كشورش در ناتو، با روسيه نيز روابط نزديكي برقرار و نوعي موازنه در سياست خارجي ايجاد كند، با اين تصور كه اين موازنه منافع بيشتري براي كشور در برخواهد داشت. عمران‌خان هم با الگوبرداري از اردوغان سعي داشت چنين رويكردي را در سياست خارجي در پيش بگيرد. به نظر من قابليت‌هاي تركيه با قابليت‌هاي پاكستان كاملا متفاوت است. اردوغان به لحاظ توانايي اقتصادي و ظرفيت ديپلماتيك چنين توانايي را داشت كه بتواند توازن در سياست خارجي را دنبال كند، اما عمران‌خان از چنين مزيت‌هايي برخوردار نبود. سطح تحليل سوم، در سياست داخلي پاكستان و در عرصه سياست داخلي بود. در اينجا هم باز عمران‌خان با الگوبرداري از اردوغان سعي كرد دست ارتش را از امور داخل و خارج كشور قطع كند. در طول دو سال گذشته در موضوع‌هاي مختلف سياست خارجي شاهد اختلاف‌نظر ميان عمران‌خان و ارتش پاكستان بوديم، چه در مورد هند و كشمير، چه در مورد يمن و چه در مورد افغانستان اين اختلاف‌ها وجود داشت. براي مثال عمران‌خان از حملات خودسرانه اطلاعات ارتش پاكستان (ISI) به دره پنجشير و مواضع مقاومت افغانستان يا سفرهاي رييس ISI به كابل ناراضي بود. البته اختلافات ارتش و عمران‌خان فقط به اينها خلاصه نمي‌شد. اختلاف‌هاي ديگري هم وجود داشت، براي مثال پايگاه نظامي كه امريكا از پاكستان براي استقرار پهپادهاي امريكايي براي مبارزه با گروه‌هاي مسلح مستقر در شمال پاكستان و افغانستان درخواست كرده‌ و قول كمك‌هاي مالي به ارتش پاكستان در ازاي آن داده ‌بود، اما عمران‌خان با آن مخالف بود. عربستان هم به دليل سياست بي‌طرفي و مثبتي كه نسبت به مسائلي مانند يمن داشت، از عمران‌خان ناراضي بود. ولي نهايتا همه اينها مسائل زيربنايي بود، مخالفان عمران‌خان هرگز اين مسائل را عامل مخالفت خود با عمران‌خان معرفي نكردند، بلكه با استفاده از مشكلات اقتصادي جاري در كشور سعي كردند افكار عمومي را براي مخالفت با عمران‌خان آماده كنند. عمران‌خان وقتي سر كار آمد، وعده‌هاي زيادي براي توسعه اقتصادي كشور داد، اما خيلي از اين شعارها در طول ۴ سال گذشته عملي نشد. علاوه بر اين عمران‌خان برنامه‌اي براي مبارزه با فساد داشت كه هر چند در اين زمينه تا حدودي موفق عمل كرده ‌بود، اما اين موفقيت به ضرر خودش تمام شد، چراكه خيلي از كساني كه وضعيت مالي و قدرت و نفوذ خوبي داشتند از عمران‌خان دور شدند و به رقبا پيوستند.
   به مسائل و مشكلات اقتصادي پاكستان اشاره كرديد. زماني كه عمران‌خان روي كار آمد، دولت پاكستان يك دولت ورشكسته با خزانه خالي بود و اقتصاد اين كشور در آستانه فروپاشي قرار داشت. صرف‌نظر از شعارهاي مخالفان عمران‌خان، آيا واقعا مديريت اقتصادي دولت او غيرقابل قبول بود؟
احزاب مخالف انتظارات را در سطح جامعه افزايش مي‌دهند تا در واقع نتايجي كه افكار عمومي انتظار دارد با نتايج به دست آمده واقعي فاصله زيادي داشته ‌باشد. دوم اينكه محدوديت‌هايي براي عمران‌خان ايجاد شد كه منابع او را محدود كرد. وقتي كه دولتي قصد دارد سياست خارجي متوازني، آن هم در شرايط قطبي كنوني در جهان درپيش بگيرد قطعا با محدوديت‌هايي مواجه خواهد شد، دولتي موفق است كه بتواند يك دوره محدوديت‌ها را پشت سر بگذارد و در يك چارچوب بلندمدت بعد از پشت‌سرگذاشتن دوره‌اي سخت، منافع بيشتري را به دست بياورد. عمران‌خان موفق نشد دوره محدوديت را پشت سربگذارد. در نتيجه مسائل اقتصادي زمينه‌ساز افزايش مخالفت با او شد. البته عمران‌خان در نظر دارد كه با تحريك احساسات ضد امريكايي مردم، جامعه را به ميدان بياورد و عليه ارتش اقدام كند. به تصور من اين نخستين رهبر سياسي در پاكستان است كه چنين روشي را در پيش گرفته و علنا به مقابله با ارتش رفته است.
   فكر مي‌كنيد عمران‌خان تا چه اندازه در اين مسير موفق باشد؟ هواداران او چقدر قدرت و جمعيت دارند؟
دورنماي اين اقدام عمران‌خان چندان روشن نيست، به اين دليل كه در پاكستان زد و بندهاي سياسي و انتخاباتي و حوزه‌هاي انتخاباتي بسيار پيچيده هستند و احزاب رقيب مي‌توانند با استفاده از پول و وعده، باعث ريزش هواداران عمران‌خان شوند. حالا وقتي كه ارتش هم پشت يك جرياني در سياست پاكستان باشد، قطعا كار براي مخالفان و معترضان سخت‌تر خواهد شد. زماني كه عمران‌خان سر كار آمد، حزب تحريك انصاف يك حزب ناشناخته بود و فقط به خاطر حمايتي كه ارتش كرد و وضعيت وحشتناك اقتصادي كه در آن دوران وجود داشت، عمران‌خان با راي اندكي توانست راي پارلمان را براي خود به دست بياورد. عمران‌خان در ابتداي كارش هم راي زيادي در مجلس نداشت و فقط با ۱۷ راي اختلاف راي اعتماد گرفت. لذا نمي‌توان مطمئن بود كه عمران‌خان مي‌تواند در اين اهدافش به موفقيت دست پيدا كند.
   نوازشريف، نخست‌وزير پيشين پاكستان هم گفته مي‌شد با دخالت ارتش با اتهام‌هاي فساد توسط دستگاه قضايي از كار بركنار شده است. حالا مجددا پيش‌بيني مي‌شود كه برادر كوچك‌تر نوازشريف، شهباز شريف، از حزب مسليم ليگ، شاخه نواز، قدرت را در اختيار بگيرد. آيا مشكلات ارتش با نوازشريف و مسلم ليگ برطرف شده‌اند؟
خير! اين اقدامات ارتش پاكستان سابقه‌دار است. زماني در دهه ۱۹۹۰ با بي‌نظير بوتو، عليه نوازشريف زد و بند كردند و دو سال بعد دوباره با نوازشريف عليه بي‌نظير بوتو، توطئه كردند. مريم شريف، دختر نوازشريف، اظهاراتش به ويژه در مورد موضوع افغانستان در ماه‌هاي گذشته عمدتا عليه ارتش پاكستان بود و نشان مي‌دهد كه چندان هم اختلافات ميان ارتش و خانواده شريف برطرف نشده‌اند. بيشتر بازي‌هاي سياسي در پاكستان جريان دارد كه حتي ممكن است به حضور مستقيم ارتش در قدرت بينجامد. حزب مردم هم مي‌تواند بختي براي قدرت داشته ‌باشد، اما آنها هم الان انسجام حزبي ضعيفي دارند. بيلوال بوتو-‌زرداري كه اكنون رهبر اجرايي حزب مردم است، تجربه چنداني در سياست ندارد و با مشكلاتي مواجه است. ممكن است به يك ائتلاف برسند و دولتي ائتلافي تشكيل دهند و البته اگر هيچ يك از اينها اتفاق نيفتد، ممكن است بي‌نظمي، بي‌ثباتي و آشوب در پاكستان هم مثل افغانستان گسترش پيدا كند كه در نتيجه اين اتفاق ايران هم ضرر خواهد كرد.
   در برنامه مبارزه با فساد سياسي عمران‌خان، عنوان خاندان‌هاي سياسي حاكم بر پاكستان هم مطرح بود. حالا با توجه به بازگشت حزب مردم و حزب مسليم ليگ نواز، شاهد بازگشت اين خاندان‌ها هستيم. فكر مي‌كنيد آيا دورنمايي براي كنار رفتن اين دو خاندان، يعني خاندان بوتو-زرداري و شريف از قدرت در پاكستان وجود داشته ‌باشد؟
خير! ثروت و نفوذ در اختيار اين خاندان‌هاست. آنها با استفاده از ثروت‌شان در بخش اقتصادي و سياسي كشور اثرگذار هستند. هر كسي هم كه سر كار بيايد نيازمند به پول است و براي توسعه اقتصادي مجبور است كه اينها را كنار خودش نگه دارد. اين خاندان‌ها مي‌خواهند از رانت‌هاي دولتي بهره‌مند شوند، اگر با رانت اين خاندان‌ها مخالفت شود، ديگر رنگ پول آنها را نمي‌بيند و در نتيجه مسير بهبود وضعيت اقتصادي كشور هم مختل خواهد شد. اين پارادوكسي است كه در پاكستان وجود دارد و نيازمند يك رهبر كاريزماتيك در اسلام‌آباد است كه به شيوه‌اي مديريت كند كه خودش سرنگون نشود و توسعه اقتصادي را هم براي كشور به ارمغان بياورد. يكي از عوامل برنده شدن عمران‌خان در انتخابات قبلي، چهره خودش بود نه انسجام حزبي، در حالي كه رقبايش در حزب مردم و مسلم ليگ نواز، داراي انسجام تاريخي در صحنه انتخاباتي هستند. عمران‌خان كاريزما داشت، اما نتوانست كارها را آن‌گونه كه مي‌خواست پيش ببرد.
   فكر مي‌كنيد اثر اين تحولات در روابط پاكستان با تهران چه باشد؟
عمران‌خان رابطه خوبي با تهران داشت. همزمان ايران رابطه بسيار نزديكي هم با ارتش پاكستان دارد. به دليل همسايگي دو كشور، ما بدون اينكه توجهي به فرد حاكم در اسلام‌آباد داشته ‌باشيم، اين روابط را به صرف همسايگي اداره بكنيم و سعي كنيم روابط خوبي داشته ‌باشيم. ترديدي نيست كه تهران با هر كس كه در اسلام‌آباد سر كار بيايد، ارتباطات مثبت و دوستانه خواهد داشت. ولي نسبت به عمران‌خان و سياست‌هاي او در تهران نظرات مثبتي وجود داشت و تلاش‌هايي وجود داشت كه روابط با پاكستان گسترش پيدا كند، هر چند كه در عمل موانع بسيار گسترده‌اي وجود داشت. از جهت بين‌المللي اگر بسنجيم، پاكستان بعد از قضاياي افغانستان، اندكي اهميتش را در عرصه بين‌المللي از دست داده است. امريكا از آنجا كه مستقيما قصد حضور در افغانستان ندارد، ديگر نيازي به پاكستان احساس نمي‌كند و اين مي‌تواند باعث خطرهايي در عملكرد پاكستان شود. پاكستان ممكن است از اين جهت كه بخواهد منافع بيشتري از روابط با قدرت‌هاي خارجي ببرد، سعي مي‌كند كه مزيت‌هاي نسبي براي خودش ايجاد كند و مطلوبيت‌هاي نسبي براي قدرت‌هاي بزرگ ايجاد كند، تا بتواند از اين طريق منافع مالي براي پاكستان جذب كند. در اين چارچوب ممكن است دولتي در پاكستان تصميم بگيرد براي بازگرداندن آن مطلوبيت نسبي، دست به اقدامات ماجراجويانه يا خطرناكي بزند كه ممكن است براي همه منطقه ضرر داشته ‌باشد. در گذشته هم پاكستان با ادعاي مبارزه با نفوذ كمونيسم، از كمك‌هاي غرب بهره‌مند شده‌ بود و بعد از آن هم خود را در جايگاه تنها مسير مبارزه با تروريسم در افغانستان قرار داد و كمك‌هاي زيادي را دريافت كرد. الان هم مجموعه حاكميت پاكستان دنبال اين است كه مزيت نسبي جديد پيدا كند تا مطلوبيت خودش را براي قدرت‌هاي بزرگ ثابت كرده و بتواند كمك‌هايي را در اين زمينه دريافت كند.


   در طول حيات پاكستان، نظاميان اين كشور نيمي از دوران حيات مستقل اين كشور به صورت مستقيم حاكم بوده‌اند و نيمي ديگر را نيز پشت‌پرده با حمايت از احزاب اعمال نفوذ كرده‌اند.
    از زمان تاسيس پاكستان تاكنون، ارتباط‌هاي عميقي ميان ارتش ايالات متحده امريكا و ارتش پاكستان وجود دارد و كمك‌هاي زيادي هم واشنگتن در طول دهه‌هاي گذشته به ارتش پاكستان كرده است. اين كمك‌ها در سال‌هاي اخير قطع شده‌اند و ارتش پاكستان بسيار اميدوار است كه دوباره بتواند از اين كمك‌ها بهره‌مند شود.
   عمران‌خان تمايل داشت با الگوبرداري از رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه نوعي توازن در سياست خارجي خود ايجاد كند. اردوغان در طول سال‌هاي گذشته توانسته ‌بود به‌‌رغم عضويت كشورش در ناتو، با روسيه نيز روابط نزديكي برقرار و نوعي موازنه در سياست خارجي ايجاد كند، با اين تصور كه اين موازنه منافع بيشتري براي كشور در برخواهد داشت.
   در طول دو سال گذشته در موضوع‌هاي مختلف سياست خارجي شاهد اختلاف‌نظر ميان عمران‌خان و ارتش پاكستان بوديم، چه در مورد هند و كشمير، چه در مورد يمن و چه در مورد افغانستان اين اختلاف‌ها وجود داشت.
   عمران‌خان در نظر دارد كه با تحريك احساسات ضدامريكايي مردم، جامعه را به ميدان بياورد و عليه ارتش اقدام كند. به تصور من اين نخستين رهبر سياسي در پاكستان است كه چنين روشي را در پيش گرفته و علنا به مقابله با ارتش رفته است.
   ترديدي نيست كه تهران با هر كس كه در اسلام‌آباد سر كار بيايد، ارتباطات مثبت و دوستانه خواهد داشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون